یکی از همراهان ترجمانک این عکس را فرستاد و نظرم را دربارهٔ معادل فارسی preshrunk پرسید. ماجراجویانه رفتم دنبالش. شرح این ماجرای دوستداشتنی را برایتان نوشتهام.
بهنظرم Preshrunk از آن واژههایی است که آدم اگر شمّ واژهشناسیاش تیز باشد، در همان نگاه اول میتواند کمابیش معنایش را حدس بزند. از آن واژههایی است که انگلیسیاش را میفهمم؛ اما نوبت به ترجمهاش که میرسد، فارسیام نم میکشد.
عبارت Preshrunk cotton یعنی پارچهٔ کتان که پیش از اینکه با آن لباس را بدوزند، آن را شستهاند تا اگر قرار است آب برود، برود.
شاید همهٔ ما به چنین پارچهای برخوردهایم یا پارچه را پیش از دوخت به همین منظور شستهایم. اما برای بیان این وضعیت، چه صفتی به کار بردهایم؟
من که هرچه گنجینهٔ بیدگلیگویی را گشتم و پرسوجو کردم، یادم نیامد و کسی نمیدانست.
نیمنگاهی به اینترنت هم انداختم و عبارت ازپیششسته رسیدم. برایم چندان دلچسب نبود. البته آن را که دیدم، با خودم گفتم شاید ازپیشآبرفته بد نباشد. اما به این اکتفا نکردم. پرسشم را در یکی از گروههای تلگرامی ترجمه مطرح کردم.
دوستی که خداش در همهحال از بلا نگه دارد، برایم توضیح داد که اهل رفسنجان در استان کرمان است. گفت آنها در گویش خودشان به چنین کاری میگویند آبکوبیدن؛ پس به چنین پارچهای هم میشود گفت آبکوبیده. و بعد اضافه کرد: شاید کتان آبدیده هم بهقیاس فولاد آبدیده بد نباشد. فولاد آبدیده محکمتر میشود و کتان آبدیده دیگر آب نمیرود.
البته شاید وقتی پای ترجمه در میان باشد، همان آبرفته را به کار ببریم و هرچه مینویسم، پانویس و توضیح را یادمان نرود.
با اینهمه، میخواهم بدانم شما در گویش محلی خودتان برای چنان کاری و چنین پارچهای، واژهٔ خاصی دارید؟ در پایین صفحه دیدگاهتان را درج کنید.
2 دیدگاه. دیدگاه خود را ثبت کنید
سلام
وقتی پارچه می خری که از جنس کتان و پنبه و نخه و آب رفتن پارچه محتمل هست, بین خیاط ها و پارچه فروش ها ی اصطلاح فارسی داره که می گه: “باید شور بکنی” یعنی قبل از دوخت ی بار بشوری تا هر چقدر قراره آب بره قبل از الگو کشی باشه و دوخت خراب نشه. اینه معنیه Preshrunk
بله. ممنونم. در این مطلب هم به مفهوم واژه اشاره کردهام. ممنونم که اصطلاح رایج بین خیاطها و بزازها را هم مطرح کردید.