virastaran.net/ma/9977

این سیزدهِ دوست‌داشتنی

آموزش, از دیگران, کارگاه‌های حضوری, کیستی «ویراستاران», ما در آینهٔ شما

صدوچهل‌ونهمین کارگاه چهل‌ساعتیِ «ویراستاران» در اردیبهشت۱۳۹۶ در شهر ذوق‌پرور شیراز برگزار شد که سیزدهمین کارگاهِ این مؤسسهٔ جوان در این شهر کهن بود. یکی از شرکت‌کنندگان ذوق‌پروردهٔ این دوره برایمان توصیفی نوشته‌اند طنز و خلاق. با هم می‌خوانیمش:

این سیزدهِ دوست‌داشتنی

کارگاه «ویرایش و درست‌نویسی» در شیراز حوصله‌اش نمی‌شد برگزار شود! هی می‌گفت: «برگزار شوم که چه؟ عجب گیری دادید ها! آن‌هم در اردیبهشت‌ماه، در شهر گل‌وبلبل، به‌جای نشستن به تماشای بهار و یار و گلستان و بوستان، به‌جای خوردن پالوده و بستنی، می‌خواهید بیایید برگزارم کنید؟! برو عامو حال داری ها!»

ناگفته نماند که نمی‌خواستیم خرافاتی باشیم؛ اما این عدد «سیزدهِ» نحسِ گوربه‌گورشده، داشت کار خودش را می‌کرد. با یکی‌دو بار امروزوفرداکردن، سرانجام استادان گرامی به حرف جناب کارگاه گوش نکرده و به هر زحمتی بود برگزارش کردند. دَم غیرتشان گرم!

با ترکیب نُه بانو و چهار آقا که هرکداممان دانش و تخصصی جداگانه داشتیم، با دو نماینده از چپ‌دستانِ قلم‌به‌دست (!)، شدیم سیزده نفر و لیگِ سیزدهمِ «ویرایش و درست‌نویسی» آغاز شد. من خودم عضوی از تیم‌های دسته‌سومِ غلط‌نویس بودم که پس از گذراندن این دوره، راه ورود به لیگ برتر ویراستاران را پیدا کردم.

این لیگِ ده‌روزه، روزی چهار ساعت در روزهای پایان هفته، در سه هفتهٔ متوالی برگزار شد. در هر جلسه، نبرد سنگینی بین ما و جمله‌ها درمی‌گرفت. جنگ ما بیشتر همراه با دو تاکتیک رزمی بود: یا باید با زبان خوش، غلط‌ها را فراری می‌دادیم (زبانی) یا صورت جمله را خوشگل می‌کردیم (صوری). به چون‌وچرای جمله (محتوا) هم کاری نداشتیم؛ چون دخالت در کار آفریدگار (نویسنده) در حوزهٔ ما نبود! مبادا برای ویرایشِ ابرو، چشمِ جمله را کور می‌کردیم.

پیش از اینکه وارد زمین بازی شویم، باید با خوردن نیروزاهای ویرایشی نیروافزایی (دوپینگ) می‌کردیم. نشانیِ جای تهیهٔ این داروها را به ما دادند: بخشی از این داروهای ویرایشی (قواعد) را باید به‌طور مستقیم از کارخانه‌ای قدیمی تهیه می‌کردیم (فرهنگستان). در داروخانهٔ دکتر نجفی نیز داروهایی یافت می‌شد برای جلوگیری از غلط‌کردن‌های ناشی از مستی‌های زبانی (غلط ننویسیم)! ناگفته نماند که گاهی مصرف همین داروها شاید به‌دلیل اینکه از تاریخشان گذشته یا بی‌اثر بود، ما را بدتر گیج و خمار و گمراه می‌کرد!

به عبارت‌هایی برمی‌خوردیم که اشتباهی وارد ورزشگاه (متن) شده بودند. مربی باتجربه‌مان (سجاد محمدی) آن‌ها را در دستهٔ «گرته‌برداری» قرار می‌داد و می‌گفت: «با آن‌ها بستیزید!» ما هم که از دعوا خوشمان می‌آمد، با یکی‌دو تکلِ خشن، گرته‌برداری‌ستیزی می‌کردیم.

در زمین حریف، بازیکنانی بودند که خیلی حرفه‌ای، مثل رونالدینیوی برزیلی در فوتبال، با نگاه به راستِ جمله، «معنا» را به چپ پاس می‌دادند. مربی می‌گفت این‌ها «کژتابی» راه می‌اندازند و نگذارید با ذهن و زبان شما بازی کنند!

گاهی پیش می‌آمد که مربی دستور حمله به واژه‌های بیگانه را می‌داد. می‌گفت ما این‌همه بازیکنِ خودی داریم، چرا از باشگاه (زبان) دیگری کمک بگیریم؟! همچنین، باید وظیفهٔ دفاع از دروازه (ساختار و دستور) را به‌جا می‌آوردیم.

کارمان نه سخت بود و نه آسان. یکی از کارهایمان این بود که وسط خیابانِ جمله‌ها راه می‌افتادیم. هر جا کم‌وکسری بود یک تابلوی دوشاخه در زمینِ متن فرومی‌کردیم و بالای آن هرچه کم بود، می‌نوشتیم تا بعداً شهردار محترم (نویسنده)، جمله را با عبارت‌های تازه آسفالت کند! یا دور چاله‌های اشتباهی خط می‌کشیدیم تا بعداً پُر یا جابه‌جا شود.

هدف هم همین بود. وظیفه این بود که کاری کنیم خواننده با خودروی نگاهش وسط خیابانِ جمله‌ها ویراژ برود؛ خیلی آسوده و مطمئن، بی‌آنکه بخواهد خیابانی را هی برود و برگردد و آخرش هم پلیسِ خستگی، او را جریمه و مجبورش کند که از خیر این شهر (کتاب) بگذرد؛ یعنی حتی یک سرعت‌گیر اشتباه (درنگ‌نما) کافی بود تا خواننده در ذهنش چپ کند یا معنا را زیر بگیرد!

«فی‌النهایه»، پس‌از «برگذاری» «13اُمین» کارگاه، از «اساتید» آموختیم که در «شرایط» مناسب، «نسبت‌به» «عدم» به‌کارگیری واژه‌های بیگانه، «یک» توجهِ «بالا» و «قابل»قبولی «به‌خاطر» آن‌ها «داشته» باشیم و «گاهاً» «رسومات» «مربوطه» «پیرامون» ویرایش، «توسط» خودمان باید «ایفاد» «گردد» و «قس علی هذا»!
آری، این‌گونه به جان جمله‌ها افتادیم و سروته آن‌ها را گره زدیم تا بخت نویسنده باز شود. آری، این‌چنین سیزده‌مان به‌در شد.

با سپاس فراوان از استادان گرامی، محمدی و صالحی. همچنین درود بر جناب باقری و همهٔ ویراستارانی که نهاد «ویراستاران» را بنا نهاده‌اند.

محمدحسین پاکدل
mhpakdel@gmail.com
شنبه، ۲۳اردیبهشت۱۳۹۶

آماده‌سازی: سیدحمید حیدری‌ثانی heydarisani.ir

مقالات پیشنهاد شده
فهرست
کپی شد