ویراستار با نوشته و نویسنده چنان محرم و رازدار است که پنداری بخشی از وجود و سرّی از اسرار خصوصی اوست. در اخلاق و رفتار او مهربانی، شفقت، انصاف، تفاهم…
تجربه کاری
ایموجیها آمدند تا در صحبتکردن و بهکارگیری واژههای درست و مناسب، بهقول شاملو، رنج جستوجوی قافیه نبریم. اما بهتدریج کلمات را پر دادند و بر فقر دایرهٔ واژگانی ما افزودند.…
آیا ترجمهٔ رسمی کاری در سطح تایپ است؟ آیا سودای فرمزنی و سود مهرزنی، برای ثبتنام در آزمون ترجمهٔ رسمی کافی است؟ یک نمونه از ترجمهٔ رسمی را بخوانید و…
این روزها بهلطف دوستان، مسئول بازبینی مقالاتی شدهام که همکاران خوبم برای مجلات دانشگاه امامرضا(علیهالسلام) میویرایند. تجربهای است سخت و در عین حال دوستداشتنی و دردناک. گاه به خطاهایی برمیخورم…
بهسبب بد ترجمهکردن متون مختلف، گاهی ضمیرهای اشاره و شخص مبهم باقی میماند. سال گذشته، رمان ترجمهشدهای را ویرایش میکردم که با مشتی ضمایر مبهم مواجه شدم. البته در ضمایر…
در متنی چنین آمده بود: در قرآن میخوانیم که یهودیان درصدد سوژهگرفتن از مسلمانان بودند تا آن را بزرگ کرده و از آن سوءاستفاده کنند. «سوژهگرفتن» را مناسب ندیدم و…
همیشه دیکتهام خوب بوده است. بهندرت املای کلمهای را اشتباه نوشتهام؛ با این حال امروز وقتی برای بار سوم، متنی را بازبینی میکردم، متوجه شدم کلمهٔ «توجیه» بهصورت «توجیح» نوشته…
در آخرین کارم که رمان بود، واژههای بسیاری مثل مقنعهاش، دورهاش، چهرهاش و… وجود داشت که گویا قبل از ویرایش، در دستورکلی، فاصلهٔ کامل واژهٔ «اش» با کلمهٔ قبلی، به…
مواد لازم: یک عدد نویسندهٔ نامسلط به زبان فارسی؛ یک عدد ویراستار، آماده برای پوستکندهشدن! چند وقت پیش، رمانی را ویرایش میکردم که نویسندهاش حسابی بدنویس بود. هنگام ویرایش، در…
ویرایش رایانهای یا دیجیتال یا بهقول واژهگزینها «رقومی» هم برای خودش دنیایی است و هزاران نکته دارد. حیاتیترین نکتهاش حفاظت از دادههاست و یکی از راههای این کار پشتیبانگرفتن. پس پشتیبان…
فکر میکنید آخر کار چه کردم؟ خیلی محترمانه به سفارشدهنده گفتم که بهنظر بنده بهتر است کار را منتشر نکنید! از برکات این کار شاید این بود که آستانهٔ تحملم اندکی گسترش یافت؛ اما نه، جسمم نیز ساخته شد که شما بخوانید سوخته.
حدود یک سال و نیم از ویرایش کتاب دکتر جلاییپور گذشته است و هنوز هم هر از گاهی بازبینی آقای صالحی را روی کار خودم میخوانم و یادم میآيد که…