نگاهی به مؤسسهٔ مطالعات اسلامی
بخشی که من در آن پژوهشگر مهمانم، نام مؤسسهٔ مطالعات اسلامی (Institute Of Islamic Studies) را بر پیشانی دارد که در دانشگاه مکگیل، بزرگترین دانشگاه شرق کانادا، قرار دارد. این دانشگاه همچنین در کنار دانشگاه تورنتو، مهمترین دانشگاه کانادا و نیز دوازدهمین دانشگاه معتبر جهان است.
وبگاه دانشگاه تهران در معرفیِ این مؤسسه ٱورده است:
جیمز مکگیل در ۸ژانویهٔ۱۸۱۱ یعنی دو سال پیش از مرگش وصیت کرد که زمینی بهمساحت ۴۶ هکتار با خانههای اطراف آن از دارایی او واقع در شهر مونترال اختصاص به مؤسسهای یابد که در آن با فعالیتهای آموزشی و پژوهشی در پیشرفت علوم و فنونی که آن جامعهٔ نوخانه را ترقی بخشد، گام برداشته شود. این مؤسسه که با تکامل تدریجی خود، بعدها به دانشگاه مکگیل معروف گشت، یکی از چند دانشگاه مهم آمریکای شمالی بهشمار میرود.[1]
مؤسسه، زیرمجموعهٔ دانشکدهٔ هنر و تئاتر است و دفتری در دانشگاه تهران دارد و دانشگاه تهران نیز دفتری در اینجا. دکتر مهدی محقق سالها ستون و محور این ارتباط بودهاند و بیش از صد کتاب مشترک فارسی نیز از برکات این همکاری است. این کتابها اخیراً بهصورت رایگان بر روی وبگاهِ دانشگاه مکگیل در دسترس همگان قرار گرفته است. دربارهٔ این حرکت تازه، در بخش دوم همین مقال، بیشتر خواهم نوشت.
باری، استاد میزبانم در این مؤسسه، پروفسور ستراگ مانوکیان است که دانشآموختهٔ رشتهٔ ادبیات فارسی و دارای مدرک دکتری در دو رشتهٔ ایرانشناسی و مردمشناسی است. دارالعلم؛ شیراز، شعر و تاریخ نام رسالهٔ دکتری مردمشناسی این شیرازشناس خوشنام ایتالیایی است که انتشارات معتبر راتلج نیز آن را به زیور طبع آراسته است. ایشان بارها به ایران و شیراز سفر کرده و دو سال را نیز برای نگارش این تزش در شیراز و دانشگاه شیراز بهسر برده است. او پس از تدریس در ایتالیا، اکنون استاد رشتهٔ مردمشناسی در مؤسسهٔ مطالعات اسلامی دانشگاه مکگیل است.
همچنین دکتر ستراگ مانوکیان، مؤلف پژوهشی در باب ۱۰۱ غزل سعدی دارد که در سال ۱۳۷۰ بهکوشش رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در ایتالیا، با عنوان سیمِ دلِ مسکین منتشر شده و هنوز هم حاوی نکات تازه است؛ بهویژه از نظرِ کشفِ شگفتیهای زبان سعدی از نگاهِ زیبا و شیفتهوارِ ایرانشناسی غیرفارسیزبان.
او در باب مؤسسهٔ مطالعات اسلامی میگوید:
خوشبختانه اولین مؤسسهٔ مطالعات اسلامی در کانادا بوده و ۶۲ سال سابقه دارد و از همان موقع، ایرانشناسی جزو بخشهای موردعلاقهٔ استادان و دانشجوهایی بوده که اینجا بودهاند. همچنین ۱۵ سال است که مؤسسه دانشجوی دورهٔ کارشناسی دارد. قبلاً فقط دورهٔ کارشناسیارشد بوده است. من فکر کنم که ما توانستیم این برنامهٔ زبان فارسی را پیاده کنیم و انشاءالله که رشد پیدا کند.
دید مؤسسه اینجا خیلی باز است و این اسم مطالعات اسلامی را باید بهعنوان یک زمینهٔ تأثیر خیلی وسیع در نظر گرفت. ما در کلاسهایمان، حتی در تحقیقمان، نشان میدهیم که برای فهمیدن اسلام شما باید چندین منطقهٔ مختلف دنیا را در نظر بگیرید که نمیشود آنها را از اسلام جدا کنیم و در عین حال برای فهمیدن آن منطقهها هم شناخت اسلام مهم است. به این وسیله ما میتوانیم چند رشتهٔ مختلف را با هم بیاوریم و بهنظر ما (مخصوصاً در دنیای امروزه که همهچیز وابسته است و این چیزها خیلی جذاب است)، میخواهیم برگردیم به قدیم و مثلاً تعاملات غرب و اسلام را مطالعه کنیم.
بر این اساس، ما میتوانیم اهمیت ایران را در جهان نشان دهیم. به این وسیله، من فکر میکنم حتی کسانی که از ایران هیچ خبری ندارند، وقتی شروع میکنند به درسخواندن، از جایگاه ایران در دنیا آگاه میشوند. بعضی اوقات من کمی از جداکردن ایرانشناسی از بخشهای مختلف میترسم. البته این، نفیِ غنیبودن ایران نیست. میدانید ایران خیلی بزرگتر از آن چیزی است که ما میگوییم ایرانشناسی. ایران خودش یک دنیاست. بدونشک اینگونه است. بعضی اوقات من میترسم محققانی که روی ایران کار میکنند، فقط با محققان دیگر که روی ایران کار میکنند، صحبت کنند و مثلاً با کسانی که روی افغانستان یا روی امپراتوری عثمانی کار میکنند، صحبت نکنند و این بهنظر من، تحقیق را محدود میکند.
این توضیحات را دوست قدیمیام، دکتر شهروز خنجری که پس از ۱۶ سال، اینجا دوباره همدیگر را یافتهایم، بهخوبی به این شکل خلاصه میکند:
از مرزهای چین تا میان اروپا و از ایران تا مغرب، هرچه در جهان بزرگ اسلامی رخ داده، موضوع کار این مؤسسه است و اشتراک استادان هم در این است که حداقل به یکی از زبانهای این قلمرو آشنا و مسلطاند.
معرفی کوتاهی از نشر برخط کتابهای مشترک با دفتر تهران
بر اساس توضیحی رسمی که دانشگاه مکگیل ذیلِ صفحات مؤسسهٔ مطالعات اسلامی، دربارهٔ شعبهدفتر تهران منتشر کرده است[2]، جناب دکتر محقق، در سالهای ۱۹۶۱ و ۱۹۶۲ (۱۳۴۴) بهواسطهٔ ارتباط مؤسسه با مدرسهٔ زبانهای شرقی و افریقایی (SOAS) به مکگیل میآیند و برای نخستین بار، دروسی چون گفتمان (Discourse) و نیز عرفان را تدریس مینمایند.
از دیگر برکات حضورشان همکاریشان با یکی از استادانِ مؤسسه، پروفسور ایزوتسو[3] در انتشارات مجموعهکتابهای «سلسلهٔ دانش ایرانی» (“Wisdom of Persia”) بوده است. در ادامهٔ این مسیر و با پیگیریهای ایشان و پروفسور چارلز آدامز، با گشایشِ دفترِ تهران مؤسسه موافقت میشود و سرانجام طی مراسمی در تالار فردوسی دانشگاه تهران و در ۴ژانویهٔ۱۹۶۹، آیین گشایشِ این دفتر با سخنرانی بزرگانی از هر دو کشور برگزار میشود.
محتویات و مَراجع و نسخ کتابخانهٔ دفتر تهران، دستمایهٔ اصلی پژوهشها و منشورات مهم «ایراناسلام»شناسی میشود و هماینک روگرفت (اسکن) بسیار بسیار باکیفیتِ ۲۰۰ کتاب از این منشورات در قالب پیدیاف، بهصورت برخط و رایگان در صفحهای از وبگاه دانشگاه مکگیل برای استفاده در دسترس قرار گرفته است[4] تا برکاتِ این تعامل چهلوهفتهشتساله به آسانترین شکلِ ممکن برای پژوهندگان و ایراندوستان دستیاب شود. قدیمچاپترین کتابِ این مجموعهٔ برخط، تاریخ ۱۹۶۹ را بر خود دارد و جدیدترینِ آن مربوط به سالِ ۲۰۱۲ است[5].
شایان ذکر است تا آنجا که نگارنده اطلاع دارد، اسکن و انتشارِ برخطِ این گنجینه بهعنوان بخشی از طرحهای پژوهشیِ دو تن از استادانِ محترم مؤسسه، آقایان پروفسور ف. جمیل رجب (راگِپ)[6] رئیس کرسی تاریخ علم در جوامع اسلامی و نیز پروفسور رابرت ویزنُفسکی[7] مدیر فعلیِ مؤسسهٔ مطالعات اسلامی و متخصص تاریخ تفکر اسلامی صورت گرفته است.[8]
پانوشتها
[1]. بهنشانی: http://iistmu.ut.ac.ir قسمت «تاریخچه».
[2]. بهنشانی: https://www.mcgill.ca/islamicstudies/tehran-branch
[3]. بهنشانی: توشیهیکو ایزوتسو زادهٔ ۴مهٔ۱۹۱۴ در توکیو، درگذشتهٔ ۷ژانویهٔ۱۹۹۳ در کاماکورا، زبانشناس، قرآنپژوه، اسلامشناس و فیلسوف ژاپنی بود.
علاقهٔ فراوان ایزوتسو به قرآن باعث شد که او برای اولین بار قرآن را به زبان ژاپنی ترجمه کند. این اثر در سه مجلد و طی سالهای ۱۹۵۱ تا ۱۹۵۸ تکمیل شد. ایزوتسو در سال ۱۹۶۱ بهدعوت ویلفرد کنتول اسمیت، رئیس مؤسسهٔ مطالعات اسلامی دانشگاه مکگیل، به کانادا رفت و به تدریس متون مهم اسلامی همچون نجات ابنسینا در فلسفه و الاقتصاد فی الاعتقاد غزالی در کلام و فصوص الحکم ابنعربی در عرفان پرداخت.
[4]. بهنشانی: https://www.mcgill.ca/islamicstudies/tehran-branch/tehran-branch-publications
[5]. بهترتیب: شرح غرر الفرائد؛ معروف به شرح منظومهٔ حکمت؛ حاج ملاهادی سبزواری؛ قسمت امور عامه و جوهر و عرض؛ با تصحیح و تعلیقات دکتر محقق و پروفسور ایزوتسو؛ تهران، ۱۳۴۸ و منظومة فی اصول الفقه؛ شمسالعلما محمدحسین قریبگرکانی؛ با مقدمهای از دکتر محقق، تهران، ۱۳۹۱.
[6]. F. Jamil Ragep
[7]. Robert Wisnovsky
[8]. این مطلب را بهسفارش نشریهٔ «شیرازه» نوشتم که منتشر شد و سپس در نشریهٔ «هفته» در مونترال کانادا بازنشر شد و اینک با اندکی تغییر و بهروزرسانی، به مخاطبان «ویراستاران» تقدیمش میکنم.