virastaran.net/a/15493

#آواچهٔ ۵۹، می‌گوید و می‌فرماید

آموزش, آواچه, توصیه‌هایی برای نویسندگی, کلیشه‌کُشی, نگارش و زیبانویسی, ویرایش زبانی, ویرایش و درست‌نویسی

  • لقمهٔ کوچک زیبانویسی
  • کلیشه
  • نقل‌قول
  • «گفت» و «فرمود» درست‌اند؛ اما تکرار مکرّرشان رَماننده است!
  • سه راه‌حل بشنوید برای کلیشه‌زُدایی از این دو فعل.

در متن‌های دینی، تاریخی، روایی، انتقادی، نوشته‌هایی که نقل‌قول به‌‌وفور درونش پیدا می‌شود، دو تا فعل هست که این‌ها کلیشه شده‌اند. یکی «می‌گوید» و یکی «می‌فرماید» برای احترام.

یک پرانتز کوچک: «می‌فرمایند» برای احترام دیگر خیلی جایی ندارد. همان «می‌فرماید» کافی است.

خب، صد صفحه کتاب است سیصد بار گفته می‌گوید… می‌گوید… می‌گوید… می‌فرماید… می‌فرماید… می‌فرماید…! اوج تنوعش هم اینجاست: گفت، گفته است، فرموده است. یک مقدار با زمان بازی می‌کند. «پیامبر اکرم می‌فرماید…» «قرآن می‌گوید…» «امام‌صادق(علیه‌السلام) فرموده است…».

خوانندهٔ تو بدون اینکه خودش بفهمد از کجا خسته شده، خسته می‌شود. همهٔ نقل‌قول‌ها با یک آغازه دارند شروع می‌شوند. امکانات زبان فارسی، اصلاً امکانات هر زبانی، برای این یک تکه خیلی زیاد است؛ از آن‌ها استفاده بکنیم.

راه‌حل:

۱. فعل‌های بیانی متعدد و متنوع بیاوریم. یک بار بگوییم «می‌گوید»، یک بار بگوییم «می‌فرماید». دفعهٔ بعد بگوییم «بیان می‌کند»، «خاطرنشان می‌سازد»، «مطرح می‌کند»، «مطرح می‌سازد»، «اعلام می‌کند»، «اعلام می‌دارد». بهتر است فعل داشتن را هرزه استفاده نکنیم. پس یک، فعل‌های بیانی متعدد.

۲. عبارت قیدی بیاورید و بعدش دونقطه بگذارید. «به‌فرمودهٔ موسی(علیه‌السلام):…» «به‌فرمودهٔ امام‌باقر(علیه‌السلام):…» «به‌گفتهٔ حافظ:…» «به‌گفتهٔ سعدی:…» «به‌بیان تقی پورنامداریان:…».

این را هم بگویم. در کارگاه نگارش یکی پرسید: می‌شود بنویسیم: «پیامبر(صلی‌الله‌وآله‌وسلم):»؟ نه، جمله‌ات ناقص است. آن یکی که من دارم می‌گویم، یک عبارت قیدی است که انگار آمده اول نقل‌قول؛ ولی این سکته دارد. این به‌درد صفحه‌هایی می‌خورد که درونش متن نیست. مثلاً آغاز هر فصل است. مثلاً یک جمله‌ای می‌آورند؛ بعد زیرش می‌نویسند نیچه، همین. یا بالایش می‌نویسند «به‌گفتهٔ نیچه:» و بعد زیرش نقل‌قول نیچه را می‌آورند.

۳. راه‌حل سوم، خیلی قشنگ است! درون‌مایه یا محتوای نقل‌قول را نگاه کنید، آن رکنش را بکشید بیرون، فعلش کنید. مثلاً جمله پر از تذکر و هشدار است. بگویید: «قرآن کریم دراین‌باره تذکر می‌دهد.» چقدر قشنگ است! «امیرالمؤمنین علی(علیه‌السلام) بشارت می‌دهد…:» «این منتقد بزرگ این‌گونه ما را روشن می‌کند…:»

ببینید: محتوا یک روشنگری است و بعد ما این روشنگری را می‌آوریم فعلش می‌کنیم. خیلی خوب است. آماده می‌کند شخص را برای خواندن جمله‌ای که درونش هشدار هست، تذکر هست، بشارت هست، نکته‌گشایی هست.

«سیمین دانش‌ور این‌طور نکته‌گشایی می‌کند…:» دیگر بعدش دونقطه و نقل‌قول. خرابش نکنید! آن‌قدر حرص می‌خورم! می‌گوید: «پیامبر اکرم تذکر می‌دهد و می‌فرماید:…» «قرآن بشارت می‌دهد و می‌گوید:…»! لازم نیست این دو تا را با هم بیاوری. هم کژتابی دارد بعضی وقت‌ها که محتوا حساس باشد، یعنی یک بار قرآن گفته، الان این بعد از آن است؛ یعنی یک بار قبلاً قرآن بشارت را داده، این بعد از آن است. «قرآن بشارت می‌دهد و می‌گوید» دیگر «می‌گوید» نمی‌خواهد. دونقطه، سریع شروع کنید. خیلی قشنگ است.

راه‌حل چهارم و پنجم و ششمی هم دارد. طلبتان باشد در آواچه‌های بعدی.


تاریخ انتشار در کانال تلگرامی «ویراسـتاران»: ۱۶اردیبهشت۱۳۹۶.

مقالات پیشنهاد شده
فهرست
کپی شد