virastaran.net/a/13764

گزارش نشست دوم فیلم‌خوانی، ۲۷مرداد۱۳۹۶

آموزش, کارگاه‌های حضوری

گاه: جمعه، ۲۷مرداد۱۳۹۶
جای: دفتر «ویراستاران»
عنوان فیلم: گاو
دبیر نشست: علی زارع
شرکت‌کنندگان: ۷ نفر

صبر کنید! دست نگه دارید! گزارش نشست نخست را خوانده‌اید؟ اگر خوانده‌اید، بمانید و ادامه دهید. اگر نخوانده‌اید، دوری ۱۸۰ درجه بگیرید و برگردید. این گزارش بدون آن گزارش، مثل نان بی‌مایه است: فطیر و دل‌ناپذیر.

گزارش نشست نخست فیلم‌خوانی، ۲۰مرداد۱۳۹۶

نشست دوم، رنگ‌وبویی دیگر داشت. مثل بچۀ دوم که با بچۀ اول پُر فرق دارد. نه اینکه بگوییم اولی از دومی بهتر است یا دومی از اولی؛ نه، بحثِ خوب و بد نیست، حرفِ چون‌وچند است. نشست نخست، فرااُستانی بود؛ این‌یکی هم؛ میهمان آن‌یکی از قزوینِ بَرین و میهمان این‌یکی از اصفهانِ جانان. نخستین نشست، زبان‌دان و زبان‌شناس و فیلم‌شناس داشت، دومین نشست نیز. نشست نخست، روان‌شناس داشت و نشست دوم جامعه‌شناس. دومین نشست، به‌عادت نشست‌های این‌چنینی کم‌شمارتر بود و نخستین نشست، پرشمارتر.

هم گاو، هم کمال‌الملک، فیلم‌هایی غنی با نویسنده و کارگردان و بازیگرانی قوی بودند و سال‌ها پیش و نیز همچنان، مقبول طبع مردم صاحب‌نظر بودند و هستند. هر دو فیلم، در سیاق زبانی و بیانیِ خود، نمونه‌های کارآمد و سرآمد هستند. گاو در اوج فصاحت و کمال‌الملک بر قلۀ بلاغت، هریک بر پهنۀ پرده، رَخشان و درخشان رخ می‌نمودند و دل می‌ربودند. عزت‌الله انتظامی در دومی نمود سادگی و مستمندی است و در اولی نماد خودکامگی و دولتمندی.

بسیار خب، دیگر بس است. از نشست نخست می‌گذریم و سراغ نشست دوم می‌رویم. در گزارش نشست نخست نوشته بودم «چون بلندگو نداشتیم، صدای کم‌نوای فیلم سبب شد برخی حاضران سخت بکوشند و تیزگوشانه‌تر به فیلم چشم بدوزند. در نشست دوم، این نقیصه را با خرید دو بلندگوی ناقابل برطرف خواهیم کرد.» در این جلسه، به قولمان عمل کردیم و این نیاز را برآوردیم؛ البته به‌لطف خانم شجاعی، منشی دفتر «ویراستاران».

از همان آغاز کار، آقای زارع سؤالی مطرح کردند و با تکرار و تأکید، درختی از پرسش در ذهن‌ها نشاندند که اندیشه‌‌ها جویان و پویان، در آوند شاخساران آن در آیند و رَوند بود. این پرسش، مسئلۀ بنیادین جلسه شد و آن این بود که غلامحسین ساعدی گفته است: «زبان فارسی ستون فقرات یک ملت عظیم است. من می‌خواهم بارش بیاورم. هرچه که از بین برود، این زبان باید بماند.» منظورش چه بوده است؟ آیا به‌حق و به‌واقع چنین کرده؟ آیا داستان یا فیلم می‌تواند اثری چنان ژرف و گسترده بر روان مردمان بگذارد که زبانشان بار بیاید؟

تحلیل‌ها متناسب با بافتار و ساختار فیلم، قدری روان‌شناسانه‌ و جامعه‌شناسانه‌ بودند. حتی واکاوی‌های زبانی هم در چهارچوب این دو پدیده پدیدار می‌شدند. اندک‌اندک، هلال تحلیل حلول کرد و چکه‌چکه، شراره‌هایی بر فضای ابهام‌آلودِ نشست ‌نشست.

سخن از گاو به‌میان آمد؛ سخن از چیستی‌اش، ساحت اسطوره‌ای‌اش، اثر انکارناپذیرش در روزگارهای دیرین بر زندگانی صاحبانش و نیز چرایی برگزیدنش به‌عنوان نام نوشته‌ای از غلامحسین ساعدی و فیلمی از داریوش مهرجویی در پی و بر پی‌‌اش.

نظرهای نغز و پُرمغز، جلسه را تا ساعت نوزده‌ونیم کشاند. این بار کاری دیگر هم کردیم: کانالی تلگرامی ساختیم و دوستان را به هموندی‌اش فراخواندیم تا آنچه کانال تلگرامیِ «ویراستاران» بنا بر اقتضای راهبرد و کارکردش برنمی‌تابد یا از عهدۀ بازتابش برنمی‌آید، شتابان‌تر و پروپیمان‌تر به چشم و گوش مخاطبانمان برسد. نشانی‌اش را هم‌نامش برگزیدیم و چنین نامش نهادیم:

 

هموندی‌اش را پیشنهاد و توصیه می‌کنیم و با چشم دل به‌انتظارتان می‌نشینیم.

معین پایدار، همیار «ویراستاران»
۲۸مرداد۱۳۹۶

مقالات پیشنهاد شده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پُر کردن این بخش الزامی هست
پُر کردن این بخش الزامی هست
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست
کپی شد