virastaran.net/a/27799

دست به دعا، وصل به خدا

نوشته‌چه

هزار در می‌زنیم و التماس می‌کنیم تا که بگشایند دری را. چشم به این و آن داریم تا که پر بکند کاسۀ خالی‌مان را. دردی داریم که درمانش را می‌جوییم و معمایی که پاسخش را می‌پوییم. چه پول‌ها می‌دهیم و نتیجه‌ نمی‌گیریم و جز غصه‌ای بر غصه‌ای نمی‌افزاییم. درونمان غوغایی است که صدایش کر می‌کند گوش جهان را؛ اما نمی‌یابیم گوشی را که بشنوند درد نهان را.

حال که این همه راه رفته‌ایم و نرسیده‌ایم، این همه چشم‌ دوخته‌ایم و ندیده‌ایم، این همه هزینه کرده‌ایم و سودی نکرده‌ایم، این مسیر را هم‌ برویم که نزدیک است. کافی است دل به سویش بسپاریم و زیر بارش باران رحمتش بی هیچ چتری قرار گیریم. کافی است بدانیم عاشقمان است، نیافریده که رها کند و مدام صدا می‌کند که بندگانم بیایید که مشتاق شمایم.

و به او وصل بودن و تسلیمش شدن، رسیدن به آرامشی است که همه چیز است و او را داشتن، همه کس.

 

سیده سمانه شاهرخی، دی۱۴۰۰

Sss_1360@yahoo.co.uk

مقالات پیشنهاد شده

3 دیدگاه. دیدگاه خود را ثبت کنید

  • زهرا کیوان‌فرد
    27دی 1400، 12:04

    بسیار دل‌چسب و اثرگذار بود و فارغ از حاشیه‌نویسی.

    بله، ما همیشه در آغوش خداییم.
    خیلی طول می‌کشد تا عمیق درکش کنیم.
    شاید هم تا آخر عمر درکش نکنیم.

    نکته اینجاست که حتی زمانی هم که برای هزارمین بار، به ما ثابت می‌کند که در آغوشش هستیم، باز ناسپاسی می‌کنیم؛ درست مثل پسرم که گاهی برای رفع عصبانیتش او را در آغوش می‌گیرم و از او مشت‌ولگد هم می‌خورم… .

    پاسخ
  • زیبا بود.

    «درمانش را می‌جویم» نباید «درمانش را می‌جوییم» باشد؟
    بعد از «کر می‌کند گوش جهان را» نقطه‌ویرگول لازم نیست؟

    سپاس

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پُر کردن این بخش الزامی هست
پُر کردن این بخش الزامی هست
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست
کپی شد