virastaran.net/a/9938

حس دلپذیر ویراستار، از زبان الزی مایرز استِیْنتون

آموزش, بایدها و نبایدها, دربارهٔ ویراستار, کیستی ویراستار, مبانی ویرایش, ویرایش و درست‌نویسی

ویراستار با واژه‌ها سروکار دارد و هرجا کلماتی نوشته و منتشر می‌شود، دست ویراستار در کار است.

ویراستار چه می‌کند؟

ویراستار کلمات شخص دیگری را که محتمل است رغبت ویژه‌ای به آن نداشته باشد، در اختیار می‌گیرد و به تصحیح یا بهبود آن کلمات که کاری است دشوار و طولانی، مبادرت می‌ورزد.

ویراستار ممکن است متنی را که دارد ویرایش می‌کند، دوست داشته باشد یا دوست نداشته باشد، تأیید کند یا نکند، ممکن است آن را به‌کل چیز غلطی بپندارد، یا مُهملی که به زحمت نیرزد، یا حتی آن را کتاب ضالّه‌ای بداند. مع‌هذا وظیفهٔ او ایجاب می‌کند که کیفیتش را بهتر کند.

[…]

ویراستار دایه‌ای است که سهم عمده‌ای در پرورش کودکانی دارد که فرزند شخص دیگری به‌شمار می‌روند!

[…]

ویراستار چگونه آدمی است؟

چنین شخصی که فرزند دیگری را می‌پرورد، پشت صحنه به‌کار می‌پردازد و موتور شهرت سایران را روغن‌کاری می‌کند، چگونه آدمی است؟

[…]

ویراستار بیش از هرچیز دیگر، باید باریک‌بین باشد و دلسوزی کند. […] ‌در حوزه نگارش، ویراستار باید به صحت بیان، به انتظام مطالب، به فصاحت و به منطق توجه دقیق مبذول دارد.

ویراستاران چه نفرتی دارند از مغالطه‌ها و مجادله‌های عوام‌فریب، ایهام‌ها و مبهم‌اندیشی‌ها، ناهمسازی‌ها و فصول نامتناسب، زبان [غیر]حرفه‌ای، زبان زرگری و زبان اداره‌جاتی. آنان معتقدند که ویرگول و نقطه معنا دارند و به املای صحیح کلمات اهمیت می‌دهند.

ویراستار شاد می‌شود از اینکه به دیگران کمک می‌کند. او نیروی ظریفی در اختیار دارد که در خدمت هرکسی قرار می‌گیرد که طالب آن است. به‌علاوه، والدین کودک معمولاً در برابر خدماتی که به فرزندشان می‌شود، از دایه سپاسگزارند. بهترین نویسندگان نیز نسبت به ویراستاران خوب خود، حق‌شناس‌اند و این همان چیزی است که به ویراستار، انگیزش معنوی و رضایت عاطفی می‌بخشد.

بنا بر آنچه گفته شد، شعار ویراستار این است: «من دلسوزی می‌کنم» نسبت به کلمه‌ها و جمله‌ها و پاراگراف‌ها در مقاله‌ها و جزوه‌ها و کتاب‌هایی که در دست ویرایش هستند. وظیفهٔ ویراستار حکم می‌کند که بکوشد نثر این مقاله‌ها و جزوه‌ها و کتاب‌ها برای خوانندگان مفهوم باشد: تفهیم و تفاهم. این، هدف کوچکی در زندگی نیست.

از این لحاظ بخردانه می‌نماید که ویراستار اشتیاق فعالی نسبت به اندیشه‌هایی داشته باشد که با آن‌ها سروکار دارد. ویراستار خوب می‌کوشد که به اندیشهٔ مبهمی، وضوح دهد و اندیشهٔ درخشانی را تلألؤ بخشد.

چرا ویرایش لازم است؟

ویرایش بر هزینه‌های نشر می‌افزاید و طبعاً قیمت کتاب را بالا می‌برد. لاجرم این سؤال‌ها پیش می‌آید: چرا ویرایش لازم است؟ هزینه‌های چاپ اجتناب‌ناپذیر است؛ ولی آیا نمی‌توان از هزینه‌های ویرایش کاست یا به‌کلی آن‌ها را حذف کرد؟ بهبود کیفی متن از لحاظ فروش، حیثیت ناشر و نفع عامه چه مزایایی در بر دارد؟

ویراستاران به‌سهولت می‌توانند اثبات کنند که خدمت آنان، کتاب‌ها را بهتر می‌کند؛ غلط‌های دستوری‌شان را تصحیح می‌کند؛ فصیح‌تر و خواندنی‌ترشان می‌کند و از زواید نامربوط، مبرایشان می‌سازد.

[…]

ویراستاران، ضمن رعایت این قیود عملی، می‌کوشند تا کیفیت کتاب‌ها را پیش از چاپ، بهتر کنند.

چه‌کسی منتفع می‌شود؟

اولین کسی که منتفع می‌شود، ناشر است. هیچ ناشری دوست ندارد در کتاب‌هایش غلط‌های املایی یا دستوری یافت شود یا منتقدان، عبارت‌ها یا اندیشه‌های نامفهوم در آن‌ها بیابند و نقل کنند. این نقایص، به حیثیت ناشر لطمه می‌زند. بنابراین سازمان‌های انتشارتی با بهره‌گیری از کار ویراستاران، حیثیت خود را محفوظ می‌دارند.

لغزش‌ها و کوتاهی‌های نویسندگان نیز جبران می‌شود و در نتیجه، از یک سو شهرت و حیثیت آنان فزونی می‌گیرد و از سوی دیگر، در فرایند ویرایش، نکاتی می‌آموزند که کتاب بعدی‌شان را بهتر می‌کند. من این را به‌چشم دیده‌ام.

خوانندگان نیز خوش‌حال می‌شوند از اینکه غلط‌های املایی حواسشان را به خود معطوف نمی‌دارد یا ابهام‌ها گیجشان نمی‌کند و برعکس، از تعبیرهای لطیف و اندیشه‌های درخشان محظوظ می‌شوند.

سرانجام، بهرهٔ ویراستاران نیز این است که درک کرده‌اند چگونه کتاب بدی خوب شده است، کتاب خوبی خوب‌تر شده است و کتاب بسیار خوبی خوب‌ترین شده است. این ادراک، به آنان احساس دلپذیری می‌بخشد: حرفهٔ ویراستاری بی‌اجر نیست؛ بلکه خیر و برکات خاص خود را دارد. این است پاسخ پرسشی که فوقاً مطرح گردید.

کتاب متعلق به کیست؟

ویراستاری که ساعت‌های بسیاری را در طول یک ماه یا بیشتر، صرف ویرایش یک کتاب می‌کند، خواه‌ناخواه علاقهٔ مالکانه‌ای نسبت به آن پیدا می‌کند.

[…]

کتاب تا حدی به ناشر تعلق دارد؛ زیرا او پول لازم برای ویرایش و چاپ و انتشار آن را فراهم آورده است و حیثیت و سرمایه‌اش را بدان وابسته کرده است. مع‌هذا، کتاب فرزند معنوی نویسنده است: بی وجود او، کتابی نیز موجود نبود. ملاحظه می‌کنید که وابستگی دوسویه‌ای وجود دارد. با این‌همه، می‌توان مشخص ساخت که چه متعلق به که است.

ویراستار باید به خاطر داشته باشد که نام نویسنده روی جلد و صفحه عنوان کتاب چاپ می‌شود و اوست که جواب‌گوی مطالبی است که در صفحات بعد درج شده است. لاجرم، کتاب به نویسنده تعلق دارد. نویسنده مسئول کتاب است، جز در چند مورد.

[…]

از ویراستاران انتظار می‌رود که حضورذهن به خرج دهند و نیروی سنجش خود را به کار بیندازند؛ پس عجب نیست که پس از ده‌ها بلکه صدها غلطی که در یک متن می‌یابند و اصلاح می‌کنند، نوعی احساس مالکیت به آنان دست می‌دهد.

[…]

[ویراستار باید نویسنده را قانع کند]

مهارت طراحان مجرب سبب می‌شود که از این پول بیشترین بهره اخذ گردد. نویسندگان نیز بهتر است که کار را به‌دست این طراحان بسپارند. ولی بسیاری از نویسندگان، تصوری کلی از طرح کتابشان در ذهن دارند. این تصورهای کلی، چندان بد نیستند. ناشر مدبر آن‌ها را مورد ملاحظه قرار می‌دهد و گاه نیز احتمالاً به‌صورتی تعدیل‌یافته، از آن‌ها استفاده می‌کند.

مشکل وقتی پیش می‌آید که نویسنده‌ای مدت‌زمانی طولانی یک تصور کلی را در ذهن پرورانده است و در نتیجه هرگونه تغییری که در آن داده شود، به‌نظرش توهین به مقدسات جلوه می‌کند؛ درست مثل تغییردادن نام بچه پس از نام‌گذاری در غسل تعمید!

گاهی که نویسنده از تصمیم طراح ناراضی است، ویراستار وظیفه پیدا می‌کند نویسنده را قانع سازد که تصمیم طراح بجاست.

[…]

تا اینجا گفتیم ویراستار کیست، چه می‌کند و چرا کارش لازم است. اکنون بگوییم چگونه می‌تواند در کارش توفیق یابد. ادامه را اینجا بخوانید.


قسمت اول از چکیدهٔ:
الزی مایرز استِیْنتون، «ویراستار چگونه آدمی است و چه می‌کند؟»، ترجمهٔ ناصر ایرانی، نشر دانش، س۶، ش۲؛ نقل در: نصرالله پورجوادی، دربارهٔ ویرایش؛ برگزیدهٔ مقاله‌های نشر دانش (۱)، چ۱، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۶۵، ص۳ تا ۱۳.

Elsie Myers Stainton, “The copy editor”, Scholarly Publishing: A Journal for Authors & Publishers. October 1985, pp. 55-63.

مقالات پیشنهاد شده

4 دیدگاه. دیدگاه خود را ثبت کنید

  • سلام و عرض ادب
    بسیار عالی بود. ممنون.
    مگر اجزای فعل، با فاصلهٔ کامل نوشته نمی‌شود؟!
    چنین کلماتی در این متن وجود دارد:
    به‌شمار می‌روند
    به‌کار می‌پردازد
    و…
    نباید این‌گونه باشند:
    به شمار می‌روند
    به کار می‌پردازند
    ؟
    تشکر

    پاسخ
  • این فعل‌ها در این متن آمده، آیا فاصله‌گذاری‌هایش درست است؟
    به‌شمار می‌روند
    به‌کار می‌پردازند

    تشکر

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پُر کردن این بخش الزامی هست
پُر کردن این بخش الزامی هست
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست
کپی شد