- لقمهٔ کوچک درستنویسی
- ویراستار
- کودکانه
- واژهٔ ناآشنا
- ادبیات کودک
- در متنهای نگارشیافته برای کودکان، چگونه واژههای جدید و ناآشنا بگنجانیم؟
- آوچههای ویرایشی و نگارشی
ویراستار کتاب کودک خیلی باید روی تکتک واژهها حساس باشد؛ چند برابر بیشتر از حساسیتی که ممکن است یک ویراستار کتاب بزرگسال روی واژههای یک کتاب داشته باشد. این حساسیت هرچقدر کتاب برای گروههای سِنی پایینتر باشد، مسلماً بیشتر است. ویراستار خیلی باید دقت کند واژهها در آن دایرهٔ واژگانی آن گروه سنی که کتاب برایش نوشته شده، باشد.
شاید بپرسید مگر کتاب کودک نباید خزانهٔ لغات کودک را افزایش بدهد. خب آنگاه هر واژهٔ جدیدی ممکن است یک واژهٔ ناآشنا و دشوار حساب شود برای بچهها. چطور میگویید هم واژههای تازه باید در یک متن باشد، هم واژههای ناآشنا در آن متن نباید باشد؟! این کمی متناقض است!
ببینید، یکسری واژهها هستند که اصطلاحاً به آن میگویند «واژههای پایه». اینها در واقع بسامد بالاتری در زبانی گروه سنی دارند. برای کتابهای درسی و آموزشی و علمی، وقتی تألیف میشود (دقت کنید: کتابهای درسی و آموزشی)، باید با توجه به واژگان آن گروه سنی تألیف بشود. در اینجور متنها، ویراستار کتاب کودک باید دقت کند که کودک دیگر درگیر رمزگشایی از خود زبان نشود که در انتقال مفاهیم اصطلاحاً مشکل ایجاد شود.
اما در متنهای خلاق، در شعر، در داستان، در متنهای ادبی، مؤلف اجازه دارد واژههای جدیدی وارد کند؛ بهشرط آنکه بافت طبیعی متن، معنا و کارکرد و کاربرد آن واژه را برای کودک روشن کرده باشد. و تشخیص اینکه این اتفاق در متن افتاده یا نه، بهعهدهٔ ویراستار کتاب کودک است.
تاریخ انتشار در کانال تلگرامی «ویراسـتاران»: ۱۷اردیبهشت۱۳۹۶.