دستوردانان «خود» و «خویش» و «خویشتن» را «ضمیر مشترک» میخوانند. این نامگذاری نیز از این رو است که کاربرد این ضمیرها برای همۀ اشخاص (اولشخص و دومشخص و سومشخص مفرد و جمع) یکسان است:
من راه خود را میروم.
تو راه خود را میروی.
او راه خود را میرود.
ما راه خود را میرویم.
شما راه خود را میروید.
ایشان راه خود را میروند.
برخی از بزرگانی که دربارۀ درست و غلط در زبان فارسی سخن گفتهاند، ازجمله سعید نفیسی و فریدونِ کار، چسباندن ضمیر ملکی را به ضمیر مشترک «خود» غلط دانستهاند؛ چراکه این کار در گذشتۀ زبان فارسی تا روزگار معاصر بیسابقه بوده و امری نوظهور است. بهگفتۀ ایشان، در آغاز، صورتهای «من خود»، «تو خود»، «ما خود»، «شما خود»، «ایشان خود» به کار میرفته؛ اما بهتدریج بهصورت «خودِ من»، «خودِ تو»، «خودِ او»، «خودِ ما»، «خودِ شما»، «خودِ ایشان» و سپس بهشکل امروزیترِ «خودم»، «خودت»، «خودش»، «خودمان»، «خودتان»، «خودشان» درآمده است (کار، ۱۳۳۴: ۱۶۷؛ نفیسی، ۱۳۴۴: ۲۶۲). مقایسۀ جملههای زیر، این تفاوت کاربرد را روشنتر میکند:
۱. من خود را شایستۀ چنین مقامی نمیدانم.
۲. من خودم را شایستۀ چنین مقامی نمیدانم.
۱. گناهش این بوده که نخواسته از حق خود بگذرد.
۲. گناهش این بوده که نخواسته از حق خودش بگذرد.
این حکم دربارۀ واژههای مستقلی هم که به «خود» اضافه میشود، صادق است. بهبیان دقیقتر، ضمیر «خود» در گذشتۀ زبان فارسی هیچگاه مضافٌالیه نمیگرفته؛ اما در دوارن معاصر دستخوش تغییر شده و گاه با مضافٌالیه هم میآید:
۱. کارم را علی خود راه انداخت.
۲. کارم را خودِ علی راه انداخت.
البته حکمِ کلیای که بزرگان یادشده درباب نادرستی این کاربرد دادهاند، امروزه درست و همیشگی نیست و در پارهای مواقع نمیتوان به آن عمل کرد. برای مثال، در جملههای زیر نمیتوان «خودِ شیطان» و «خودشان» را بهشکل دیگری گفت:
۱. بودلر خودِ شیطان را بیگناه میداند.
۲. ایرانیها، بهقول خودشان، مردم بافرهنگی هستند.
باوجوداین، توجه به نکتۀ پیشگفته کمابیش قاعدهای کاربردی به دست میدهد. صورتهای مضافٌالیهدارِ «خود» معمولاً لحن گفتاری و صمیمانه دارد. برعکس، صورتهای اضافهنشدۀ «خود» دارای رسمیت و تشخص است. ازاینرو، هرگاه مشغول نوشتن یا ویرایش متنی رسمی و جدی هستیم، میتوانیم تا حد ممکن از «خود»های بدون مضافٌالیه بهره بگیریم و لحن نوشته را متناسبتر کنیم. در مقابل، هروقت حالوهوای نوشتۀمان خودمانی و غیررسمی باشد یا بخواهیم کمی از رسمیت آن بکاهیم، میتوانیم از «خود»های مضافٌالیهدار استفاده کنیم.
کتابنامه
کار، فریدون، ۱۳۳۴، غلط ننویسیم: شامل بحث در لغات از جهت صحت تحریر و تلفظ، چ۲، تهران: مؤسسۀ مطبوعاتی شرق.
نفیسی، سعید، ۱۳۴۴، در مکتب استاد، چ۲، تهران: مؤسسۀ مطبوعاتی عطایی.
1 دیدگاه. دیدگاه خود را ثبت کنید
مثالی که زدی، «من راه خود را میروم»، ایراد داره. درستش اینه «من به راه خود میروم.» در فارسی، «راه رفتن» داریم، نه «راه را رفتن».