میخواهیم «تر» و «ترین» را آخر برخی از اسمها بگذاریم و نمیدانیم باید آنها را بچسبانیم یا نیمفاصله کنیم. یعنی کلمۀ «خوبتر» را چسبیده بنویسیم، «ب» و «ت» را بچسبانیم؟ یا «خوب» نیمفاصله «تر»؟
پاسخ: دستورخط فرهنگستان زبان و ادب فارسی تکلیف تمام «تر» و «ترین»ها را مشخص کرده و گفته همهشان نیمفاصله باشد؛ یعنی «خوبتر» نیمفاصله، «خوبترین» نیمفاصله، «سیاهتر»، «سیاهترین»، نیمفاصله، «جالبتر»، «جالبترین» نیمفاصله، «پایینتر»، «پایینترین»، نیمفاصله، «روشنتر»، «روشنترین»، نیمفاصله.
بهجز پنج واژه. این پنج واژه یادتان باشد که همیشه چسبیده میآیند. بقیه همیشه نیمفاصله است. بهعبارت دیگر، چسبیده نیست. در این پنج تا، دو واژه مهم و پرکاربرد نیست: مهتر و کهتر. این دو واژه در متنهای امروزی کاربرد ندارند. کهتر یعنی کوچکتر، مهتر یعنی بزرگتر. آن سه تای دیگر را حفظ کنید: بهتر، بیشتر، کمتر.
پس شد پنج واژه: مهتر، کهتر، بیشتر، کمتر و بهتر. اینها را همیشه چه با «تر» و چه با «ترین»، چسبیده مینویسید و بقیۀ واژهها همیشه «تر» و «ترین»ش باید نچسب بیاید؛ یعنی اگر حرف آخرشان به «تر» و «ترین» میچسبید، نیمفاصله درج کنید؛ مثل اینهایی که گفتیم: خوبتر، سیاهتر، جالبتر، پایینتر، روشنتر، روشنترین. اما اگر حرف آخر نمیچسبد، مثل زیباتر، مسرورتر، در اینها فاصله و نیمفاصله معنی ندارد. دیگر نه نیمفاصله معنی دارد، نه فاصلۀ کامل. پس نه اسپیس میدهید، نه هیچ. همین طور مینویسیدش. عادی مینویسید. چسبیده هم معنی نمیدهد. بحث ما سر حروف چسبان است.
یک بار دیگر پنج تا واژه را مرور میکنیم. دو تایش تقریباً امروزه بهدرد نمیخورد. آن سه تای دیگر را حفظ میکنید: بهتر، بیشتر، کمتر. بقیه نیمفاصله است.
چرا فرهنگستان این کار را کرده؟
پاسخ: چون اگر این سه تا یا این پنج تا را هم نیمفاصله میدادیم، با حافظۀ بصری ایرانیها نمیخواند. اینجا فرهنگستان اینها را استثنا کرده و گفته بچسبانید؛ ولی بقیه را نه. پس دوستان، حواستان باشد که «پیشتر» نیمفاصله است؛ ولی «بیشتر» چسبیده.
تاریخ انتشار در کانال تلگرامی «ویراسـتاران»: ۲۲اسفند۱۳۹۵.
1 دیدگاه. دیدگاه خود را ثبت کنید
دلیلی که فرهنگستان آورده قانعکننده نیست. حافظهی بصری با تغییر شیوهی نوشتن تغییر میکند.
هیچ اشکالی ندارد این پنج تا را هم با نیمفاصله بنویسیم. بلکه حتا بهتر است. چراکه وقتی برای مثال میان «به» و «تر» نیمفاصله بیندازیم واژهی «به» استقلال خود را خواهد یافت و در جاهای دیگر میتوان در ساخت واژهها از آن بهره برد. برای مثال «بهگزین»، «بهنویس»، «بهسازی»، و …