۱. تا وقتی که پولدار نشوی، مجبوری از این و آن قرض کنی.
۲. تا وقتی که پولدار شوی، مجبوری از این و آن قرض کنی.
با ساختار این مثال، وجه منفی سابقه و فراگیری بیشتری دارد. به نظر میرسد این صورت کوتاهشدهٔ گذشتهٔ التزامی باشد؛ یعنی در این مثال: «تا وقتی که پولدار نشده باشی… .» از همین رو، بدون درنظرگرفتن صورت و معنای اصلیاش، در درستی کاربرد آن تردید ایجاد میشود.
از سویی، میتوان گفت هر دو صورتِ جملهٔ پیرو درست است؛ زیرا هر دو به یک نقطه یا مقطع زمانی برای یک رویداد اشاره میکند؛ اما بیشترِ وقتها و نه همیشه، در این ساختار هر دو بخش پایه و پیرو بر یک وجه میآیند: یا هر دو منفی، یا هر دو مثبت. معمولاً حرف ربط «تا» در جملهٔ پیرو منفیبودن آن را اقتضا میکند؛ اما چون جملهٔ پایه در وجه مثبت به کار رفته است، ذهن میان مثبت یا منفی بودن جملهٔ پیرو دچار تردید میشود.
در این مثال، بهلحاظ مفهومی نیز میتوان در نظر داشت که خطاب گوینده به مخاطب ناظر به جنبهٔ منفی موضوع و برجستهساختن آن است و با این حساب، وجه منفی را خوشایندتر و بهنوعی ادبیتر دانست.
نمونه از وجه منفی:
تا قلندر نشوی راه نیابی به نجات (اوحدی مراغهای)
فارغی از قدر جوانی که چیست
تا نشوی پیر ندانی که چیست (نظامی)تا نسوزد برنیاید بوی عود
پخته داند کاین سخن با خام نیست (سعدی)مشتری تا ندهد زر نبرد گل به کنار (قاآنی)
تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها
نمونه از وجه مثبت:
پرسید یکی که عاشقی چیست
گفتم که چو ما شوی بدانی (مولوی)گرش ببینی و دست از ترنج بشناسی
روا بود که ملامت کنی زلیخا را (سعدی)
نویسنده: امین ایرانپور.