- متنخوانی
- پخش از رادیو ایران، برنامهٔ کافههنر، ۱۸مهر۱۳۹۶
- متن کهن بخوانیم که چه؟
- واژهٔ «یارانه» را آقای خرمشاهی پیشنهاد کرده، با الهام از غزلهای مولوی
- محمدمهدی باقری
دوستانی که مشغول ترجمهاند، آنهایی که مینویسند و ویراستارها، نیاز دارند که متنهای کهن فارسی را بخوانند. البته خیلی گفتهاند:
آقا، به چه دردی میخورد؟ من مثلاً متن کلیله و دمنه بگذارم کنارم بخوانم که چه بشود؟! واژهها کهن، ساختارها سنگین بعضیهایش!
آقای خرمشاهی یک مقاله دارد در کتاب ترجمهکاوی بهنام «فایدۀ خواندن متون کهن برای مترجمان». ابتدای مقاله میگوید من این را بهاستقبال از مقالۀ غلامحسین یوسفی نوشتم که آنهم تقریباً عنوانش همین است. آقای خرمشاهی ادامۀ آن مقاله را نوشته است. بعد نکتۀ جالبی میگویند. میگویند مرحوم حسن حبیبی، رئیس وقت فرهنگستان زبان و ادب فارسی، یک بار پیش من بود و گفت: «دولت میخواهد سوبسیدها را هدفمند کند. کاش ما بهجای سوبسید واژهای داشتیم که دیگر این انگلیسی در دهان مردم جا نمیافتاد!» چون ما مردم سوبسید را استفاده میکردیم؛ ولی اسمش را نمیآوردیم. آقای خرمشاهی میگوید: «کاری ندارد. بگذارید یارانه.» آقای حبیبی میگوید: «این را از کجا آوردهای؟!» میگوید: «از شعری از مولانا.» و بعد آن بیت را میخواند و در آن کتاب نوشته.
پس بگوید که مرا مکنت چندین سیم است
پیش هرکس به فلان جای و نقدی بسیار
هرکه زین رنج مرا باز یکی یارانه
بکند در عوض آن بکنم من صد بار
خیلی جالب است. این واژه در انبان ذهن آقای خرمشاهی بوده و میآید واژهای را از قرنها پیش زنده میکند و الان هم ما خیلی استفاده میکنیم:
یارانهها را ریختهاند.
یارانهها کم شده، زیاد شده.
ما با زبان فارسی متولد میشویم.
ای زبان پارسی، در کار باش
رهگشای راه ناهموار باش
من نگهبان زبان فارسی هستم.
2 دیدگاه. دیدگاه خود را ثبت کنید
1) شما باید نگهبان زبان «پارسی» باشید نه «فارسی»
2) اینکه تا یه واژهای بکار میبریم یکی بگه «از کجا آوردی؟» و ما تلاش کنیم که حتماً سرچشمهای کهن براش پیدا کنیم، بسیار خوی بدیه. «برخی» واژگان میتونن از واژگان کهن بیاد (کهن به معنای راستینش نه حافظِ تازیسُرا یا فردوسی و… کهن یعنی زبان اوستایی، یعنی پهلوی)، ولی خیلی از واژگان رو هم باید «ساخت». حالا یا با دستگاههای واژهسازی زبان پارسی، یا ساختن واژگانی سراسر نو (یعنی از چسبوندن واژگان به هم، درست نشن. واژهای باشه که تک باشه. برای نمونه واژه نامآشنای «خفن» یا «گرخیدن»)
سلام. بسیار نکته جالبی بود. بله بهدرستی چنین است. پژوهش در شاهنامه نیز گواه بر پرباری این سروده کهن و والا از واژگان رسا و شیوای فارسی یا به گفته mollch پارسی است. سپاس بیکران
ما با زبان فارسی متولد میشویم.
ای زبان پارسی، در کار باش
رهگشای راه ناهموار باش
من نگهبان زبان فارسی هستم.