اگه دستش بهشون برسه، همهشون رو میکُشه. از دهن خودش شنیدم.
وقتی میخواهیم تأکید کنیم که شنیدهایم سخنی را فرد مشخصی زده و حتماً خودش بوده که آن حرف را زده، میتوانیم از دو تعبیر بالا استفاده کنیم. در نگاه نخست و با درنظرگرفتن منطق زبانی، هر دو تعبیر درست بهنظر میرسد؛ زیرا هر دو بر اساس قاعدههای مَجاز توجیهپذیر است. وقتی کسی حرف میزند، اندامهای آوایی مختلفی فعال است و نتیجهاش بیرونآمدن صدایی است که حاوی سخن اوست. در کاربرد مجازی زبان، میتوان منشأ این آوا را که سخن شخص است، «زبان» یا «دهان» گرفت و گفت: «این حرف را از دهان خودش شنیدم» یا «این حرف را از زبان خودش شنیدم»؛ درست همان طور که وقتی «انگشت» کسی زخم شده باشد، میتوان گفت: «دستش زخم شده است.»
اما از این دو کدام فارسی یا فارسیتر است؟ بهنظر من، تعبیر نخست، یعنی «از دهان کسی شنیدن»، فارسی نیست و چه بسا گرتهبردارانه باشد. در انگلیسی، برای این مفهوم، to hear from one’s mouth بهکار میرود:
This might be bad news, and if it is, I’d rather you heard it from my mouth and not some doctor’s.
You heard it from Akama’s own mouth that he perjured himself.
We heard it from your own mouth.
ولی در فارسی، عموماً حرف را از «زبان» کسی میشنوند، نه از «دهان». بهعبارت دیگر، ظاهراً فارسیزبانان از میان شیوههای گونهگون بیانِ مجازی برای رساندن این مفهوم، «زبان» را بر «دهان» ترجیح داده و منشأ حرف را در کاربرد مجازی، «زبان» دانستهاند و نه «دهان»؛ هرچند منطقاً میتوان «دهان» را نیز در این کاربرد بیاشکال دانست. نمونههای زیر که از وبگاه گنجور انتخاب شده، این مدعا را تأیید میکند:
ذکر تو از زبان من، فکر تو از جنان من
چون برود که رفتهای در رگ و در مفاصلم؟ (سعدی)
نشنید کس از زبان او نام شراب
از عشق چنان بماند در دام شراب (سنایی)
شرح دردم از زبان غیر پرسیدن چرا
میکنی چون لطف باری از زبان خود بپرس (وحشی بافقی)
از برای تو چنین زارم و میدانی تو
از زبان تو حدیثی نشنودم هرگز (وحشی بافقی)
با این اوصاف، پیداست جملهای که در پیشانی این متن آمده، نادرست یا دستکم نامتداول است و صورت صحیح یا صحیحتر آن چنین میشود:
اگه دستش بهشون برسه، همهشون رو میکُشه. از زبون خودش شنیدم.
2 دیدگاه. دیدگاه خود را ثبت کنید
با سلام و احترام
نوشته خوب شما را خواندم. وقتی تیتر مقاله شما را دیدم این شعر حافظ برایم تداعی شد:
من به گوش خود از دهانش دوش
سخنانی شنیده ام که مپرس
وقتی مقاله را خواندم دیدم نتیجه گیری دیگری شده است. به اشعار بزرگان شعر پارسی هم استشهاد شده بود. والله اعلم
با دو دقیقه تحقیق سردستی، بهاسم «ویرایشپژوه»، اینطور راحت حکم ندهید! هر دو تعبیر صحیح است و متداول. گذشته از این، وجود شباهت در نحو بیان دو زبان لزوماً بهمعنای گرتهبرداری یکی از دیگری نیست. این نحو اتفاقاً در زبان ترکی آذربایجانی هم از قدیم رایج است: «بونو عابّاسین آغزیندان ائشیتمیشم» (این را از دهان عباس شنیدهام).
مشتی شاهد نمونۀ خروار که از نظر این ویرایشپژوه دور مانده:
حال از دهانِ دوست شنیدن چه خوش بوَد
یا از دهانِ آن که شنید از دهانِ دوست (سعدی)
حکایتی ز دهانت به گوشِ جانِ من آمد
دگر نصیحتِ مردم حکایت است به گوشم (سعدی)
از دهانِ ما شنید و در دلِ خود جای داد
آن دلِ حکمتپذیر از روزنِ ما روشن است (فیض کاشانی)
هین آن لبِ ساغر بنه اندر لبِ خشکم
وانگه بشنو سِحرِ محقّق ز دهانم (جلالالدین محمد بلخی، دیوان شمس)
از دهانِ آدمیّ خوشمشام
هم پیامِ حق شنودم هم سلام (جلالالدین محمد بلخی، مثنوی معنوی، دفتر سوم)
همه گفتیم و اصل را بنگفتیم، دلبرا
که همان به که رازِ تو شنوند از دهانِ تو (جلالالدین محمد بلخی، دیوان شمس)