virastaran.net/a/12117

آیا به‌کار بردن «اَعراب» در معنی «عرب‌ها» درست است؟

آموزش, دقت‌ورزی معنایی, ویرایش زبانی, ویرایش و درست‌نویسی

برخی معتقدند کلمهٔ اعراب در عربی اسم جنس و به‌معنای «عرب‌های بادیه‌نشین» و جمعِ «اَعرابی» است. در متون قدیم فارسی نیز به همین معنی به‌ کار رفته‌ است؛ اما در نوشته‌های متأخر فارسی، این کلمه را به‌عنوان جمعِ عرب به‌ کار می‌برند و حال آنکه عرب اعم از عرب‌های بادیه‌نشین و شهرنشین است. شاید بهتر باشد که امروزه نیز مانند قدیم، اعراب را به‌معنای «عرب‌های بادیه‌نشین» به‌ کار بریم و ساکنان کشورهای عربی را عرب‌ها یا عربان بگوییم.

پاسخ

۱. از ديدگاه زبان‌شناسی درزمانی (تاريخی)، واژۀ اعراب دست‌كم از سدۀ چهارم، با بسامد بالا، هم در معنی «عرب‌های بادیه‌نشین» به‌ کار رفته‌ است و هم در معنی مطلقِ «عرب‌ها».

در معنی «عرب‌های بادیه‌نشین»:

قرن ٥: قومی … گفته بودند: «هرکه ما را در اين سه روز که مانده‌ است، به مکه رساند … چهل دينار بدهيم.» اعراب بيامدند … و ايشان را به عرفات رسانيدند و زر بستاندند (ناصرخسرو، سفرنامه، ص106).

قرن ٦: اگر بيابند آن‌ها به مدينه اين‌ها آرزو کنند که با اعراب در باديه‌اندی تا در امان بوند (ابوحفص نسفی، تفسیر نسفی، ج2، ص791).

قرن ٧: سوی حج رانی و در بادیه‌ام قطع کنی؟! / اشتر و رخت مرا قسمت اعراب کنی؟! (مولوی، کلیات شمس، ج6، ص160).

قرن ٨: اعرابی گفت: «… مرا يکی از اعراب ختنه کرد» (هندوشاه نخجوانی، تجارب السّلف، ص78).

قرن ٨: اکثر اوقات با يکديگر جنگ و جدال و خلاف و نزاع می‌کرده؛ مانند اعراب که در اين ملک ساکن‌اند و هر قبيله را علی‌حده اميری معيّن باشد و متابعت يکديگر نکنند (رشیدالدین فضل‌الله، جامع‌ التواریخ، ج1، ص57).

در معنی مطلقِ «عرب‌ها»:

قرن ٥: از آنکه گردواگرد شما اندر از اعراب گروهانی منافق‌اند و از اهل مدينه مستمر گشته‌اند بر نفاق (اسفراینی، تاج‌ التراجم، ج2، ص900).

قرن ٦: الشعوبی: آن‌که شأن اعراب را خُرد گرداند و ايشان را بر ديگران فضل نبيند (کرمینی، تکملة الاصناف، ج1، ص381).

قرن ٦: اين اعراب، و اين جمع عرب است و عرب جنس بود و واحد او عربی بود (ابوالفتوح، روض‌ الجنان، ج10، ص8).

قرن ٧: عجم سزد که بنالند از عرب که عجم / ز خشک‌مغزی اعراب خشک‌لب گشتند (عوفی، پانزده باب جوامع‌الحکایات، ص300).

۲. از دیدگاه معنی‌شناسی درزمانی (تاریخی)، گسترش معنایی اعراب از «عرب‌های بادیه‌نشین» به «عرب‌ها» به‌راحتی امکان‌پذیر است. بسنجید با تازی که در اصل، به‌معنیِ «از مردم قبیلۀ طی» است؛ ولی برای اشاره به همۀ عرب‌ها، خواه بادیه‌نشین و خواه شهرنشین، به‌ کار می‌رود.

۳. در متن‌های کهن، گاه برای اشارهٔ صریح به عرب‌های بادیه‌نشین، اعراب باديه / باديه‌نشين / بوادی / … به‌ کار رفته‌ است:

قرن ٤: عرب کافرترند از ديگر کافران و منافق‌تر يعنی اعراب بوادی که به حضر کم رسند و علم ديرادير شنوند و قرآن ندانند (تفسیر کهن، چاپ آیت‌الله‌زاده، ص84).

قرن ٦: اعراب باديه‌نشين، کفار ايشان کافرترند از ديگر کافران (میبدی، کشف‌ الاسرار، ج4، ص195).

قرن ٧: مدتی بود تا کاروانی گرد آورده بودند و از خوف اعراب باديه و قُطّاع‌الطّريق، در هيت منتظر فرصتی مانده، مرا خدمتی قبول کردند و آن اعراب را که بدرقه بودند، اجرتی معيّن گردانيدند تا در طريق با ايشان موافقت کنيم (دهستانی، فرج بعد از شدت، ج2، ص953).

نتیجه

به‌کاربردن اَعراب در معنیِ مطلق «عرب‌ها» درست است.

 

مقالات پیشنهاد شده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پُر کردن این بخش الزامی هست
پُر کردن این بخش الزامی هست
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست
کپی شد