virastaran.net/a/58

ارزیابی کیفیت کارگاه‌های «ویراستاران»

آموزش, دربارهٔ کارگاه‌ها, کارگاه‌های حضوری, کیستی «ویراستاران», ما در آینهٔ شما

ارزیابی کارگاه‌های ویرایش و درست‌نویسی «ویراسـتاران»

اولین دغدغهٔ علاقه‌مندان یادگیری در هر حوزه‌ای این است که کیفیت برگزاری کلاس‌های فلان مرکز خوب است یا نه. «ویراستاران» برای پاسخ به این دغدغه و ترسیم تصویری واقعی و تجربه‌شده از کارگاه‌های ویرایش، بهتر آن دید که ارزیابی شرکت‌کنندگان کارگاه‌های پیشین را پیش چشم بگذارد:

از آنان خواستیم که نظر خود را به‌دور از تعارف و بزرگ‌نمایی و مبهم‌گویی و کلی‌گویی و…، صادقانه و شفاف و با جزئیات، مطرح کنند. در ادامه، دیدگاه‌های شرکت‌کنندگان کارگاه‌های برگزارشده را دربارهٔ ضعف‌ها و قوت‌های کارگاه، کیفیت برگزاری و نیز زمان و مکان آن، شیوهٔ تدریس، کامل و کاربردی‌بودن مطالب و… می‌خوانید. اطمینان می‌دهیم که در محتوای دیدگاه‌ها دست‌کاری نکرده‌ایم.

از شما شرکت‌کنندگان عزیزِ کارگاه‌های برگزارشده هم خواهشمندیم نظر خود را وارد کنید. دیدگاه خود را با ذکر این مشخصات آغاز کنید:

نام و نام‌خانوادگی
[در سطر بعد] شهر، ماه و سال برگزاری کارگاه
[در سطر بعد] به‌نظر من…
مثال:
علی رضوی

 

مقالات پیشنهاد شده

249 دیدگاه. دیدگاه خود را ثبت کنید

  • اصغر زارع
    شهریور ۱۳۹۰ (ماه رمضان)، تهران
    نخست اینکه فکر می‌کنم همۀ کسانی که مسئلۀ «نوشتن» برایشان اهمیت دارد، باید دست‌کم در یک دورۀ معتبر ویراستاری شرکت کنند و با قواعد صحیح نوشتن آشنا شوند.
    این، سوای مسائل دیگر از جمله مسئله درآمداست؛ چه، درآمد هم می تواند انگیزۀ مهمی برای حضور در چنین کلاس‌هایی باشد.
    آنچه من در دورۀ ویراستاری این انجمن در شهریور۱۳۹۰ اندوختم، بی‌تعارف، برایم ارزشمند و بسیار مفید بود.
    پذیرش قوانین ریز و درشت ویرایش در ابتدا، برای من سخت بود، احساس می‌کردم این مقررات که در این کلاس، سخت‌گیرانه‌تر هم بود، دست‌وپاگیر است؛ اما به مرور، به ضرروت و اهمیت آن پی بردم.
    کارگاه، مزایا و معایب بزرگی داشت. از نظر من، معایب را می‌توان چنین دسته‌بندی کرد:
    – برنامه‌ریزی نامنظم بود. برگزاری کارگاه‌های چهارساعته در ساعات انتهایی ماه رمضان، از بازدهی کلاس می‌کاست.
    به‌علاوه، چندین‌بار زمان کلاس‌ها به‌دلایل مختلف، تغییر یافت. به‌نظر من نباید زمان کلاس‌ها را با دانشجوها به شور گذاشت.
    – مکان کلاس‌ها: در ابتدا مکان مناسبی نداشت و شلوغ و غیراستاندارد بود. در میانۀ دوره، مکان کلاس‌ها عوض شد و بهبود یافت.
    – نحوۀ تدریس: با وجود مجاهدتی که مدرس برای آموزش و تفهیم مطالب داشت، شیوۀ ارائه به‌گونه‌ای بود که احساس می‌شد مدرس گاه بر دیدگاه خود اصرار دارد.
    – نحوۀ چینش سرفصل‌ها: فکر می‌کنم نیاز نیست که در این کارگاه کوتاه، خیلی بر روی ارزش و اهمیت ویراستاری و تغییر نگرش وقت صرف شود. تغییر نگرش با گفتار و اصرار ایجاد نمی‌شود. باید همان ابتدا وارد مباحث اصلی ویرایش شد و در اثنای کار، اهمیت مسئله را توضیح داد.
    – ویرایش صوری اگر قبل از ویرایش زبانی تدریس شود، بهتر است؛ زیرا، دانشجویان هنگام کار درباره بخش زبانی می‌توانند، آموخته‌های بخش صوری را در حضور استاد تمرین کنند.
    – کلاس‌ها به‌گونه‌ای اداره می‌شود که استرس زیادی بر دانشجوها وارد می‌شود. کار بیش از حد سخت و بزرگ تلقین می‌شود. کارِ هر چند بزرگ، نباید به‌گونه‌ای طرح شود که طرف احساس ناتوانی کند. کار ویرایش کار مهمی است، اما نه این‌قدر سخت که در کارگاه جلوه می‌شد.

    مزایا:
    – مهم‌ترین مزیت کلاس، کارگاهی بودن آن به معنی واقعی کلمه است.
    – منحصربه‌فرد است. من جای دیگری چنین کارگاهی را دربارۀ ویرایش سراغ ندارم.
    – مدت دوره بسیار کوتاه است و آنچه ارائه ‌می‌شود، بسیار گسترده و مفید.
    – جامع و مانع است. حتی اگر کسی از ویرایش هیچ نداند، با حضور مفید در این کارگاه می‌تواند ویراستار شود.
    – کارگاه با پایان دوره تمام نمی‌شود. همراهی استاد با دانشجویانش «تا همیشه» ادامه دارد.
    – کارگاه کانال مطئمنی به بازار کار است. برگزارکننده‌های کارگاه، دانشجویانی را که ویراستاری می‌آموزند، وارد بازار کار می‌کنند و پروژه‌های خود را به آن‌ها وامی‌گذارند.

    پاسخ
  • سیدحمید حیدری‌ثانی
    دی۱۳۸۸ و دو دورۀ تخصصی‌تر بعد از آن
    بسم الله الرحمن الرحیم
    سال‌ها دچار این ابهام و تناقض بودم که بالاخره باید چگونه بنویسم: جدا یا پیوسته. سال‌ها از این‌همه غلط در کتاب‌های فارسی رنج می‌بردم و با مقایسۀ آن با کتاب‌های دقیق و بی‌غلط انگلیسی شرمنده می‌شدم.
    خدا توفیق داد و ازطریق مرکز مدیریت حوزۀ علمیۀ خراسان با گروه ویراستاران حرفه‌ای آشنا شدم. این فرصتی مغتنم بود تا پاسخ دغدغه‌هایم را بیایم.
    زمانم بسیار اندک است. از دوستان عذرخواهی می‌کنم و بسیار کوتاه به برخی نکات مهم و شاخص این دوره‌ها اشاره می‌کنم.
    نگاه گروه ویراستاران به ویرایش، نگاهی حرفه‌ای و تخصصی است. آنان ویرایش را علمی آموخته‌اند و سال‌ها دربارۀ آن تحقیق کرده‌اند و نزد اساتید بزرگ زبان فارسی و اساتید مطرح ویراستاری آموزش دیده‌اند. ایشان در طی سال‌ها فعالیت حرفه‌ای، کوهی از تجربۀ فعالیت حرفه‌ای و تخصصی را پشتوانۀ دانسته‌های علمی و پژوهشی خود قرار داده‌اند.
    این مهم‌ترین تفاوت این دوره‌های این گروه با سایر دوره‌هاست: نگاهی علمی که پشتوانه‌ای از تجربه دارد؛ نگاهی حرفه‌ای و تخصصی به ویراستاری.
    استاد محمدمهدی باقری از صاحب‌نظران در ویرایش فارسی است و نوآوری‌های مختلفی در عرصۀ ویرایش حرفه‌ای داشته است. ایشان استادی جوان و تحصیل‌کرده است و نگاهی دقیق و موشکافانه و علمی و حرفه‌ای دارد.
    دورۀ ویراستاری ایشان، نظمی منطقی دارد. پرداختن ایشان به هویت صنفی ویراستار و تأکید بر جایگاه او، نگاه دانشجویان را اصلاح می‌کند و به ایشان می‌فهماند در چرخۀ تألیف و نشر چه جایگاهی دارند؛ جایگاهی خطیر و بسیار مهم.
    این دوره‌ها به‌صورت کارگاهی برگزار می‌شود. ضمن آموزش نظری ویرایش، نمونه‌های بسیار دقیق و مشتمل بر نکات بسیار مهم ویرایشی بررسی می‌شود که دانشجو را از همان ابتدا به ویرایش درگیر می‌کند و وارد گود ویراستاری می‌کند.
    کلاس‌ها تعاملی و دوطرفه است. استاد، دوست و همراه دانشجویان است. ادب و احترام استاد به شاگردان درخور تقدیر است. برخی شاگردان ایشان هنوز پس از ماه‌ها، آن‌گونه از احترام ایشان یاد می‌کنند که انسان را وادار به تحسین می‌کند.
    از نکات مهم دوره، کتاب‌شناسی است. استاد با معرفی کتاب‌های مختلف در حوزۀ ویرایش، سیر مطالعاتی جامعی را ارئه می‌دهد. همچنین دانشجویان را با آخرین دیدگاه‌های علمی آشنا می‌کند.
    آشنایی حرفه‌ای با ویرایش دیجیتال و نرم‌افزارهای مرتبط، از دیگر آموزه‌هایی است که در هیچ‌جا یافت نمی‌شود.
    در این دوره‌ها، صدها تجربه و فوت استادی ارائه می‌شود که در هیچ‌جا و پیش هیچ استادی نمی‌توانید آن را بیابید.
    نگاه انتقادی استاد به نشر فارسی از وجوه تمایز ایشان با دیگران است. ایشان می‌خواهد برای زبان فارسی کاری بکند و این را با گام‌هایی استوار شروع کرده است.
    همچنین وجه تمایز این استاد با دیگران این است که ایشان «خدمات پس از آموزش» نیز دارد. در هر زمان که سؤالی دربارۀ ویرایش دارید، می‌توانید با ایشان تماس بگیرید و بپرسید. من برخی روزها تا ده بار هم با استاد تماس می‌گیرم. این، از تمام دوره، بیشتر برایم فایده داشته است و در این تماس‌های تلفنی، بیشتر از تمام دوره آموخته‌ام.
    و در آخر، مجموعۀ تصاویر شاد و درس‌آموز و سراسر نکته‌ای را که استاد برای استراحت، گهگاه در کلاس نمایش می‌دهد، نباید از یاد برد: Only in Iran.
    شرکت در این دوره تأثیر شگرفی در سیر زندگی من داشت و شاید مرا متحول کرد. امیدوارم بتوانم قدردان ذره‌ای از لطف ایشان باشم. ان‌شاءالله در فرصت‌های بعدی، دقیق‌تر از جزئیات دوره‌های و روش تدریس استاد خواهم گفت.

    پاسخ
  • محمدرسول آذرپور
    آبان۱۳۸۹، مشهد مقدس
    به‌نظر بنده گذراندن این کارگاه برای دانشجویان و کسانی که با نوشتن و مطالعه بیشتر سروکار دارند بسیار ضروری و لازم است. بنده بعد از گذراندن این دوره لذت درست‌نوشتن را چشیدم و تازه فهمیدم که نوشتن نامه یا مقاله صحیح با رعایت تمام قواعد آن چقدر لذت‌بخش است.
    من با نظر آقای حسینی در مورد ارائه مدرک موافق هستم.
    در پایان از صبر و حوصله و تواضع استاد محترم آقای باقری تشکر و قدردانی می کنم و برای ایشان آرزوی سلامتی و موفقیت دارم.

    پاسخ
  • سیدجواد حسینی
    شهریور1389، تهران
    دورة خوب و مفیدی بود. برگزارکنندگان باوجود محدودیت‌هایی که پیش رو داشتند، سعی می‌کردند از کیفیت و بازدهی کلاس کاسته نشود.
    تمرین‌های کارگاهی و جملات ویرایشی و پاسخ‌گیری از خود شرکت‌کنندگان، عالی بود. پس از اتمام کارگاه نیز متن‌ها و جمله‌های کارگاهی را برایمان ارسال کردند تا مسلط‌تر شویم.
    رویکرد کارگاه، معطوف به کار بود و استاد دغدغه داشت که افراد به‌سادگی مطالب گسترده را بیاموزند و به‌کار بگیرند.
    بنده مدرک‌گرا نیستم؛ ولی به‌هرحال، ضعف دوره ندادن مدرک است؛ البته «ویراستاران» به‌دنبال آن هستند که مجوز ارائة مدرک را بگیرند.

    پاسخ
  • علي مهرآيين
    شهريور و ابان89، تهران
    خوبی های کلاس به نظر من این ها بود:
    استاد هم درس را خوب بلد بود و هم مطالب را خوب انتقال می داد؛ شیوه تدریس در کلاس خشک و بی روح نبود؛ بچه های این دوره [آبان89] از دوره قبل [شهريور89] نشاط بیشتری داشتند.

    پاسخ
  • پدیده ترابی
    آبان و آذر89، تهران
    به‌نظر من، کلاس از سطح آموزشی خوبی برخوردار بود. با توجه به اینکه از نحوه تدریس و برگزارکنندگان اطلاعی نداشتم، سعی کردم از شیوة اعتماد استفاده کنم. پشیمان هم نشدم. کلاس واسطة خوبی بود برای آشنایی با دوستانی که هر کس در زمینة خاصی تحصیل کرده بودند و این، خود، کمک کرد درجة علمی کلاس ارتقا یابد.
    تدریس آقای باقری، نحوة برقراری ارتباط با دانشجو، شیوة انتقال مفاهیم، تمرین‌ها، همه و همه، جای تحسین داشت.
    از هیچ چیزی کم نگذاشتند. مطالب مدام دوره می‌شد. ندانستن در این کلاس عیب نبود. مطالبی که نیاز به یاداوری یا تأکید بیشتر بود، از نظر دور نگه داشته نمی‌شد.
    جلسة اول مهم‌ترین جلسه بود. به‌عنوان کسی که قصد دارم در این زمینه مشغول به‌کار شوم، به همة کسانی که علاقه‌مندند، تأکید می‌کنم به علاقة خود بها بدهند.
    دیر یا زود، این حرفه جایگاه حقیقی و حقوقی خود را در جامعه و سایر مشاغل باز خواهد کرد.
    نیاز ویراستار در تمام قسمت‌های زندگی شخصی و حرفه‌ای و علمی احساس می‌شود.
    مهم نیست چه رشته‌ای خوانده‌اید؛ مهم این است که همة افراد تحصیل‌کرده، علاوه بر اینکه ترجیح می‌دهند قلم خوبی داشته باشند و بار معلوماتی‌شان سنگین شود، باید نحوة نگارش مطالبشان هم در همان حد خوب جلوه کند.
    پس به اینجا اعتماد کنید. من برگ برنده‌ای در دست دارم: قرار است ویراستار شوم.
    همچنین، از آقای صالحی بابت مدیریت و هماهنگی شایستة جلسات، بسیار سپاسگزارم.
    موفق باشید رفقا.

    پاسخ
  • ص.پورموسویان
    آذر۱۳۸۹، مشهد (دورة هفتادنفره، با سه استاد همزمان، در مرکز همایش‌های بنیاد پژوهش‌ها)
    ریژکاری (آماتوری) هستم که اظهارنظر من دربارة کارگاه گروه ویراستاران چیره‌دست (حرفه‌ای)، «عِرض خود بردن و زحمت دیگران داشتن» است. ولی چون از سیر پیشرفت این گروه آگاهم، مطمئن هستم که این اظهارنظر را نقد نام نمی‌نهند؛ بلکه همچون ویراستار، آن را چشم سوم خواهند گفت؛ البته چشم سوم به‌معنای فلسفی آن!
    اجازه دهید از اول شروع کنم (با نوشتن این جمله از لطیفه‌ای که استاد باقری تعریف کردند، یادم آمد!).
    حقیر به‌علت موقعیت ویژه‌ای که داشتم، نمی‌توانستم با سیر مراحل اداری (عادی) وارد کارگاه شوم و این، استاد بود که مرا از یاد نبرد و پس از گذشت حدود یک ماه از تماس من با ایشان، با من تماس گرفتند و تاریخ و مکان برگزاری کارگاه را اعلام کردند. آن روز سر از پا نمی‌شناختم؛ چراکه در اندیشة ویراستاری غوطه‌ور بودم؛ ولی موقعیتی پیش نمی‌آمد.
    این چند خط را از باب مقدمه نگاشتم تا بنویسم: اولین ویژگی این گروه، جدی گرفتن امور و دنبال‌کردن برنامه‌ها به‌طور منظم است و حتی کوچک‌ترها را می‌بینند و به آنان لطف و عنایت دارند.
    شاید بخت با من یار بود که در این کارگاه، در کتار استاد باقری، از محضر استاد صالحی نیز فیض بردم. جناب حیدری ثانی، از دوستان مشهد، هم حضور داشتند. این اولین درسی بود که در یک کلاس، سه استاد مرا سرپرستی کردند. بی‌اندازه خشنود شدم و درحقیقت، سبب شد تنوعی عالی در تدریس احساس کنم. هر موضوع را یکی از اساتید بیان می‌کرد.
    از کارگاه‌های گذشته بی‌خبرم؛ اما این گارگاه به‌علت وجود چنین همکارانی، ستودنی است. اگرچه معتقدم در تقسیم موضوع‌ها باید هماهنگی بیشتری صورت بگیرد؛ یعنی وقتی استادی به توضیح می‌پردازد، اساتید دیگر به کاری دیگر مشغول باشند. نیاز است از نظر فن بیان و حضور ذهن، تمامی آنان در سطحی عالی باشند تا در میان سخنان فردی، به توضیح بیشتر از طرف استاد دیگر نیاز نباشد. امیدوارم در هر حوزه‌ای‌ (رشته‌ای)، به مسئلة چنداستادی در کلاس‌های پربار و طولانی توجه کنند.
    ارتباط صمیمی، ویژگی دیگری است که در کارگاه گروه ویراستاران حرفه‌ای دیده می‌شود. ممکن است در کلاس درس، معلمی سعی در برقراری ارتباط دوجانبه با افراد کلاس داشته باشد، اما این کار را کاملاً تصنعی انجام می‌ دهد. اما در کارگاه مذکور، اساتید محترم ارتباط صمیمی دارند؛ به این معنا که اگر زمانی، یک درصد، به دلیل دیرشدن یا پرسش‌های غیرضروری افراد، به کسی اجازه ندهند که پرسش خود را مطرح کند، اما ارتباط صمیمی وجود دارد. این ارتباط سبب دلگرمی افراد می‌شود و در موقعیت‌های دیگر باز هم پرسش خود را مطرح می‌کنند. آنان دلسرد نمی‌شوند و این باعث می‌شود در انتخاب پرسش‌ها دقت بیشتری به‌خرج دهند.
    بی‌شک طراوت و شادابی استاد در القای درس بسیار مؤثر است. این شادابی و تحرک در تمامی اساتید این کارگاه مشهود بود و سبب می‌شد بر روی صندلی‌های نرمی که گاهی فقط سَرِ افراد رؤیت می‌شد، باز هم خواب چشم‌ها را نرباید. در حقیقت جنگی بود میان آن صندلی‌های نرم که داعی خواب است و نشاط، شادابی، تحرک و سرزندگی اساتید که مایة بیداری است.
    به این طراوت، اضافه کنید تنوع‌ها و تنفس‌های ذهنی را که استاد باقری در فاصله‌های مشخصی ایجاد می‌کردند.
    استفاده از ابزار آموزشی، بحثی است که در این کارگاه کاملاً محسوس است. (می‌نویسم محسوس است و نه محسوس بود؛ زیرا در تمامی کارگاه‌ها چنین بوده و هست و خواهد بود). استفاده به‌موقع و مناسب و نشان‌دادن روش تصحیح و ویرایش برای عموم، کاری مهم است و تأثیر فوق‌العاده‌ای هم دارد.
    آنچه نوشتم، چند دریچه بود از دریچه‌هایی که کارگاه گروه ویراستاران حرفه‌ای حائز آن است.
    اضافه کنید به نوشتار من، تمامی اظهارنظرهای دوستان را که هر کدام به پنجره‌هایی به افق این گروه و درحقیقت به افق ویراستاری، اشاره کرده‌اند.
    هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق
    ثبت است بر جریدة عالم دوام ما

    پاسخ
  • مجيدخطبايي
    آذر۱۳۸۹، مشهد (دورة هفتادنفره، با سه استاد همزمان، در مرکز همایش‌های بنیاد پژوهش‌ها)
    این کارگاه جزو معدودكارگاه‌ها و دوره‌های آموزشی بودكه برای بنده بسیار مفید بود؛ به‌گونه‌ای که انتظار مرا از یک دورة آموزشی مناسب برآورده کرد.
    این کارگاه را به همة کسانی که دوست دارند خوب [= درست] بنویسند، توصیه می‌کنم.
    ازجمله دلايلي كه موجب شد تا بنده و بسیاری از شرکت‌کنندگان دیگرِ این کارگاه، از مدت‌زمانی که برای شرکت در این دورة آموزشی صرف کردیم، پشیمان نباشیم، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
    احاطۀ كامل استاد به موضوع، روابط متقابلی که میان استاد و دانش‌پژوه حتي پس از اتمام كارگاه وجود داشت، ایجاد انگیزة مضاعف در دانش‌پژوهان و نیز وجود طراوت و شادابیِ دائمی در کلاس درس به‌واسطة استفاده از فنون متفاوت تدریس ازسوی استاد.
    ازاین‌رو، بیش‌ازهمه از استاد محترم، جناب آقای باقری تشکر می‌کنم که در اهمیت فعالیت ایشان در این زمینه، همین نکته بس است که فرموده‌اند: «کسی که به من مطلبی بیاموخت، مرا بندة خود کرده است.»
    در درجة دوم، از معاونت پژوهش حوزة علمیة خراسان تشکر می‌کنم که با برگزاری متداوم این کارگاه و کارگاه‌های مشابه، در حال ایفای نقش عظیمی درجهت ارتقای دانش فنّی طلاب در این زمینه است.
    در پايان، از جناب استاد صالحي و همچنين آقاي حيدري كه در اين كارگاه كمك‌استاد آقاي باقري بودند، تشكر مي‌كنم.
    همچنين از صبر و حوصله و تواضع استاد محترم آقای باقری تشکر و قدردانی می‌کنم و برای ایشان آرزوی سلامتی و موفقیت دارم.

    پاسخ
  • مهدی خلیلی‌نسب
    مهر۱۳۸۹، مشهد
    وقتی تصمیم گرفتم به کلاس ویراستاری بروم، فقط برای تصحیح نوشتارهای خودم رفتم؛ اما بعد از بیرون‌آمدن از کلاس، نگرشم به نوشتار و گفتن کلمات کاملاً عوض شده بود؛ تا جایی که روی تمامی حرفهایم کمی فکر می‌کردم که اشتباه تلفظ نشود یا کژتابی نداشته باشد.
    ضرورت ویراستاری: ویراستاری فنّی است لازم برای همه، چون هر کسی به‌نحوی از آن بهره می‌برد: نویسنده، خواننده، و… .
    چه خوب می‌شد که ما در دورة راهنمایی و متوسطه با آن آشنایی می‌شدیم. کلمات نقش مهمی در زندگی انسان دارد و اگر کلمه‌ای در جای خودش گفته نشود، می‌تواند فاجعه‌ به‌بار بیاورد.
    خیلی خوب است که انسان با نحوة درست‌نویسی و درست‌فهمیدن واژه‌ها آشنا شود و درواقع، یک ضرورت است. از همه مهم‌تر، آشنایی بیشتر با قواعد زبان مادری و زبان معیار جامعه و مطالعة کتب بیشتر.
    ویراستار کسی است که علاوه بر رفع عیوب خود در نوشتار، مسبب رفع عیوب دیگران نیز است تا خواننده به‌سادگیِ بیشتری آن‌را بخواند.
    از استاد گرامی‌ام بسیار تشکر می‌کنم؛ چون برخورد خوب و باحوصلة استاد و راهنمایی ایشان، باعث شد تا علاقه‌مندی بیشتری پیدا کنم.

    پاسخ
  • نجمه سجادی/ NSAJADI62
    25اسفند 1390، 00:15

    نجمه سجادی
    تهران، اسفند۱۳۸۹
    جنبه‌های مثبت کلاس، بیشتر از کم‌و‌کاستی‌های آن بود:
    جزوه‌ای که براساس آن تدریس می‌شد، از لحاظ محتوا موجز، اما فوق‌العاده مفید بود. فقط به فضای بیشتر برای یادداشت نکات کلاسی نیاز داشت.
    همچنین، به‌نظرم مدت دوره باید افزایش یابد.
    درکل، صمیمیت و تدریس به‌شیوة‌ کارگاهی باعث شد اشتیاق من برای ادامة این کار بیشتر شود.
    سال نو پیشاپیش مبارک.
    برقرار و شادکام باشید.

    پاسخ
  • عاطفه صفاری atefehsa
    25اسفند 1390، 00:15

    عاطفه صفاری
    تهران، آبان۱۳۸۹
    این دورة آموزشی با حضور استادانی ماهر و باتجربه به‌صورت علمی و تخصصی برگزار شد. به‌نظر من، دورة کارآموزی نیز تکمیل‌کننده دورة آموزشی بود. مفتخرم از اینکه با این گروه آشنا شده‌ام و با ایشان همکاری می‌کنم.
    با آرزوی موفقیت و شادکامی در سال جدید برای همة ویراستاران عزیز.

    پاسخ
  • tootiy2007@yahoo.com
    25اسفند 1390، 00:16

    سميه صفاری
    آبان۱۳۸۹، تهران
    مطالب بسيار آموزنده بود و نوع آموزشِ كارگاهي باعث يادگيری هرچه بهتر شركت‌كنندگان مي‌شد.
    دورة كارآموزي بسيار مفيد بود و درحقيقت، مكمل دورة آموزشي به‌حساب مي‌آمد؛ زیرا بسياري از نكات ويراستاري در اين دوره براي ما روشن شد.
    دركل، ويراستاري به‌دليل سروكار داشتن با كتاب و توبسندگان، شغلي بسيار جذاب است. شركت در اين دوره‌ را به تمام افرادي كه اهل مطالعه هستند، پيشنهاد مي‌كنم.
    در پايان، از استادان محترم اين دوره تشكر مي‌كنم.

    پاسخ
  • فائزه آزادنيا / fa
    25اسفند 1390، 00:16

    سلام . خسته نباشيد. آيا در پايان دوره مدركي هم ارائه مي شود يا نه ؟ و چگونه مي توانيم نماينده شما در شهرستان باشيم .

    پاسخ ویراستاران:
    خیر. سیر گرفتن مجوز برای صدور مدرک، بسیار طولانی و پردردسر است. ضمن اینکه در این چند سال، ما و دوستانمان تقریباً هیچ‌گاه به ناشران و نهادهای طرف قرارداد، مدرک نشان نداده‌ایم؛ زیرا نخواسته‌اند! نمونة کار و سابقة فعالیت و تسلط واقعی به متن، برای آنان مهم‌تر بوده است.
    برای پیگیری برگزاری دوره در شهرستان، مشخصات و شماره‌تماس خود را به رایانامة ویراستاران بفرستید: viraiesh.ir@gmail.com

    پاسخ
  • ح.موسوی
    تهران، اسفند۱۳۸۹
    با سلام به فرهنگ‌دوستان فرهیخته. دانش‌آموختة زبان و ادبیات فارسی هستم. باوجوداین، همیشه به گذراندن دوره‌های ویراستاری نیاز داشتم و در جست‌وجوی کلاس‌های خوب و حرفه‌ای بودم.
    با این گروه فعال از راه اینترنت آشنا شدم. این دوره‌ها به‌صورت کارگاهی برگزار شد و نتیجه‌بخش بود.
    با سپاس فراوان

    پاسخ
  • اعدادی
    اردیبهشت1389، مشهد
    برگزاری این کلاس‌ها برای بنده بسیار مفید بود.
    حداقل استفاده از این دوره، درست‌نویسی و ویرایش متون خودم است.

    پاسخ
  • محمد‌امین منزوی
    آبان۸۹، تهران
    سلام،
    ۱. فضای کارگاه، با رعایت آداب لازم، صمیمی بود؛
    ۲. مطالب را کاربردی سامان داده بودند؛
    ۳. زمان تلف‌شده بسیار کم بود؛
    ۴. کمی تشتت در برنامه‌ریزی دیده می‌شد؛
    ۵. فاصلة میان جلسات برای تمرین کافی نبود؛
    ۶. در‌نهایت، برای یادگیری، موقعیت ویژه‌‌ای بود.
    متشکرم. با‌طراوت و موفق باشید.

    پاسخ
  • لیلی صحراگرد
    شهریور۱۳۸۹، تهران
    قصور عقل کجا و قیاس قامت عشق
    تو هر قبا که بدوزی به‌قدر ادراک است
    بزرگ‌مردی می‌گفت که من از کف‌زدن‌های دیگران به اینجا نرسیده‌ام. آنچه باعث پیشرفت من شد، گفتن عیب کار من بود.
    زمان محدود بود. قرار بود بیش‌وکم، خطا‌ها و مسامحات گفتاری و نوشتاری زبان فارسی را بیاموزیم یا بهتر بگویم زبان فارسی را درست بنویسیم.
    هشت روز اوایل ماه رمضان را به‌طور متوالی وقت صرف کردیم؛ آن هم به‌صورت طولانی و فشرده.
    اول اولش، جای مناسبی نداشتیم: کلاس تنگ و گرم بود و مجبور بودیم خیلی خودمانی بنشینیم.
    استادمان کاربلد و دلسوز بود. حتی پس از پایان دوره، لحظه‌ای از جواب‌گویی به اشکالات ما امتناع نکرد. از آن استادهایی هم نبود که فوت کاسه‌گلی را برای خودش نگه دارد.
    درعین‌حال که جاهایی صاحب‌سبک بود و بر نظر خود اصرار داشت، در جایی دیگر متواضع بود.
    دربارة شیوة تدریس ایشان، دوستان دیگر نظر داده‌اند. سعی ایشان این بود که با توجه به محدودیت زمان، بیشتر، مباحث کلّی را بگویند؛ هرچند اگر طالب بودی، گاهی به مباحث جزئی هم بیش‌ازاندازه می‌پرداختند.
    به‌هرحال گل بی‌عیب خداست. کم‌کم، از کیف استاد جزوه‌ای بدون عنوان و فهرست بیرون آمد که آن هم مثل کلاسش فشرده و ناهماهنگ بود و بیشتر به یادداشت‌های کلیدی و بدون صفحه‌آرایی استاد شبیه بود.
    ولی شیوة تنظیم مطالب از نظر آموزش زبان معیار فارسی یا همان زبان بیمار فارسی خوب بود و آن چیزی را که برای آموختن غیرحرفه‌ای‌ها لازم بود، داشت.
    حال دربارة اینکه اول باید ویرایش صوری تدریس می‌شد یا ویرایش زبانی، نمی‌توانم نظری بدهم و این بستگی به تجربة ‌به‌دست‌آمدة استاد داشت.
    محتوای جزوه خطوط کلی ویرایش را دربرداشت و ما را از مراجعه به منابع دیگر بی‌نیاز نمی‌کرد و برای حل این مشکل کتاب‌های مفیدی پیشنهاد شده بود.
    جمله‌های کارگاهی شامل بیشتر اشکالات زبان فارسی و نه همة آن، بدون ذکر عبارت پیشنهادی اصلاحی بود و این دوستان بودند که دربارة عبارات اصلاحی به شور می‌نشستند.
    بعضی آموزه‌های استاد هم که در برگیرندة مطالبی در زمینة ویرایش بود یا نبود، از طریق فلَش به دوستان داده می‌شد.
    از اواسط دوره، مکان آموزش بهتر شد. بهتر هم ماند؛ اما دورة ما دیگر تمام شده بود و به قول استاد باقری «کسان دیگری آمدند بهتر از شما».
    حالا چند ماه از آن روزها می‌گذرد. ویراستاری کار راحتی است. شما حرفه‌ای خواهید شد به‌شرط مطالعه، دقت، حوصله و پشتکار.

    پاسخ
  • سیدمحمود هاشمی
    زمستان۸۹، مشهد
    دیرزمانی در پی مبنای درستی برای یکدستی نوشته‌هایم بودم که سرانجام با «ویراستاران» آشنا شدم و پس از مدت‌ها انتظار، موفق شدم در هشتمین دورهٔ کارگاه ویرایشِ مشهد شرکت کنم.
    بارزترین جلوهٔ این کلاس، اخلاق نیکوی استاد باقری بود که صمیمیت میان مهارت‌آموزان را بیشتر می‌کرد.
    مباحث درنهایت فشردگی و بسیار منظم ارائه شد و زمان تمرین بسیار اندک بود.
    چکیدۀ آنچه هر ویراستاری باید بداند، در این کلاس بیان شد؛ ولی گاه آن‌قدر چکیده بود که قطره‌اش دریا بود.
    به‌یقین تنها با حضور در این کلاس، کسی ویراستار نمی‌شود و شرط ویراستارشدن تمرین و ممارست است.
    درضمن، با شرکت در این کلاس، ظاهراً از حضور در کلاس‌های مشابه بی‌نیاز می‌شوید.
    در این دوره، دریچه‌های حرفه‌ای‌شدن، گشوده می‌شود؛ ولی به‌زور، کسی را ویراستار نمی‌کنند؛ البته همۀ تلاش استاد بر ویراستارشدن هنرجویان است.
    و باز هم، بارزترین جلوهٔ این کلاس، اخلاق نیکوی استاد باقری بود.
    سربلند باشید.

    پاسخ
  • زینب آبیار
    تهران، اردیبهشت۱۳۹۰
    حال، پس از گذراندن دوره، دست‌کم می‌توانم درست سخن بگویم و درست بنویسم؛ البته موفقیت در ویراستاری نیازمند مطالعة فراوان است.
    محاسن دوره:
    ۱. آموزش در فضایی صمیمی، همراه با احترام و رعایت اخلاق؛
    ۲. آموزش همة اصول ویرایش، با مثال‌های کافی، در جزوه‌ای فشرده و در زمانی کوتاه؛
    ۳. ویرایش جمله‌ها و متن‌ها، متناسب با شیوة فرهنگستان و با بیان دلایل مستند و با ارجاع به کتاب‌های اصلی؛
    ۴. آموزش word و همچنین برنامة بسیار مفید «فارسی‌ساز» صفحه‌کلید؛
    ۵. احساس خستگی نکردن، با وجود فشرده‌بودن دوره؛ به‌علت مدیریت زمان و استراحت‌های کوتاه و بجا در هر جلسه (و پذیرایی!)؛
    ۵. به‌همکاری‌گرفتنِ‌ کارآموزان، پس از گذراندن دوره.

    معایب دوره:
    نکته‌ای به نظرم نرسید که در این قسمت ذکر کنم.

    پیشنهاد به برگزارکنندگان دوره:
    ۱. افزایش تعداد جلسات (یک یا دو جلسه بیشتر)؛
    ۲. آموزش ویرایش صوری، پیش از ویرایش زبانی؛
    ۳. برگزاری کلاس‌های مروری برای تبادل آرا و به‌روزشدن دانشِ تازه‌کارها.

    پاسخ
  • ملیحه علوی پور
    25اسفند 1390، 00:19

    ملیحه علوی پور
    تهران، اردیبهشت۱۳۹۰
    بعد از جست‌وجوهای بسیار، سایت شما را دیدم. در ابتدا فکر نمی‌کردم خیلی جدی باشید و مثل خیلی از سایت‌ها یا وبلاگ‌های دیگر، فقط به مختصری از فواید این کار بپردازید. بااین‌حال، ثبت‌نام کردم و وقتی پیگیری‌های شما را دیدم، به شرکت در کلاس مشتاق شدم.
    این دوره واقعاًْ مفید بود. فکر می‌کنم اگر کسی همة کتاب‌های ویرایش را بخواند، ولی در چنین کارگاه‌هایی شرکت نکند و البته تمرین انجام ندهد، چیزی یاد نخواهد گرفت.
    هم مطالب ارائه‌شده و هم رفتار مدرسان، عالی بود. مزیت دیگر این کارگاه جذب کسانی است که مایل‌اند درزمینة ویرایش کار کنند.
    اکنون، مشغول نوشتن پایان‌نامه هستم و فکر می‌کنم با مطالبی که یاد گرفتم، دست‌کم پایان‌نامه‌ام تغییری اساسی با پایان‌نامه‌های دیگر داشته باشد.
    امیدوارم هر روز بیشتر از روز قبل موفقیت در انتظارتان باشد.

    پاسخ
  • sm.peymoude@gmail.com
    25اسفند 1390، 00:19

    [آقای پیموده]
    بهمن۱۳۸۹، تهران
    سلام
    من در دورهٔ بهمن‌ماه شرکت کردم. کلاس‌ها به‌نظر من خیلی طولانی بود و بیشتر از دو ساعت نباید باشد؛ هرچند که سعی می‌کردید با زنگ تفریح‌های کوتاه، خستگی بچه‌ها را کم کنید.
    یکی از خوبی‌های کلاس، تدریس هم‌زمان دو استاد بود که واقعاً عالی بود و کلاس را از یکنواختی درمی‌آورد. همچنین، کارگاهی‌بودن کلاس باعث می‌شد که مطلب تفهیم شود.
    فضای کلاس خیلی دوستانه و صمیمی بود. خب، من همیشه حسرت این‌جور کلاس‌ها رو می خورم.
    همین

    پاسخ
  • مرضیه موسویان
    25اسفند 1390، 00:19

    مرضیه موسویان
    تهران، اردیبهشت۱۳۹۰
    مدت‌ها بود می‌خواستم در دورهٔ ویراستاری واقعاً مفیدی شرکت کنم. به‌طور کاملاً اتفاقی، با «ویراستاران» آشنا شدم. از دوره‌های بسیاری در مؤسسه‌های مختلف مطلع بودم؛ ولی نظرهای شرکت‌کنندگان در دوره‌های «ویراستاران» حاکی از کارگاهی‌بودن دوره و فضایی صمیمی در کلاس بود. امکان همکاری بعد از گذراندن دوره و… نیز باعث شد تا «ویراستاران» را انتخاب کنم.
    حال که دوره به پایان رسیده است، مطمئنم که مناسب‌ترین گزینه بود. مطالب بسیار مفید و کاربردی، اساتید پرانرژی و باحوصله، فضای آموزشی دوستانه و تعاملی و…، چارچوبی ایدئال برای آموزش مفید و مؤثر است.

    پاسخ
  • سهیل رمضان‌پور
    تهران،خرداد۱۳۹۰
    به‌نام خدا، سلام
    به‌نظر من، شرکت در دورة ویراستاری برای تمامی کسانی که علاقه‌مند به درست‌نوشتن هستند، لازم است.
    ارائة مطالب به‌صورت مختصر و مفید، شیوة کارگاهی تدریس، تمرین های گوناگون، رفع اشکال شرکت‌کنندگان در زمان کلاس و محیطی شاد و دوستانه از ویژگی‌های مثبت این دوره است که باعث افزایش بهره و فراگیری بهتر مطالب می‌شود.
    از آقایان صالحی و باقری برای زحماتشان تشکر کرده و آرزو می‌کنم به تمامی هدف‌هایی که در سر می‌پرورانند، دست یابند.

    پاسخ
  • شهریاری/bahar_shariary@
    25اسفند 1390، 00:20

    بهاره شهریاری
    تهران، خرداد۱۳۹۰
    این‌جانب به‌صورت تصادفی با گروه ویراستاران آشنا شدم. اما دورة مفیدی برایم بود و از پیداکردن دوستان ویراستار، خیلی خوش‌حالم.
    در این دوره، مزایایی وجود داشت که خدمت شما می‌گویم:
    – ایجاد تنوع در کلاس به‌سبب تدریس هم‌زمان دو استاد؛
    – به‌وجودآوردن محیطی دوستانه و بسیار آرام؛
    – استراحت‌های به‌موقع برای افزایش بازدهی؛
    – مختصر و مفیدبودن مطالب جزوه؛
    – خدمات مناسب و درخور تقدیر؛
    – امکان ارتباط با گروه، پس از پایان دوره.
    آقای باقری در نحوة تدریسشان سریع‌تر و آقای صالحی آرام‌ترند که هر دو تکمیل‌کنندة هم است. پیشنهاد من به گروه ویراستاران این است که اگر تدریس نکات ویرایشی را آقای صالحی انجام دهند، مناسب است و تمرین‌های کارگاهی را آقای باقری. به‌نظر من، بدین‌ترتیب، بازدهی تدریس افزایش می‌یابد.
    درمجموع، از این گروه راضی‌ام و برای پیشرفت آن‌ها از هیچ تلاشی دریغ نمی‌کنم؛ چون هدف والایی دارند که آن‌هم رایج‌شدن زبان اصیل فارسی، ابتدا در کتب و مقالات و سپس در فرهنگ عموم مردم است.

    پاسخ
  • مریم فودازی maryamsp
    25اسفند 1390، 00:21

    مریم فودازی
    تهران، خرداد۱۳۹۰
    بزرگ‌ترين مزيت کارگاه ويرايش آن بود که «به تجربه» آموختم «عشق و علاقة قلبی» به کار ويراستاری، مهم‌ترين و شايد بنيادي‌ترين شرط کاميابي در اين حرفه است.
    شيوة تدريس کارگاهي و نيز هيجان و اشتياق استادان بزرگوار اين دوره در ارائه و انتقال مطالب، تأثيري دوچندان بر يادگيري‌ من گذاشت.
    از معایب بزرگ‌ کارگاه ويرايش اين است که نزديک به يک ساعت طول کشيد تا اين متن کوتاه را بنويسم؛ چون در هر جمله، دست‌کم دو تا سه اشکال ديدم و آن‌ها را درست کردم. هرچند مي‌دانم هنوز هم متني مناسب براي تمرين ويرايش است.
    براي همين مي‌گويند: سري را که درد نمي‌کند، دستمال نمي‌بندند!

    پاسخ
  • نسترن محمودزاده
    25اسفند 1390، 00:21

    نسترن محمودزاده
    تهران، مرداد۱۳۹۰
    با عرض سلام،
    طبق دسته‌بندی زیر، هر آنچه باید می‌گفته‌ام، نوشته‌ام. امیدوارم در ایجادِ دیدی مناسب برای اعضای آتیِ کارگاه‌های ویراستاری، موفق بوده باشم.
    ۱. تجربة شخصی
    بنده کاملاً اتفاقی و از طریق پوستر، در دانشکدة علوم اجتماعی دانشگاه تهران، در زمستان سال ۱۳۸۹، با مؤسسة «ویراستاران» آشنا شدم؛ اما با چند ماه تأخیر، در دورة ویراستاری شرکت کردم و به‌جرئت می‌توانم بگویم از این دیرکرد پشیمانم.
    پیش از شرکت در جلساتِ کارگاه، هیچ‌گاه تجربة ویراستاری نداشتم و اطلاعاتم دربارة این حوزه، پراکنده و ضعیف بود؛ اما موضوع کلاس، مرا وسوسه کرد تا سه‌هفته وقت بگذارم و در این موضوع تجربه بیندوزم. بیشتر کنجکاو بودم و همچنین فکر می‌کردم که اگر از این عرصه خوشم بیاید، می‌توانم به‌عنوان شغل آینده‌ام نیز به آن نگاه کنم.
    بالأخره در دورة تیرماه شرکت کردم و الآن احساس فوق‌العاده‌ای دارم؛ چراکه یکی از علایق اصلی‌ام را کشف و به‌شدت روی مطالعه و تمرین در این زمینه تمرکز کرده‌ام. فضای کار ویراستاری، فضای ایدئال شغلیِ من است.
    ۲. ‌دربارة اساتید
    در‌ آغاز کلاس‌ها مُدام در ذهنم میان اساتید فرق می‌گذاشتم و بنا‌به‌عادت، سعی می‌کردم با‌ یکدیگر مقایسه‌شان کرده و معلوم کنم کدام‌یک حرفه‌ای‌تر است و کدام‌یک بهتر تدریس می‌کند! اما بعد از گذشت دوسه جلسه متوجه شدم که هیچ تفاوتی ازنظر حرفه‌ای‌بودن و دامنة اطلاعات، میان اساتید وجود ندارد و با اطمینان بیشتری با کلاس همراه شدم.
    ۳. دربارة کلاس
    ۱.۳. حواشی: هرجلسه، بنا به مبحثی که مطرح می‌شد، لذت خاص خودش را داشت. هر جلسة چهارساعته، به‌طور‌میانگین، دو زنگ تفریح داشت و در میانة کلاس نیز برپادادن‌های اساتید، اگرچه به‌ظاهر بی‌فایده بود، از گرفتگی عضلات کمر و پا به‌دلیل نشستن زیاد جلوگیری می‌کرد.
    همچنین، وجود کولرگازی در کلاس، در تابستان۱۳۹۰، از اوجب واجبات است که کلاس ویراستاری ما از این قاعده مستثنا نبود!
    ۲.۳. مطالب درسی: موضوعات درسی در جزوه، بسیار کامل و جامع و فهمیدنی هستند و نحوة تدریس اساتید با استفاده از پاورپوینت، تأثیر آن‌ها را بیشتر کرده است.
    ۴. انتقادها
    هرچه سعی کردم در این قسمت چیزی بنویسم، حرفی برای گفتن نیست!

    پاسخ
  • فاطمه سپهري‌كيا
    25اسفند 1390، 00:22

    فاطمه سپهری‌کیا
    تهران، خرداد۱۳۹۰
    اينجانب دورۀ آموزشي ويرايش را در محضر دو استاد بزرگوار، جناب آقايان صالحي و باقري، گذراندم. هرچند پيش‌تر دربارۀ ويرايش مطالبي مي‌دانستم و پنج سال است كه در اين حرفه هستم، اين دوره برايم بسيار كاربردي و اثربخش بود.
    اساتيد اين دوره، ضمن برخورداري از روحيه‌اي شاد و نیز انعطاف‌پذيري در آموزش، بسيار فرهيخته‌اند و در انتقال معلومات خود، موفق. به شما دوست عزيز توصيه مي‌كنم در اين دوره ثبت‌نام كنيد. اگر هم قصد نداريد ويراستار شويد، دست‌کم بهتر بنويسيد تا زحمت ما ويراستاران را كم كنيد!
    در برگزاري اين دوره مشكل خاصي نديدم. ازآنجاكه هميشه براي مشكلات راه‌حل دارم و آن‌ها را ريز مي‌بينم، گزينۀ مناسبي براي نظردادن درباب معايب نيستم.
    به سلامتيِ دو استاد شايستۀ اين دوره…

    پاسخ
  • حاجی رحیمی
    25اسفند 1390، 00:22

    خانم حاجی‌رحیمی
    تهران، خرداد۱۳۹۰
    در این دوره، ۴۵ساعتی که برای آموزش درنظر گرفته‌اند، کاملاً مفید است. برخلاف کلاس‌های دانشگاه که با هزار امید سر کلاس می‌رفتیم و متأسفانه دست‌ خالی بر می‌گشتیم، برگزاری این کلاس‌‌ها متفاوت بود و با دست پر از آن بیرون آمدیم.
    هم اساتید خوب هستند و هم جزوه. کار ویرایش کار جالبی نیست؛ ولی کلاس ویرایش بسیار مفید است. درکل، اگر شرکت کنید، پشیمان نمی‌شوید.

    پاسخ
  • زينب صادقي نژاد
    25اسفند 1390، 00:23

    زينب صادقي‌نژاد
    تهران، مرداد۱۳۹۰
    سوگند به قلم و آنچه با آن مي نويسند (سورة قلم، آية 1).
    از هرچه بگذريم، باز به داستان اظهارنظر مي‌رسيم كه هميشه با آن مشكل داشته‌ام و از آن فرار مي‌كرده‌ام؛ اما اين‌بار با اشتياق مي‌نويسم.
    رشتة من ادبيات‌فارسي است و هميشه دغدغة درست‌نوشتن را داشته‌ام. با اين حرفه پیش از این آشنا شده و مدتي كار كرده‌ام؛ اما به‌عنوان يكي از گزينه‌هاي كاري آينده، كمبود دوره‌ای جامع را حس مي‌كردم. نمي‌دانم بگويم خوشبختانه يا بدبختانه، این دورة ويراستاري اولين دورة آموزشي، به‌جز دانشگاه، بود كه از گذراندن آن، احساس رضايت و شادي و از پايان آن، بي‌نهايت احساس غم مي‌كنم. در يك كلام، تابه‌حال در هيچ كلاسي از لحظه‌لحظة آن نياموخته بودم. شايد براي اولين‌بار فهميدم كلاس آموزش يعني چي!
    خوبي‌ها:
    ۱. با اينكه كلاس چهارساعته بود، به‌لطف شيوه‌هاي جالب استادان، خسته‌كننده نبود؛
    ۲. استادان به مباحث مسلط بودند؛
    ۳. امكانات محل برگزاري كلاس عالي بود؛
    ۴. مطالب مطرح‌شده، به‌روز و كامل بود.
    پيشنهادهايي هم دارم كه اميدوارم به برگزاري بهتر اين دوره‌ها كمك كند:
    ۱. روزهاي برگزاري كلاس، قبل از آغاز دوره مشخص شود و به انتخاب بچه‌ها نباشد. شايد اينكه بچه‌ها روزها را انتخاب كنند، حُسن باشد؛ اما در دورة ما، دو جلسه پشت سر هم افتاد و روز دوم وقت كافي براي مرور مطالب روز قبل نداشتيم؛
    ۲. تعداد جلسات كلاس بيشتر باشد تا از فشردگي مطالب گفته‌شده در هر جلسه، كم شده و مباحث با سرعت كمتري مطرح شوند؛
    ۳. بعد از پايان دوره، به‌صورت هفتگي، مطالبي براي علاقه‌مندان فرستاده شود تا آموخته‌هاي خود را فراموش نكرده، تجربه كسب كنند و همچنين در آينده بتوانند به‌عنوان سابقه كار از آن بهره ببرند.
    كلام آخر؛ هر كلمه كه از دهان بيرون مي‌آيد، مرهمي است كه به زخمي مي‌رسد يا خنجري است كه دلي را مي‌شكافد يا نسيمي است كه درياي احساسات را به‌تلاطم مي‌آورد؛ پيش از گفتن تأمل كنيد.
    از استادان خوبم سپاسگزارم.
    جاويد باشيد.

    پاسخ
  • مینا امانی
    25اسفند 1390، 00:23

    تهران، مرداد۱۳۹۰
    همیشه در فکر گذراندن دوره‌ای درزمینۀ نویسندگی یا ویراستاری بودم و تا فرصت ایجاد شد، به‌سرعت در سایت گوگل جست وجو کردم. آشنایی با سایت شما، ثبت‌نام و شروع کلاس‌ها را به‌سرعت انجام شد.
    شروع کلاس برایم دلپذیر نبود؛ اما باید دوره را می‌گذراندم. از جلسات بعد، اوضاع کمی بهتر شد؛ خصوصاً جلساتی که با حضور استاد صالحی برگزار می‌شد. از شرکت در این دوره خوشحالم. از اینکه منابع بسیاری برای مطالعه معرفی شد و دری به رویم گشوده شد که تا ماه‌ها ذهن و فکرم را مشغول خواهد کرد هم خوشحالم و هم از اساتید عزیز، سپاسگزار.
    محتوای دوره، کامل بود و فرصت، کم. آموزش من ماه‌ها ادامه خواهد داشت و با شما در تماس خواهم بود.
    خدا را شکر می‌کنم که با شما انسان‌های فرهیخته، سایت مفید و پرمحتوا و دوستان خوب هم‌دوره‌ای‌ام آشنا شدم.

    پاسخ
  • مشهد، شهریور۱۳۹۰
    با سلام خدمت استادان محمدمهدی باقری و سیدحمید حیدری‌ثانی،
    به‌عنوان یکی از شاگردان این کارگاه، این کارگاه را نمونه می‌دانم و از تمامی دوستان تشکر و قدرانی می‌کنم.

    پاسخ
  • داوود علمایی
    تهران، مهر۱۳۹۰
    سایت خوبی است و کارگاه آمورشی‌تان بهتر. بنده مطالب خوبی یاد گرفتم. ای‌کاش بخشی را به واژه‌های تازه‌مصطلح‌شده اختصاص می‌دادید. با تشکر

    پاسخ
  • حمیده غفارنقیبی
    25اسفند 1390، 00:24

    حمیده غفارنقیبی
    مشهد، شهریور۱۳۹۰
    سلام و خداقوت
    الآن که دارم این مطلب رو می‎نویسم، خیلی خوش‌حالم از اینکه اون دوره رو گذروندم. راستشو بخواین، بااینکه قبلاً یه‌کم ویرایش می‎کردم، نمی‌خواستم دورۀ ویرایش رو شرکت کنم؛ چون اصلاً نمی‌خواستم ویراستاری رو ادامه بدم. ضمن اینکه وقتی فهمیدم چقدر فشرده برگزار می‌شه، مطمئن شدم پول‌هدردادنه. آخه کلاسی که از ۲:۳۰ بعدازظهر شروع بشه و تا ۷:۳۰ شب طول بکشه، چطور ممکنه بازدهی داشته باشه؟ اونم برای من که سابقة چرت‌زدن تو کلاس رو تو هر ساعتی دارم.
    دروغ چرا؟ مجبورم اعتراف کنم که نه‌تنها سر کلاس خوابم نمی‌گرفت، بلکه خیلی وقتا اصلاً متوجه گذر زمانم نمی‌شدم. این یعنی اعترف دوم؛ اینکه تا این سن و با گذروندن این‌همه کلاس و دوره، استادی به این توانمندی نداشتم.
    اینم بگم که الان خیلی جدی تصمیم گرفتم یه ویراستار حرفه‌ای بشم.
    این مسیر جدیدی بود که تو زندگی‌ام باز شد. من این رو اول مدیون خدام و بعد دوستی که تشویقم کرد و آخرم آقای باقری و گروه ویراستاران.
    امیدوارم همیشه کارمونو به خداهدیه کنیم تا هیچ‌‌وقت گم نشه.

    پاسخ
  • ناهید هاشمیان
    25اسفند 1390، 00:24

    ناهید هاشمیان
    مشهد، شهریور۱۳۹۰
    سلام. مدت‌ها بود به‌دنبال راهی بودم که بتوانم بهتر بنویسم. کتاب‌های مختلفی مطالعه کرده بودم و از افراد متعددی که مدارک معتبری در ادبیات داشتند، کمک خواسته بودم؛ اما تلاش فراوانم چندان مؤثر نبود. شرکت در کارگاه ویراستاران و کتاب‌پردازان در مشهد، علاوه بر آنکه به‌دلیل نحوه ارائه و استاد خوبش برایم بسیار مفید بود، با معرفی منابع کاربردی، مرا بعد از اتمام کلاس نیز سرگردان نکرد و اکنون فکر می‌کنم می‌توانم مشکلاتم را درباره ویرایش نوشته‌هایم حل کنم.
    از همه کسانی که برای برگزاری این دوره زحمت کشیدند، به‌ویژه آقای حیدری و نیز مخصوصاً از آقای باقری، بسیار سپاسگزارم.

    پاسخ
  • اعظم رضوانی
    25اسفند 1390، 00:25

    اعظم رضوانی
    مشهد، شهریور۱۳۹۰
    شهریورماه، در مشهد، با جناب آقای باقری دوره ویرایش را گذراندم. با اینکه خود کارشناسی‌ارشد ادبیات هستم، این دوره را فوق‌العاده مفید، کاربردی، جذاب و علمی دیدم.
    برای شما دلسوزان ادب و زبان پارسی، آرزوی بهروزی و موفقیت دارم.

    پاسخ
  • حمیده پروان
    25اسفند 1390، 00:25

    حمیده پروان
    شیراز، آبان۱۳۹۰
    با سلام و تقدیم احترام به استادان توانمند، آقایان باقری و صالحی.
    کلاس ویرایش جزو بهترین و مفیدترین کلاس‌هایی بود که تابه‌حال در آن شرکت کرده‌ام. باوجود اینکه در دانشگاه ادبیات می‌خوانم، این دوره را مفیدتر و علمی‌تر از کلاس دانشگاه می‌دانم. تمام مطالب، به‌روز و علمی و کاربردی است.
    فکر می‌کنم که اگر این دوره را در دانشگاه‌ها برگزار کنید، خیلی خوب باشد و دانشجویان، مخصوصاً دانشجویان رشته زبان و ادبیات پارسی از پایه با این مباحث آشنا می‌شوند و آن را به‌صورت اصولی می‌آموزند.
    یادگیری فنون وُرد هم یکی دیگر از ویژگی‌های کلاس بود که آن را به بهترین و کامل‌ترین کلاس تبدیل می‌کرد.
    فقط اگر مدت‌زمان دوره طولانی‌تر و تعداد نفرات کمتر می‌بود، امکان بحث و تبادل‌نظر بیشتری فراهم می‌شد؛ همچنین اگر نرم‌افزار بسیار بسیار مفید اصلاح صفحه‌کلید برای من هم استفاده‌پذیر بود، بهتر می‌شد. هرچه تلاش کردم، نتوانستم آن را نصب کنم!
    با تشکر از زحمات شما
    شاد و موفق باشید

    پاسخ
  • رضا نیازی
    25اسفند 1390، 00:26

    رضا نیازی
    مشهد، آذر۱۳۹۰
    با درود به شما سروران گرامی
    با توجه به اینکه کار حرفه ای من ترجمه است، این سایت به‌نظرم برای علاقه‌مندان مباحث ویراستاری غنیمتی ارزشمند است. کارگاه‌های اموزشی نیز با تدریس استادان مجرب مؤسسه بسیار مفید بوده است و امیدوارم روزی شاهد تصویب رشته‌ای به‌نام فن ویراستاری در دانشگاه‌های کشور باشیم.
    به‌امید آن روز

    پاسخ
  • nasrinlotfi82@yahoo.com
    25اسفند 1390، 00:26

    نسرین لطفی
    تهران، اردیبهشت ۱۳۹۰
    تا قبل از شرکت در این دوره، اصلاً نمی‌دانستم چقدر کلمات اشتباه وارد زبان فارسی شده است. امروز هر وقت تلویزیون می‌بینم و به رادیو گوش می‌کنم یا مطلبی می‌خوانم، افسوس می‌خورم که فارسی سلیس و روان را به‌راحتی، دشوار و سخت کرده‌ایم.
    کلاس ویراستاری نخستین کلاس غیردانشگاهی من بود. عادت کرده بودم به سخنرانی استاد و بازی بی‌هدف خودکار روی کاغذ برای گذراندن وقت. اگر به حرف‌های استاد هم گوش نمی‌کردم، هیچ اتفاقی نمی‌افتاد.
    اما این کلاس با شیوۀ کارگاهی و مشارکت همۀ حاضران در حل تمرین‌ها بسیار متفاوت بود. خبری از نقاشی روی کاغذ و حرف‌زدن بیهوده برای وقت‌گذرانی نبود؛ زیرا تمام مطالب لازم و مهم بود.
    نکاتی که در جزوه وجود دارد، چکیده‌ای کامل و عالی از نکته‌های ویرایشی رایج و مهم است. این نکات کاملاً کاربردی است و حتی در نامه‌نگاری‌های روزمره هم نمونه‌های آن را فراوان دیده‌ایم.
    شیوۀ آقایان باقری و صالحی نیز در ادارۀ کلاس و تسلطی که بر مطالب ویرایشی دارند، بسیار متفاوت با کلاس‌های دانشگاه است که ازجمله قوت‌های این دوره است. امیدوارم بتوانیم از مطالبی که آموختیم به‌خوبی استفاده کنیم و به دیگران هم یاد دهیم تا این غلط‌های فاحش رایج در زبان فارسی امروز را کم‌کم از بین ببریم.

    پاسخ
  • محمدفاضل شیرازی
    25اسفند 1390، 00:26

    محمدفاضل شیرازی
    مشهد، آبان۱۳۹۰
    بسمه‌تعالی و له‌الحمد
    سلام
    حقیقتاً نمی‌داننم چه بنویسم و از کجا بیاغازم. اما همین‌قدر می‌نویسم: «نوشتنم را مدیون کارگاه ویراستاری هستم.»
    در آن کارگاه بود که دانستم در فضایی تیره و در آماج تیرهای سمی ده‌ها و شاید صدها متجاوز به خاک پاک زبان فارسی می‌نویسم.
    در آن کلاس، با چشم مسلّح و با دردست‌داشتن سلاح گرم «جزوۀ ویراستاری استاد باقری»، توانستم یک‌یک متجاوزان را شناسایی کرده و با راندن آن‌ها از کشور نوشتارهایم، هوای پاک را استشمام کنم.
    به‌امید دستیابی به هوای پاک. برای همه، هوای پاک آرزومندم!

    پاسخ
  • آرش دبستانی
    25اسفند 1390، 00:27

    آرش دبستانی
    شهریور۱۳۹۰، تهران
    دوست می‌دارمشان. انسان‌هایی باانرژی هستند.

    پاسخ
  • خانم ر.حقیقت
    تهران، شهریور۱۳۹۰
    خیلی اتفاقی با انجمن ویراستاران آشنا شدم و اصلاً فکر نمی‌کردم گروهی به مباحث ویراستاری سر‌و‌سامان بدهند. این دوره مزایایی داشت:
    اول، مباحث آن جامع و کامل بود، به‌خلاف دانشگاه‌ها که از هر درس فقط مقداری از آن را آموزش می دهند؛
    دوم، جزوۀ آن کمک بزرگی درحین ویراستاری است؛
    سوم، راهنمایی‌های بعد از پایان دوره بسیار کارستز است. به‌طور معمول، هیچ دانشگاه یا مرکز آموزشی، خدمات پس از کلاس ارائه نمی‌دهد.
    اما عیب این دوره‌ها طولانی‌بودن ساعت کلاس است.
    امیدوارم مکان مناسب برای نشست‌های هفتگی پیدا شود.

    پاسخ
  • Faezeh_84@yahoo.com
    25اسفند 1390، 00:27

    فائزه امین‌الرعایایی
    مشهد، آبان۱۳۹۰
    باسلام
    همیشه به‌دلیل علاقه‌ام به ادبیات، درست‌نویسی برایم مهم بود و حتی گاهی از دیدن جملات نادرست، ازنظر اصول ویرایشی، آزرده می‌شدم. مخصوصاً در محیط‌های دانشگاهی، از طرف دیگر، هرآنچه از اصول ویرایشی می‌دانستم، محدود می‌شد به دروسی که در دبیرستان خونده بودیم که از آن هم، جز خاطره‌ای رنگ‌ورورفته باقی نمانده بود.
    هرچند اندک، اما برای یافتن منابع معتبری که بشود اصول درست ویرایش را از آن آموخت، جست‌وجو کردم؛ ولی به دستآویزی محکم نرسیدم. تا اینکه ازطریق دوستان، با کلاس‌های اصول ویرایش و درست‌نویسی آشنا شدم… .
    آمدنم به این کلاس‌ها در حکم رسیدن تشنه به آب بود و الحق که آب گوارایی نصیبم شد. درس‌هایی که در کلاس ارائه شد، بسیار مفید و کاربردی بود و استاد گرامی، جناب آقای باقری، واقعاً از دل‌وجان مایه گذاشتند. چه از قدیم گفته‌اند:
    هرچه از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند
    جناب آقای باقری واقعاً عاشقانه کلاس را اداره می‌کردند و با تمام وجودشان، مطالب را به بچه‌ها آموزش می‌دادند. بسیار خوشحالم از اینکه توانستم با اصول و گروه ویراستاران آشنا شوم و امیدوارم که روزبه‌روز موفق‌تر و گسترده‌تر باشند.

    پاسخ
  • شیوا پژوهی
    25اسفند 1390، 00:28

    شیوا پژوهی
    شیراز، ابان۱۳۹۰
    Salam:
    Man Shiva Pazhoohi hastam az shagerdatoon tooye kargahe Virastari ke
    dar Shiraz tashkil shod.
    Kheili aali bood.
    Man nemi doonestam Virastari in ghadr gostardast!
    Va lazeme ke az asatide khoobe in kargah ham tashakkore vizhe dashte basham.
    Kheili raveshetoon novin o pishrafte bood too tadris.
    Az novin tarin vasayel baraye amoozesh estefade kardid va be ayandeye
    khodam too reshteye adabiat kolli omidvar shodam!
    Babate keifiate mataleb va tanavvo’ o varzeshaye jalebe beine tadris
    ham sepas gozaram.
    Omidvaram hamishe movaffagh bashid.

    پاسخ
  • آرزو محمودیان
    25اسفند 1390، 00:28

    آرزو محمودیان
    تهران، شهریور۱۳۹۰
    سلام
    وقتی برای کلاس‌های ویراستاری ثبت‌نام کردم، نمی‌دونستم چقدر ممکنه مفید باشه. شرکت در این کلاس‌ها درحقیقت پیشنهاد دوستم بود که البته ایشون هم از طریق یکی از دوستانشون با کلاس‌ها آشنا شده بود.
    دورۀ مفیدی بود: محیط صمیمی، دوستان جدید و از همه مهم‌تر نگاهی نو به ویراستاری.
    با تشکر از زحمت‌های آقایان باقری و صالحی
    موفق باشید

    پاسخ
  • زهرا فریدی
    25اسفند 1390، 00:28

    زهرا فریدی
    تهران، آبان۱۳۹۰
    شرفِ دست همین بس که نوشتن با اوست
    با سلام
    زمانی‌که به پیشنهاد یکی از دوستان، در این دوره از کلاس‌ها ثبت‌نام کردم، باوجود تمام علاقه‌ام به ویرایش، از اینکه در مسیر ناشناخته‌ای قدم می‌گذاشتم، دلهره داشتم؛ اما با ورود به کلاس و دیدن رفتار دوستانۀ استادان، اطمینان و اعتمادی در من به‌وجود آمد که به همۀ دلهره‌هایم پایان داد.
    بسیار خوشحالم که این دورۀ آموزشی را گذراندم، متفاوت از تمام آنچه تاکنون آموخته‌ام؛ البته به همت استادان ارجمند.
    کلاس به‌خوبی اداره می‌شد و مدرسان برای انتقال مفاهیم به دانشجویان، دغدغه داشتند و همین وجدان کاری ستودنی است. شیوۀ جمع‌آوری، ارائۀ مطالب، تهیۀ منابع و جزوه، حل تمرین‌ها و از همه مهم‌تر انرژی مثبت و شکیبایی استادان باعث می‌شد تا یادگیری آسان و جذاب شود.
    ای کاش تعداد جلسۀ کلاس‌ها بیشتر بود تا زمان بیشتری برای تمرین و بحث داشتیم. البته با محیط و امکانات آموزشی بهتر.
    پیروز و سربلند باشید.

    پاسخ
  • [جناب دکتر لطفی]
    مشهد، آبان۱۳۹۰
    يا رحمان
    سپاس خدای را كه توفيق رفيقمان کرد تا در كنار فراگيری علم، درست‌نويسی علم را نيز بياموزيم. البته سلسله‌جنبان شوق‌انگيز اين اقبال، مدرس محبوب، جناب آقای باقری، بودند كه با سعي بليغ و ژرف‌نگريِ درنگ‌برانگيزی، نقدي بر نگاشته‌ها زدند و ويراست‌آموزان را هم‌داستان خويش كردند. تدريس جذاب و دقت نظرِ كم‌مانند ايشان، پاره‌ای قصور را پوشاند و سردی صندلی‌های خشك را گرما بخشيد؛ گرچه جای تشكر از برگزاركنندگان باقی است كه در اين كشش‌ها و كوشش‌های اديبانه، گشاده‌دست بودند.
    سخت‌كوشی در روشنگری و سخاوت‌منشی در تعليم از ويژگی‌های اين كوشای گزيده‌گوست. بگذريم از جزوۀ كم‌برگ، اما پربار ايشان كه خود، مثال‌زدنی است. البته اين آموزش نكته‌آموز، در عين كارگاهی‌بودن، می‌توانست با فرصتی پرحوصله‌تر برگزار شود تا مطلبی فرونماند و بر استوارنگاری ويراست‌آموزان افزوده شود؛ اما گويا اين مهم با گزيده‌گويی و گزيده‌نگاری، سامان‌دهی شده بود.
    اميد است ايشان و خانوادۀ كم‌توقع ويراستاران، موفق به توفيقات سبحانی و مؤيد به تأييدات ربانی باشند.
    والسلام

    پاسخ
  • Thanks for contributing. It’s helped me understand the issues.

    پاسخ
  • asiya82@live.com
    25اسفند 1390، 00:29

    سلام خسته نباشید مرسی از زحماتتون
    من ازقم مز احم می شم می خواستم اگه می شه لطف کنید اگه سی دی ویا کتابی در مورد اموزش ویراستاری دارید بفرمایید .

    پاسخ
  • m.heydari21@yahoo.com
    25اسفند 1390، 00:29

    محمد حیدری
    مشهد، شهریور۱۳۹۰
    سلام، کارگاه بسیار مفید و تدریس بسیار جالب بود. از شرکت در این کارگاه راضی‌ام و خوشحالم که دوستانی همچون استاد باقری یافتم! البته شایان ذکر است که اگر من نبودم، دوره‌های کتاب‌پردازان مشهد شاید ادامه نمی‌یافت!

    پاسخ
  • مهدی ظریفیان
    مشهد، بهمن۱۳۹۰
    با آن وضع به‌شدت عاطفی که کلاس بهمن‌ماه کتاب‌پردازان مشهد تمام شد، خیلی سخت است که اظهار نظری غیر از ستایش و تشویق ارائه کرد!
    بدیهی است که هیچ آدم عاقلی هم در ضرورت بحث درست‌نویسی تردید نمی‌کند و اهمیت چنین کلاسی را منکر نمی‌شود. شیوۀ تدریس جناب آقای باقری هم یک استثنای حقیقی است. این آدم به‌طرز وحشتناکی(!) عاشق کار خودش است و همین نیروی درونی باعث می‌شود دیگران هم عاشق آن چیزی شوند که تدریس می‌کند. فقط امیدوارم دامنۀ بحث‌هایش منحصر و محدود به کار آقای نجفی و استانداردهای ایشان نشود و شمول بیشتری بگیرد.
    به‌هرحال، فکر می‌کنم هر آدم باسوادی حداقل یک‌بار باید زحمت حضور در یک چنین جمع پرشوری را به خودش بدهد.

    پاسخ
  • سمیه حسینی‌زاده
    مشهد، بهمن۱۳۹۰
    همیشه دوست داشتم ویراستاری را به‌صورت تخصصی دنبال کنم و بی‌اغراق می‌توانم بگویم کم نیستند کسانی که علاقه‌مند به دنبال‌کردن تخصصی ویراستاری باشند؛ اما متأسفانه به‌دلیل کم‌توجهی به این رشته، تصور می‌کنند با خواندن یکی‌دو کتاب آموزشی و یکی‌دو بار تجربۀ درست یا غلط‌کاری، می‌توانند از پس ویراستاری بربیایند.
    وقتی که آقای لطفی به من پیشنهاد شرکت در این دوره را دادند، با خودم گفتم این کلاس‌ها چه به‌درد یک ارشد ادبیات که سابقه و دغدغۀ ویراستاری هم دارد، می‌خورد؟ بااین‌حال، برای آشنایی با گروهی که ویراستاری را حرفه‌ای و تخصصی دنبال می‌کنند و همین‌طور از روی کنجکاوی که هفت جلسۀ پنج‌ساعته را قرار است چگونه و با چه مطالبی پر کنند و خوب اینکه اگر یک مدرکی هم بگیریم بد نیست، تصمیم گرفتم در این دوره شرکت کنم.
    اولین‌بار با دیدن استاد دوره، آقای باقری که هم‌سن‌وسال خودم بود و فهمیدن اینکه رشتۀ دانشگاهی ایشان کاملاً غیرمرتبط با ویراستاری است، شُکه شدم و به خودم گفتم: «بیا، هشتاد تومان دادی رفت. عمراً اگر چیز به‌دردبخوری نصیبت شد، حالا ببین!»
    بدون هیچ اغراقی، در همان جلسه اول، هرچه درس پیش می‌رفت و توجه و دقت‌نظر آقای باقری را می‌دیدم، بیشتر شیفتۀ کلاس می‌شدم. تازه فهمیده بودم چقدر از ریزه‌کاری‌های ویراستاری غافل بوده‌ام. علاوه‌‌برآن، حوصله و تلاشی که آقای باقری در انتقال درست مطالب به شرکت‌کننده‌ها داشت و نیز شوخ‌طبعی‌شان باعث می‌شد بیشتر و بیشتر به کلاس علاقه‌مند شوم؛ طوری‌که روز آخر، واقعا دلم نمی‌خواست کلاس پایان بپذیرد و جمع دوستانه‌ای که در دوره ایجاد شده بود، از هم پراکنده شود.
    در این دوره، از دو نفر بی‌اندازه ممنونم: آقای لطفی که بانی خیر برای شرکت من در این دوره بود و آقای باقری که یکی از مفیدترین دوره‌های آموزشی همۀ عمرم را در حضور ایشان گذراندم.
    برای شما و همۀ بزرگوارانی که صادقانه در این راه تلاش می‌کنند، توفیق روزافزون می‌طلبم.

    پاسخ
  • حجت محمدآبادی
    مشهد، بهمن۱۳۹۰
    با سلام و نهايت سپاس از استاد عزيز، آقای باقری، از آشنايي با اين دوره و ايشان و ديگر دست‌اندركاران بسيار خرسندم. مطالب چشمگیری ياد گرفتم. اميدوارم با همين شوق فعلی، كار ويراستاری را ادامه بدهم و بیشتر ياد بگيرم.
    هميشه دعاگوی شما هستم.

    پاسخ
  • سلیم صدیقی
    25اسفند 1390، 00:30

    سلیم صدیقی
    مشهد، بهمن۱۳۹۰
    جناب آقای باقری عزیز، سلام. فرصتی برایم پیش آمد تا از شما تشکر کنم و چند نکته‌ای را که از کلاس درستان آموختم، با شما درمیان بگذارم:
    ۱. در جلسۀ آشنایی مطمئن نبودم که برای ثبت‌نام می‌آیم؛ ولی آمدم!
    ۲. جلسۀ اول مطمئن شدم که مطالب بسیاری خواهم آموخت؛
    ۳. پنج ساعت نشستن در کلاس درس کار بسیار دشواری است. شما موفق شدید بدون اینکه احساس خستگی بکنیم، کلاس را اداره کنید؛
    ۴. از اینکه برای خواندن نماز در اول وقت کلاس را تعطیل می‌کردید و خود نیز در نماز جماعت شرکت می‌کردید، بسیار ممنونم؛
    ۵. سپاسگزارم که به اتلاف وقت حساس بودید و نهایت استفاده را از زمان می‌بردید؛
    ۶. مزاح‌های به‌موقع و خارج‌نشدن از چارچوب از خصوصیت‌های اخلاقی شما بود که دوستان را شاد می‌کرد؛
    ۷. سلیقۀ شما در پوشیدن لباس‌های متنوع تحسین‌برانگیز است و درسی برای ما. خودمانیم، خیلی پولدارید!
    ۸. دوستان شرکت‌کننده در کلاس، بیشتر خانم‌ها بودند. از اینکه رفتارتان با آن‌ها برادرانه و نجیبانه بود، متشکرم؛
    ۹. چقدر خوش‌حال شدم وقتی همسرتان را به کلاس آوردید و ایشان تا آخر وقت نشستند. ارزش این مسئله، امروزه، دوچندان است: 1. اهمیت‌دادن به همسر و قدردانی از او؛ 2. دورشدن از پز روشنفکرانه [یا عادت سنتی] که خانواده را مسئلۀ دوم می‌دانند؛
    ۱۰. تسلط کامل شما بر مباحث، اعتمادآفرین بود؛
    ۱۱. همه عیب داریم. تکه‌کلام «به قول معروف» را زیاد می‌گویید؛
    ۱۲. بعضی وقت‌ها بحث‌هایتان جانبدارانه بود. «ـه‌ی» مظلوم واقع شد؛
    ۱۳. بعد از کلاس، اتفاق‌هایی را که می‌افتاد، برای همسرم تعریف می‌کردم و از رفتار پختۀ شما می‌گفتم؛
    ۱۴. ورزش‌های خوبی انجام دادیم و صفحه‌کلیدمان فارسی شد. ممنون؛
    ۱۵. آرزو می‌کنم عاقبت‌به‌خیر شوید و به روح بلند همۀ شهدای عزیز، به‌ویژه پدر بزرگوارتان درود می‌فرستم.

    پاسخ
  • مصطفی سیمایی
    25اسفند 1390، 00:31

    مصطفی سیمایی
    مشهد، آبان۱۳۹۰
    آدمِ بابرکت، مُرده و زنده ندارد.
    صاحبِ عزا خیلی برایم عزیز بود که روز جمعه، خانواده را گذاشتم و به مجلس نهارِ پدرِ مرحومش رفتم. بعد از صرف غذای نه‌چندان دلچسب، به اجبار و اکراه و فقط از بابت رودروایسی، دوستی را به مؤسسۀ کتاب‌پردازان رساندم. خوابِ عصر از سرم پریده بود و در خانه هم چیزی جز خانواده‌ای در خواب، انتظارم را نمی‌کشید.
    سرم را انداختم پایین و سرِ کلاس نشستم… وقتی به خودم آمدم که دنبال مسئول ثبت‌نام می‌گشتم.

    هیچ سروکاری با ویراستاری ندارم. علاقۀ دیرینی به درست‌نویسی و خوب‌نویسی دارم؛ ولی تنها دلیل حضورم در این کلاس، عشق بود، حال بود. من با این کلاس «حال» کردم، همین.
    به من که خیلی خوش گذشت، به‌ویژه جلسۀ آخر که از شدت خنده، دل‌درد شدم؛ ولی اگر حرفی زدم یا کسی را رنجاندم، امیدوارم حلالم کرده باشد.
    چاکریم

    پاسخ
  • افسانه شاهرخ
    25اسفند 1390، 00:31

    مشهد، بهمن۱۳۹۰
    با سلام خدمت همه دوستان
    از کلاس استاد باقری خیلی مطلب آموختم. از همه مهم‌تر اینکه فهمیدم چشمم ضعیف است! تابه‌حال نشده بود احساس کنم مطالبی که استاد پای تخته می‌نویسد، این‌قدر مهم است که باید آن‌ها را دید. در کلاس ویراستاری، متوجه شدم که تخته را کامل نمی‌بینم و فهمیدم که ندیدن تخته کار دستم خواهد داد. حالا عینکی شده‌ام!
    خودمانیم‌ها، نوشتن در سایت ویراستاران هم کار سختی است! همین سه خط را چهار بار ویرایش کردم، بازهم فکر کنم که مشکل ویراستاری دارد!

    پاسخ
  • [quote name=”مصطفی سیمایی”]مصطفی سیمایی
    مشهد، آبان۱۳۹۰
    آدمِ بابرکت، مُرده و زنده ندارد.
    صاحبِ عزا خیلی برایم عزیز بود که روز جمعه، خانواده را گذاشتم و به مجلس نهارِ پدرِ مرحومش رفتم. بعد از صرف غذای نه‌چندان دلچسب، به اجبار و اکراه و فقط از بابت رودروایسی، دوستی را به مؤسسۀ کتاب‌پردازان رساندم. خوابِ عصر از سرم پریده بود و در خانه هم چیزی جز خانواده‌ای در خواب، انتظارم را نمی‌کشید.
    سرم را انداختم پایین و سرِ کلاس نشستم… وقتی به خودم آمدم که دنبال مسئول ثبت‌نام می‌گشتم.

    هیچ سروکاری با ویراستاری ندارم. علاقۀ دیرینی به درست‌نویسی و خوب‌نویسی دارم؛ ولی تنها دلیل حضورم در این کلاس، عشق بود، حال بود. من با این کلاس «حال» کردم، همین.
    به من که خیلی خوش گذشت، به‌ویژه جلسۀ آخر که از شدت خنده، دل‌درد شدم؛ ولی اگر حرفی زدم یا کسی را رنجاندم، امیدوارم حلالم کرده باشد.
    چاکریم[/quote]
    احساس می‌کنم این دوستمون اشتباهی، کلاس‌های طنز علیرضا خمسه رو رفتند.

    پاسخ
  • مرضیه سلیمانی کرمانی: رها
    2اردیبهشت 1391، 22:38

    مرضیه سلیمانی کرمانی: رها
    مشهد، بهمن۱۳۹۰
    نمی‌دونم بچه‌های کتاب‌پردازان از کجا شماره منو داشتن که خبرم کردن واسه کلاس ویرایش؛ ولی مهم نیست. مهم اینه که دوره بسیار پرباری رو گذروندم و تجربیات خوبی رو در کنار تیم کتاب‌پردازان آموختم. تا پیامکو دیدم، خیلی خوشحال شدم که یک جایی هست به درست‌خوندن و درست‌نوشتن اهمیت می‌ده، استاد داره و مدرکی و… . خب، منم با خودم گفتم: «کور از خدا چی می خواد، جز دو چشم بینا!» بیشتر از همه برای این خوشحال شدم که در تایپ شعرا و داستانام، میزان خطا رو کم کنم. پیامو که به شوهرم نشون دادم، گفت: «برو عزیزم، چون کار ادبی می کنی واجبه برات.» تصمیم داشتیم با هم بیاییم؛ ولی علی‌جان تهران بود.
    اما بگم از استاد، کلاس، فضای کلاس، بیرون کلاس، حاشیه کلاس، خنده‌ها، جُک‌ها، خاطره‌هاو…
    من سر کلاس استادهای دیگه نبودم؛ ولی مطمئنم خوب‌اند؛ ولی چون سر کلاس آقای باقری بودم، می‌تونم بگم فیق‌العاده بود! نه دوستان، درست نوشتم: فیق‌العاده! یک سطح از فوق‌العاده بالاتره. چشاتونو گِرد نکنین. می‌گفتم. شنونده‌ای که شما باشید، آقای باقری ویژگی‌های منحصربه‌فردی دارند که مال خودشونه: ۱. لهجه اصفهانیِ کش‌دارِ صدانازک‌کن؛ ۲. تکه‌کلام‌های باحال، مثلِ همی‌جوری، خودمونی، تا شب دیگه‌ها رو بشمار، فسفر بسوزونین، نداره وا، کی‌به‌کیه و…؛ ۳. مدیریت بسیار عالی کلاس؛ ۴. تسلط بر مطالب تخصصی؛ ۵. مچ‌گیر و سوتی‌گیر ماهر؛ ۶. چشم‌های تیزبین؛ ۷. کمی زودرنج؛ ۸. ازخودتعریف‌کن: خودشیفته؛ ۹. دوستدار تعریف؛ ۱۰. موقر و متین و ملاحظه‌کار؛ ۱۱. خوش‌پوش و سرزنده و انرژی مثبت؛ ۱۲. تخصص در خنداندن جمع؛ ۱۳. فلسفی‌کردن هر چیز و استدلال‌آوردن و رسیدن به نتیجه دلخواه خود؛ ۱۴. شخصیتی محکم و با اعتمادبه‌نفس، تأثیرگذار، برونگرا، مهربان، خوش‌برخورد و اجتماعی؛ ۱۵. همسرخواه، همسردوست، همسرگرا، باهمسر، مدافع همسر:اینا حشو نیست، حقیقته دوستان. و چه زیباست دیدن عشق مردی به همسرش.
    دردسرتون ندم رفقا، آقای باقری علاوه بر اینکه استاد خوبی هستند، دوست و همراه خوبی هم هستند. درکل خوش گذشت دیگه. جای اونایی که نبودن، خالی. دور هم خندیدیم و یاد گرفتیم. حالا ما آدمای بافرهنگ و باادب و باشعوری هستیم. در بیانمون کژتابی معنایی، حشو، غلو و چرت‌وپرت دیده نمی‌شود. به‌جای قابل‌قبول می‌گیم: پذیرفتنی. به‌جای بی‌تفاوت می‌گیم: بی‌اعتنا. به‌جای عدم: نبود، نا، نـ، ناشتن و…
    فهمیدیم شکاف بین‌نسل‌ها و جنگ جهانی اول و دوم و سوم، مشکلات هسته‌ای و تحریم‌ها، تورم، گرانی، مشکلات اقتصادی و فرهنگی، جوانان، بچه‌ها، سال‌مندان، دختران دَم‌بخت، پسران سیگاری، بزهکاران، خلافکاران، آلودگی هوا، خلیج‌فارس، ورشکستگی و تعطیلی و بیکاری شرکت‌ها و قطع یارانه‌ها، همه‌وهمه ناشی از درست استفاده‌نکردن از زبان اصیل پارسی است! خوش‌حالم که کشورم هیچ کدوم از این مشکلات رو نداره، وگرنه خیلی ناراحت می‌شدم، ولی الان خوشحالم. تشکر از بچه‌های کتاب‌پردازان: بچه‌ها متشکریم.
    با همه این خوبی‌ها، جای جلسه‌های عملی وُرد بسیار خالی بود یا متحان‌های آمادگیِ قبل از امتحان اصلی یا حداقل نمونه‌سؤال امتحانی. من شُکّه شدم: سؤالای امتحانی‌مونم خودمونی بود. انگار رفتی خونه خاله نشستین، دارین بازی می‌کنین. من که خندم گرفته بود. خودکار تو دستم وا نمی‌ستاد تا چیزی بنویسم. بعد، یهو برقا رفت. خلاصه، خوش گذشت اساسی. از سفر به جزایر قناری هم بهتر بود، بهشت مسلّم، خداوکیلی.
    اگه این کلاس هشتاد تومن که هیچ، پونصد تومنم بود، بازم می‌رفتم. واقعاً کلی مطلب یاد گرفتم. ارزششو داشت. به حساسیتم در انتخابِ کلماتِ شعر و داستانم کمک کرد. هدف دورهم‌بودنی بود در کنار ویرایش که به‌امید خدا لحاظ شد. تا باشه از این دورهم‌شدنا…
    آیا مأیوس و دل‌مرده‌اید؟ آیا بدلحن و بداخلاقید؟ آیا منفی‌اندیشید؟ آیا حرف‌زدن بلد نیستید؟ آیا باحال نیستید؟ آیا نقد نمی‌دانید؟ آیا استدلال نمی‌فهمید؟ آیا می‌خواهید متفاوت و منحصربه‌فرد شوید؟ فقط و فقط به کلاس‌های آقای باقری بیایید تا تأثیر آن را خودتان متوجه شوید.
    سپاس از حوصله شما. زبان من طنزه. امیدوارم درک کرده باشید!

    پاسخ
  • مشهد، اردیبهشت۱۳۹۱
    «سلام و خسته نباشید» خدمت تمامی همکاران گروه ویراستاران.
    می‌خواستم به نمایندگی از خواهران شرکت‌کننده در کلاس ویراستاری جامعه‌المصطفی، از زحمات استادباقری که واقعاً مسئولانه و مخلصانه تدریس کردند، تشکر کنم.
    اجرکم عندالله.

    پاسخ
  • [quote name=”m.heydari21@yahoo.com”]محمد حیدری
    مشهد، شهریور۱۳۹۰
    سلام، کارگاه بسیار مفید و تدریس بسیار جالب بود. از شرکت در این کارگاه راضی‌ام و خوشحالم که دوستانی همچون استاد باقری یافتم! البته شایان ذکر است که اگر من نبودم، دوره‌های کتاب‌پردازان مشهد شاید ادامه نمی‌یافت![/quote]
    سلام آقای حیدری
    بد نبود تذکر می‌دادید، که این مطلب شما اصلا ربط به خودخواهی و مسائلی از این دست ندارد.

    پاسخ
  • سيدمحمدعلي حسيني
    31اردیبهشت 1391، 04:33

    سيدمحمدعلي حسيني
    مشهد، ارديبهشت۱۳۹۱، جامعه‌المصطفی
    دوره برگزارشده در مشهد با بروبچه‌هاي جامعة‌المصطفي بسيار عالي، مفيد، دقيق، كاربردي، راهگشا،ارزشمند، بانشاط، متنوع، به‌يادماندني و مهم بود. خوبی آن درحدي بود كه هنوز لذت و شيريني‌اش ملموس است.
    ان‌شاءالله موفق باشيد.

    پاسخ
  • عبدالعلی نصاری
    تهران، دانشگاه تهران، اردیبهشت۱۳۹۱
    به نام خداوند جان و خرد
    بدون شک، سلامت اندیشه نیازمند سلامت زبان است؛ ولی متأسفامه امروزه می‌بینیم زبان فارسی به‌دلایل مختلف دچار ناهنجاری‌هایی همچون ابهام معنایی شده است؛ ازاین‌رو، به‌نظر من، هر کسی که بخواهد به فارسی بنویسد یا بخواند، باید برای فراگیری پیرایش زبان فارسی تلاش کند. دراین‌باره، شرکت در دوره‌های ویراستاریِ گروه «ویراستاران» را پیشنهاد می‌کنم که دوره‌هایی جامع و مفید است.
    همچنین به عزیزانی که دوست دارند به کار ویرایش بپردازند، توصیه می‌کنم از این راه وارد شوند که هم استادان باسواد و نیک‌سرشت و خوش‌اخلاقی دارد و هم مباحثی که مطرح می‌شود، تخصصی و کاربردی است.
    با تشکر

    پاسخ
  • محسن زاده
    7خرداد 1391، 04:37

    محسن‌زاده
    کارگاه ورد، مشهد، اردیبهشت۱۳۹۱
    کارگاه ورد، روز جمعه ۲۹اردیبهشت۱۳۹۱، یکی از مفیدترین کارگاه‌هایی بود که تابه‌حال رفته بودم. سپاس فراوان از استاد باقری و برگزارکنندگان این دوره در مشهد، یعنی کتاب‌پردازان. علاقه‌مندم در دوره ویراستاری در مشهد شرکت کنم. بی‌خبرم نگذارید.

    پاسخ
  • فرزانه فرشادی
    7خرداد 1391، 17:51

    فرزانه فرشادی
    تهران، اردیبهشت۱۳۹۱
    در آشفته‌بازار دنیای زبان فارسی، گروهی همت گماشته‌اند تا درست‌نویسی و یک‌دست‌نویسی را گسترش بدهند. آفرین بر شما!
    ویژگی کارگاه:
    ۱. کلاس‌داری خوب: نحوه برگزاری کارگاه آن‌چنان بود که امکان تبادل اندیشه و بهره‌گیری از دانسته‌های مشارکت‌کنندگان فراهم بود؛
    ۲. گسترش رفتارهای فرهنگی: دراختیارگذاشتن ابزارهای آموزشی (کتاب، ،مقاله، نرم‌افزارِ درست‌نویسی و نیز سلامت نارسیس) بدون دریافت هزینه‌ای جداگانه بسیار ارزشمند بود؛
    ۳. نرمش و صبوری: آقای صالحی از گفتن ‌«نمی‌دانم» هراسی نداشتند. این اخلاق برای آموزگار رفتاری بسیار پسندیده است؛ چه آن‌گونه که بزرگمهر گفته‌ است: «همه چیز را همگان دانند»؛
    ۴. نبود افزایش هزینه: همیشه شروع سال جدید با افزایش هزینه‌ها همراه است؛ ولی گروه ویراستاران برای اجرای دوره در سال ۱۳۹۱، نسبت به سال گذشته، هزینه دوره را افزایش ندادند.
    امروزه، مادی‌گرایی در تمام گروه‌ها رسوخ کرده‌است و متأسفانه در بین استادان دانشگاه و فرهیختگان نیز درآمد و شمارش موجودیِ حساب بانکی، برنری است. آموزگاران نیز برای دست‌یابی به حساب‌های پرپول، خسّتِ علمی را پیشه کرده‌اند تا باقی‌مانده مطالب را به‌بهای گزاف بفروشند.
    به‌راستی، گروه ویراستاران از این جرگه به‌دور است. امیدوارم در راهی که آغاز کرده‌اند، پایدار و پیروز باشند.
    ایدون‌باد

    پاسخ
  • طلیعه شوقی
    13خرداد 1391، 19:12

    طلیعه شوقی
    مشهد،اردیبهشت۱۳۹۱
    درود بی‌کران نثار شما
    اگر به‌دنبال ثبت لحظه‌های خوشِ زندگی‌تان هستید، بی‌تأمل و استخاره دوره آموزشی ویراستاری را با استادی بی‌نظیرِ آقای باقری تجربه کنید.
    خیلی خلاصه و بی‌تعارف بگویم: با استاد باقری حس کردیم بوی خدا را.
    استاد دانشمند، آقای باقری، به شما برای داشتن فکری خلاق تبریک عرض می‌کنم.به‌ویژه در برگه آزمون بسیار لذت بردیم.

    پاسخ
  • مشهد اردیبهشت91
    باسلام
    این کارگاه واقعاً مفید و خوب بود. رفتن به چنین کارگاهی برای هر محققی جزء واجبات است.
    باتشکر از آقای باقری که باحوصله و مهربانی سؤالات را پاسخ می‌دادند. امیدوارم در پناه حق تعالی همیشه موفق و پیروز باشند.

    پاسخ
  • میترا
    شیراز، بهار۱۳۹۱
    کلاث ها بصیار خوب و عاموذنده بود و ما چیذحای بصیار ضیادی یاد گرفتیم… 8)
    صرفاً شوخی بود 🙂 و فارغ از شوخی، کلاس ها بسیار خوب و سازنده بود. دست مریزاد.

    پاسخ
  • هانیه روزبهانی
    28خرداد 1391، 21:13

    هانیه روزبهانی
    تهران، بهمن‌۱۳۹۰
    فکر می‌کنم یه‌کم برای نظرگذاشتن دیر شده، ولی خب جلوی ضرر رو از هرجا بگیری منفعته! اومدم توی سایت که چکیدۀ «غلط ننویسیم» رو دانلود کنم که یادم افتاد قرار بود اینجا نظرمون رو بذاریم!
    بهمن سال گذشته، توی کلاسا شرکت کردم. برای من واقعاً مفید بود. با‌اینکه ارشد ادبیات فارسی هستم، ولی خب خیلی از نکات رو یا نمی‌دونستم یا فراموش کرده بودم. مهم‌تر از همه این بود که اکثر مطالبی که برای ویرایش می‌دونستم، توی یه جزوۀ مرتب و منظم و مختصر و مفید جمع شده بود و همین خیلی ذهنمو آماده و منسجم کرد.
    ولی مهم‌ترین دلیلی که باعث شد الان نظر بذارم، این بود که عمیقاً از لطف و بزرگ‌منشی مدرسان دوره و به‌ویژه آقای باقری سپاسگزاری کنم. یکی مزایای کمیاب این دوره اینه که بعد از اتمام دوره، می‌تونید هرموقع که خواستید، با مدرسان تماس بگیرید و اشکالاتونو بپرسید. من که خودم این چندوقت خیلی مزاحم آقای باقری شدم؛ ولی ایشون همیشه باحوصله و بی‌منت پاسخ‌گو بودند. به‌قول خودشون «خدمات پس از فروش» این دوره بی‌نهایته! و واقعاً هم همین‌طور بوده… . واقعاً ازشون ممنونم.

    پاسخ
  • سميرا محمدعلی
    7تیر 1391، 11:28

    سمیرا محمدعلی
    تهران ،خرداد۱۳۹۱
    به‌نظر من، این دوره یکی از پربارترین دوره‌های آموزشی بود که درطول عمرم دیده‌ام. دیروز، ۷تیر۱۳۹۱، آخرین جلسۀ این دوره بود که در محضر استاد گران‌قدر جناب آقای صالحی بودیم . از زحمات استاد‌ ارجمند جناب آقای باقری هم تشکر می کنم. تلاش خستگی‌ناپذیر هر دو استاد ستودنی است . پیش از این، چنین دوره‌هایی را در جای دیگری خدمت استادان دیگری گذرانده بودم؛ ولی کیفیت این دوره‌ها به‌نظرم خیلی به‌روز بود. به‌خصوص قسمت ویرایش دیجیتال که جا برای حرف‌زدن هم بسیار دارد. خیلی دوست داشتم که ویرایش دیجیتال را شخصاً انجام می‌دادم .بهتر بود هر دانش‌پذیری یک دستگاه رایانه در اختیار داشت تا با ترفندهای ویرایش دیجیتال بیشتر آشنا شود.
    افسوس که خیلی زود سپری شد. جمع صمیمی و دوستانه‌ای بین بچه‌های گروه حاکم بود . خلاصه ای‌کاش که دوباره تکرار شود.
    به‌امید روزی هستم که بتوانم با این گروه حرفه‌ای همکاری کنم. درضمن از دوستان این دوره، جناب آقای مصفا تقاضا دارم که اگر به این سایت مراجعه کردند، عکس‌های یادگاری این دوره را نیز برای ما به‌اشتراک بگذراند. با آرزوی سلامتی و بهروزی برای خانوادۀ بزرگ ویراستاران حرفه‌ای پارس.

    پاسخ
  • جلیل اژدرپور
    10تیر 1391، 10:05

    جلیل اژدرپور
    مشهد، آبان۱۳۹۱
    با سلام و احترام؛ هرچه می خواستم بگویم، دوستانم گفتند. آقای باقری، خسته نباشید و شما نیز آقای حیدری.

    پاسخ
  • گلستانه
    11تیر 1391، 18:20

    علی گلستانه
    تهران، خرداد۱۳۹۱
    دورۀ بسیار مفیدی بود. از تلاش‌های استادان گرامی، آقای باقری و آقای صالحی، سپاسگزارم.

    پاسخ
  • ابوالقاسم قاسمی
    22تیر 1391، 13:21

    ابوالقاسم قاسمی
    شیراز، تیر۱۳۹۱
    درود بر شما. جلسه اول خیلی عالی بود. با اینکه کارشناس عمرانم اما مطالبی که گفته می‌شد به خوبی درک می‌شد. شیوه تدریس اساتید و نرمش‌هایی که سر کلاس داده می‌شد به درک مطالب کمک می‌کرد. امیدوارم این روند در شیراز ادامه داشته باشد و نشست‌های هفتگی هم برگزار شود.
    ——–
    هنوز دو جلسه بیشتر از کلاسی که به همت آقای دکتر سادات شریفی و استاد عزیزمان آقای صالحی در شیراز برگزار می‌شود، نگذشته است. اگر مطلبی را که اینجا می‌نویسم پر از غلط است به حساب کم اطلاعی‌ام از ویراستاری بگذارید. نوشتن در اینجا کاری بس دشوار است نه از حیث اینکه ترسی داشته باشم از حیث اینکه همه انتظار دارند اینجا نباید اشتباه نوشت. امیدوارم بعد از پایان کلاس‌ها بتوانم درست نویسی را یاد گرفته و نه تنها اینجا بلکه همه جا درست بنویسم.
    به نظر من گروه ویراستاران نه یک برنامه یک ساله نه دو ساله بلکه یک برنامه چندین هزار ساله را پایه گذاری کرده است، جا دارد از گروه ویراستاران در تهران و از اساتید عزیزمان آقایان سادات شریفی و صالحی که تدریس کلاس‌ها در شیراز بر عهده‌شان است، تشکر کنم. کلاس‌ها خیلی پربار است و من با حضور در این کلاس‌ها به انتظار یک ساله‌ام پایان داده‌ام.

    پاسخ
  • محمدجواد
    22تیر 1391، 22:17

    محمدجواد‌ فلاحی
    شیراز، تیر۱۳۹۱
    گفت‌وگوهاست دراین راه که جان بگدازد هرکسی عربده‌ای این که مبین آن که مَپُرس
    اتفاق‌ تَری که در این خشک‌سال برای من و ما، یعنی تمام شرکت‌کنندگان دورۀ مذکور، افتاد، جمع‌شدن این گروه بود و یادگرفتن فراوان نکته‌های ویرایشی و دستوری و زبانی.
    فراوان نکته‌هاست که شبانه‌روز، ساده و بی‌توجه از آن استفاده می‌کنیم.
    در این دورۀ فشرده، باعنایت استادان جوان، سرزنده، خوش‌فکر،حساس به زبانِ مادری‌ام،فروتن و… (حالا هم‌دوره‌ای‌هام بخونن میگن: اَی پاچه‌خوار!) به منابع و سخنانی رسیدم که جای آن در کتابخانۀ کوچکم خالی بود. ممنون از شمایان.
    قصدایراد‌گرفتن ندارم؛ اما قصه‌ای که شما راوی آن هستید، به این زودی به ته نمی‌رسد. خوب شروع کرده‌اید و ایزد نگاه‌دار شما باد تا باد.
    بیش از دویست کیلومتر رانندگی از حوالی‌ شهر تاریخی‌ استخر تا شیراز، به صورت رفت و برگشت، نیز مطالعه و گشتن فایل‌‌ها، شاید ثابت‌ کند که به زبان‌ مادری خود و شناخت‌ هزارتوی ناشناس آن علاقه دارم. به‌نظرم مصراعی از مولانا حکایت این حرکتم باشد: « هر زمان این راه بی‌پایان‌تراست.»
    دیدگاه‌های خودم را برمی شمارم. گیرم که ضعف و قوت درهم قاطی باشد:
    ۱. مدت دوره و محتوای دوره متناسبِ هم نیست. به‌قولی: «اگه میشه یه کمی وختشه بیشتر کنین!» از ما که گذشت. برای بعدی‌ها.
    ۲. به ویرایش روی فایل توجه داشتید؛ جایی‌که دیگر از خودکار قرمز و غلط‌گیر و پرینت چندبارۀ متن، خبری نیست. پس در امتحان هم آن را مهم نگیرید. منظورم این است که درصد نمرۀ آن‌را کم یا کمتر کنید.
    ۳. تکیه‌کلام آقای صالحی: «درست شد؟»این رااز بس به‌کار برده، شده«کلیشه». دوستانه گفتم تا ترک‌ کند. کلیشه‌داشتن در کلام هم «خوب نبید!»
    ۴. از تنوع کارها و برنامه‌ها و شیوۀ کلاس‌داری هر دو استاد لذت بردم. خداقوت!
    ۵. کاش دستور داده‌ بودید تعدادی از صندلی‌ها را از کلاس بیرون برده بودند؛ بلکه فضای آموزشی برای یادگیری آماده‌تر‌ شود.
    ۶. دیگر ملالی نیست جز دوری شما که امیدوارم به‌زودیِ زود به دیدارتان مبدّل شود. آقای سادات‌شریفی را با خانواده سلام برسانید. آقای صالحی را با خانواده سلام برسانید. آقای باقری را با خانواده سلام برسانید. تمام بروبچه‌های ویراستار کلاس را سلام برسانید.
    آخرِ این نقدونظر را با بیتی ازمولانا می‌آرایم:
    ماییم و موجِ سودا، شب تا به روز، تنها خواهی برو ببخشا، خواهی بیا عطا کن.

    پاسخ
  • ساناز مجرد
    23تیر 1391، 03:59

    ساناز مجرد
    شیراز، تیر۱۳۹۱
    به‌نظر من، دورۀ سی‌و‌پنجم ویراستاری بسیار خوب برگزار شد. استادان دوره اطلاعات را با طبقه‌بندی مناسبی ارائه کردند. از زحمت‌های بی‌دریغشان سپاسگزارم. پیشنهاد‌هایم برای افزایش کیفیت دوره:
    ۱. ثبت‌نام علاقه‌مندان براساس مهارت‌های پایه‌. نا‌هم‌گونی سطح اطلاعات پایه در دورۀ سی‌وپنجم وقت و توان زیادی از استادان گرفت و ناگزیر وقت کمتری صَرف ویراستاری عملی متن شد.
    ۲. غیرضروری‌بودن مبحث جلسۀ اول که در حدود پنج ساعت وقت صَرف آن شد. چه خوب می‌شد با مقدمه‌ای مختصر، آموزش بخش‌های تخصصی آغاز می‌شد و این زمان ارزشمند صَرف تمرین و اصلاح می‌شد. فکر می‌کنم همۀ آن‌ها که آمده بودند، بالاخره ضرورتی را حس کرده بودند. درضمن همۀ آن مباحث، هم در جزوه بود و هم در این تارنما بازنمایی شده است.
    تجربه: چقدر نوشتن تا پیش از این دوره آسان به‌نظر می‌رسید. بعد از گذراندن دوره، وسواس گرفته‌ام که مبادا حشو بنویسم یا واژۀ نامأنوس به‌کار ببرم. نوشتنِ همین چند خط کلّی وقتم را گرفت؛ ولی اگر یاد بگیرم که خودم در مقام ویراستار صحیح بنویسم، این رنج ارزشش را دارد.

    پاسخ
  • نگین کیخا
    25تیر 1391، 19:40

    نگین کیخا
    شیراز، آبان۱۳۹۰
    به‌نظر من، دورۀ خیلی خوب و مفیدی بود: هم برای دانشجویان ادبیات و هم دانشجویان دیگر رشته‌ها.از هر سه استاد بزرگوارم سپاسگزارم.
    انتقادهایم برای اصلاح در دوره‌های بعدی:
    ۱. مدتِ زمانی دوره فشرده است و احتمال یادگیری مسلماً کم می‌شود؛
    ۲. تکثیر قسمت آخر جزوه، ویرایش زبانیِ استاد سمیعی گیلانی، ضرورتی ندارد؛
    ۳. تمرین‌هایی که خودمان انجام دادیم، اگر بعد از بررسی استادان، دوباره ارسال می شد، از ضعف و کاستی کارمان مطلع می شدیم؛
    ۴. اگر هر ساله، این کلاس با سطح پیشرفته‌تری برای کسانی برگزار شود که دوره را قبلاً گذرانده‌اند، پیشرفت بیشتری برای علاقه‌مندان هست.

    پاسخ
  • فاطمه حکیمی‌کیا
    26تیر 1391، 19:22

    فاطمه حکیمی‌کیا
    شیراز، تیر۱۳۹۱
    به‌نظر من، کارگاه ویرایش جزو بهترین دوره‌های آموزشی است که می‌توان در آن شرکت کرد: هم سرگرم‌کننده است، هم آموزنده. دورۀ ما به‌صورت فشرده برگزار نشد و به‌اعتقاد من، دوره‌های فشرده بازدهی بیشتری دارند.
    افتخار نداشتم از کلاس آقای باقری استفاده کنم؛ اما استادان دیگر، آقای صالحی و آقای سادات‌شریفی، ازلحاظ علمی و اخلاقی بهترین بودند. از تلاش همگی سپاسگزارم.

    پاسخ
  • سارا گرامی
    26تیر 1391، 20:26

    سارا گرامی
    شیراز، اسفند۱۳۹۰
    کلاس ویرایش بسیار خوب و مفید بود؛ اما بهتر بود که در هفته، بیش از یک جلسه برگزار می‌شد و تمرین‌های ویرایشی بیشتری حل می‌شد.
    خداقوّت

    پاسخ
  • مریم محمدی
    28تیر 1391، 20:46

    مریم محمدی
    شیراز، اسفند۱۳۹۰
    درود
    به پیشنهاد یکی از دوستان در این دوره شرکت کردم. ابتدا، بسیار دلهره داشتم؛ اما با دیدن رفتار دوستانه و تدریس عالی استاد و فضای صمیمی کلاس، دلهره‌‌ام پایان یافت.
    این دوره بسیار عالی و مفید بود و امیدوارم با گذراندن این دوره و انجام‌دادن تمرین‌های ویرایشی فراوان، ویراستارانی موفق باشیم. با سپاس از استادان گرامی: آقایان سادات‌شریفی و صالحی.

    پاسخ
  • آقاجونی
    29تیر 1391، 00:28

    آقاجونی
    شیراز، تیر۱۳۹۱
    ویراستاری، احیای یک نوشته و هویت بخشی به آن است. در دورانی که ویراستاری حتی در نزد نویسندگان و مؤلفان جایگاه چندانی ندارد، برگزاری این کلاس ها نقش بسیار مؤثری در شناختن این علم برعهده دارد…
    سپاسگزار استاد بزرگوار جناب صالحی هستم که دستان سبز نوازشش این شاگرد خنگ‌وگول را جمعه به مکتب آورد…

    پاسخ
  • آسیه کشاورز
    3مرداد 1391، 15:12

    آسیه کشاورز
    شیراز، اسفند۱۳۹۰
    به‌نظر من، شرکت در دوره‌های آموزشی ویراستاری برای تمامی کسانی که می‌خواهند تخصصی به نوشتن بپردازند، ضروری است. در این دوره نکته‌های بسیار مفیدی درخصوص ویراستاری آموختم. تنها ایراد این دوره، کمتر پرداختن به تمرین‌های ویرایشی بود.

    پاسخ
  • فاطمه توانایی مروی
    4مرداد 1391، 02:49

    فاطمه توانایی مروی
    تهران، خرداد۱۳۹۱
    خیلی خوش‌حالم در این دوره شرکت کردم. استادان، هم به کار بسیار آشنا بودند و هم به‌خوبی تدریس کردند. مهم‌تر از آن، رفتاری انسانی و دوستانه داشتند که در این دوران کیمیاست. بخشی از کلاس که به تدریس اختصاص پیدا می‌کرد، کافی بود؛ اما اگر تمرین‌ها بیشتر باشد، دوره مفیدتر خواهد بود. این‌گونه، زمان کلاس‌ها بیشتر می‌شود و به‌تبع هزینه هم افزایش پیدا می‌کند؛ اما فکر می‌کنم افزایش هزینه به افزایش مهارت می‌ارزد.
    البته، همین قدر هم بسیار خوب و مفید است و واقعاً ذهن را به استفادۀ صحیح از زبان عادت می‌دهد و به آن حساس می‌کند. شخصاً به هر کس که قرار است با هر هدفی بنویسد توصیه می‌کنم در این کلاس شرکت کند.
    از زحمات استادان متشکرم. در پناه خدا باشید.

    پاسخ
  • زینب عطایی
    4مرداد 1391، 09:45

    زینب عطایی
    اصفهان، تیر۱۳۹۱
    به‌نقل از: http://www.benamepedar.blogfa.com
    پارسال پروژه‌ای داشتیم که منجر شد به تولید هفت کتاب دربارۀ چند نفر از سرداران شهید اصفهان. کتاب‌ها برای ویراستاری بین اعضای گروه جابه‌جا شد. مدام به مشکل برمی‌خوردیم و در این شهر کسی نبود که کمکمان کند. واقعاً نبود. همان موقع یکی از بچه‌ها پیشنهاد برگزاریِ یک دوره ویراستاری را داد و قرار شداگر پایه هستیم، پیگیری کند برای تشکیل کلاسی با استادی که از تهران می‌آمد، از گروه ویراستاران پارس.
    چون توی فضایش بودیم، همه قبول کردیم و تشکیل کلاس افتاد به امسال تابستان. فکر کن چقدر زور می گفت که برای کلاس ویراستاری از شمال‌غربی اصفهان بروی به جنوب‌شرقی، در روزهای گرم تیرماه.آن هم ده روز پشت سر هم، روزی چهار ساعت! به همۀ این‌ها اضافه کنید شهریۀ هشتادهزار تومانی کلاس را. انگار می‌خواستند آپولو هوا کنند.
    چاره‌ای نبود: حرف زده بودیم و باید پایش می‌ایستادیم، به هر قیمتی. روز اول خودم را به‌زور کشاندم؛ اما با کلاس متفاوتی روبه‌رو شدم:
    باور نمی کنید مبحث خشکی مثل ویراستاری چنین کلاس بانشاطی داشته باشد. کلّ کلاس، کارگاهی است و بین تمرین‌ها، استاد برایمان فیلم می‌گذارد یا مجبورمان می کند ورزش کنیم.
    نکتۀ دیگر اینکه جوّ کلاسمان خیلی متنوع است: از دخترپسرهای امروزی بگیر تا دو نفر روحانی که یکی‌شان [که مدرس خارج فقه در اصفهان است] باوجود سن‌وسالی که ازش گذشته، یعنی حدود شصت‌هفتاد سال، به معلم جوانمان می گوید «استاد» و راحت سؤال‌هایش را می‌پرسد.
    این روزها، روزهای نوستالژیکی است برای من. گذشته از جوّ کلاس که مرا به‌یاد کلاس‌های پرشور و هیجان داستانمان می‌اندازد، مکان برگزاری کلاس هم برایم بسیار خاطره‌انگیز است: مرکز آفرینش‌های ادبی که زمانی محل کارم بود.
    استادمان می گوید: ویراستاری حوزۀ بکری است در ایران. قبلاً تصورمان از ویراستاری ویرگولاستاری بود: اینکه مُشتی نقطه و کاما بپاشیم توی متن. اما این همۀ قصه نیست. وظیفۀ ویراستار این است که کمک کند همان پیامی که در ذهن نویسنده است، به خواننده منتقل شود. خوب جوْ نگیردتان. قصد آموزش ویراستاری ندارم. نه من بلدم یاد بدهم و نه شما پولش را داده‌اید و نه قصد آجرکردن نان استادمان را دارم که همۀ جزوه‌اش را بریزم اینجا.

    پاسخ
  • afshoonforugh@yahoo.com
    4مرداد 1391، 22:37

    افشون
    شیراز، تیر۱۳۹۱
    سلام و خدا قوت به استادان گرامی، سادات‌شریف و صالحی
    به‌نظر من دورۀ مفیدی بود: هم ازنظر زمانی هم ازنظر کیفیت علمی. جزوۀ ارائه‌شده مفید و تقریباً جامع بود. به‌خصوص تفکیک دو مبحث ویرایش صوری و زبانی و شاخه‌بندی مجددِ هر کدام.
    همان‌طورکه فرمودید، دو مبحث «ویراستار چگونه باید بنویسد» و «ویراستار چگونه باید ویرایش کند» با هم فرق دارند. پس بهتر بود که در جزوه این دو مبحث را از هم جدا می‌کردید. تنها موضوعی هم که در کلاس مطرح نشد، «طول پاراگراف» بود.
    با آرزوی اوقات خوش.

    پاسخ
  • مجید اوریادی
    6مرداد 1391، 05:13

    مجید اوریادی
    شیراز، تیر۱۳۹۱
    با درود فراوان
    بسیار خوش‌حالم که در کارگاه ویراستاری شرکت کردم. آشنایی و دوستی با استادان عزیر، آقای صالحی و آقای دکتر سادات‌شریفی، در کنار آموختن نحوۀ نگارش صحیح به زبان فارسی، فرصت مغتنمی برای من بود. نحوۀ تدریس، بیان شیوا و تسلط بر مطلب، از قوت‌های این استادان گرامی بود که سبب شد بنده نهایت استفاده را از کارگاه ببرم. توصیه می‌کنم که این کارگاه را از دست ندهید و در دوره‌های بعدی آن شرکت کنید. به این عزیزان خداقوت عرض می‌کنم و شادکامی و موفقیت آن‌ها را از خداوند خواستارم.

    پاسخ
  • نجمه امری
    6مرداد 1391، 14:55

    نجمه امری
    شیراز، تیر۱۳۹۱
    ابتدا خداوند را سپاس می‌گویم که توان نوشتن به انسان آموخت. دورهٔ سی‌و‌پنجم کارگاه‌های ویرایش و درست‌نویسی در شیراز بسیار‌ خوب برگزار شد. در‌ کلاس، جوّی صمیمانه حاکم بود که در تبادل‌نظر و در‌نتیجه یادگیری دانشجویان، تأثیر بسزایی داشت. نرمش‌های کلاس بسیار مفید بود. استادان بزرگوار، آقای مهدی صالحی و آقای فرشید سادات‌شریفی، با‌توجه به‌ فراوانی مطالب و زمان اندک، مطالب را به‌خوبی آموزش دادند. از زحمت‌های ایشان بی‌نهایت سپاسگزارم. بنابه گفتهٔ حضرت علی(ع): «هرکس به من حرفی بیاموزد، مرا بندهٔ خویش کرده است.» امیدوارم تمامی دانش‌آموختگان بتوانند با درست‌نویسی، تلاش‌های ایشان را جبران کنند.
    پیشنهادها:
    ۱. باتوجه به‌اینکه موفقیت در ویرایش و درست‌نویسی، مستلزم تمرین بسیار دانشجو در‌ حضور استاد است، لطفاً زمان بیشتری را به‌تمرین در‌کلاس‌ها‌ اختصاص دهید؛
    ۲. اگر گروه ویراستاران علاوه بر پرورش ویراستاران حرفه‌ای، تلاش‌ خود را بر ویرایش کتب درسی و دانشگاهی معطوف کند، به‌نحوی‌که ویرایش در آموزش‌و‌پرورش نهادینه شود، در‌آینده‌ای نزدیک شاهد پیشرفت روز‌افزون ویرایش و درست‌نویسی خواهیم بود.

    پاسخ
  • محمدرضا ابراهیمی
    12مرداد 1391، 15:26

    محمدرضا ابراهیمی
    شیراز، اسفند۱۳۹۰
    بی‌اغراق، دورۀ آموزش ویراستاری از بهترین و مفیدترین دوره‌هایی بود که گذرانده‌ام و در یک کلام: مُشکی، بی‌نیاز از آنکه عطار بگوید. امیدوارم «نگارش و ویرایش» جزو درس‌های عمومی شایان تدریس در دانشگاه‌ها قرار گیرد و دانشجویان همۀ رشته‌ها از آن بهره‌‌مند شوند. دربارۀ «گروه ویراستاران» توجه‌ به این نکته بایسته است که تشکیل‌ این گروه، از مدرّسان جوان، پُردانش، ظریف، باهوش و به‌روز، مزیّتی‌ است متمایز که پُرباری کلاس‌ها و کیفیت تدریس، از برایندهای آن بوده و خواهد بود. امکان ارتباط با مدرّسان پس از پایان دوره، برای طرح پرسش‌ها‌‌ و مشکلات احتمالی آتی، از دیگر مزیّت‌‌ها وَ نشانۀ اعتقاد و اهتمام گروه ویراستاران به «کارِ‌ نیکوکردن از پُرکردن است» است.

    پاسخ
  • فرزانه معینی
    17مرداد 1391، 18:35

    فرزانه معینی
    شیراز، تیر۱۳۹۱
    هر دفعه که کارگاه ویراستاری در شیراز برگزار می‌شد،‌ گرفتار کار و کلاسی بودم یا شیراز نبودم. وقتی خبر ثبت‌نام دورۀ چهارم رسید، همه چیز مهیا بود، جز انگیزۀ کافی! این پرسش ذهنم را رها نمی‌کرد که برای من، دانشجوی دکتری ادبیات، شرکت در این کلاس‌ها چقدر ضرورت دارد؟ من که واحد نگارش و ویرایش را در دانشگاه گذرانده‌ام، بسیاری از اشتباه‌های نوشتاری‌ام نیز هنگام نوشتن پایان‌نامه به‌مدد دقت و دانش استاد راهنما تصحیح شده و نوشته‌هایم، به گواهی خیلی‌ها، کم‌عیب است. چرا باید در این کلاس‌ها شرکت کنم؟
    ناگفته نماند که آقای دکتر سادات‌شریفی، که کارگاه‌های ویراستاری در شیراز به‌همت ایشان برگزار می‌شود، در آغاز هر دوره صمیمانه مرا به حضور در این کلاس‌ها تشویق می‌کرد و من دلیل تشویق‌های آمیخته‌ به‌ اصرارش را نمی‌فهمیدم.
    اما امروز که باید نظرم را دربارۀ دورۀ ویراستاری بنویسم و تصویری از کلاس در ذهن بازدیدکنندگان سایت ترسیم کنم، نمی‌توانم پنهان کنم که به‌خاطر حضور در این کارگاه، بسیار شادم و شاکر. اگرچه با تحصیل در رشتۀ ادبیات، ویرایش را تا حدّی می‌دانستم، آموخته‌هایم در این کلاس‌ها به دانشم افزود، اهمیت ویرایش، بیش‌ازپیش برایم آشکار شد و نکته‌های ظریف و کاربردی فراوان آموختم. اینکه در یک دورۀ فشرده و تخصصی، فقط به مباحث و تمرین‌های ویرایشی پرداختیم موجب شده‌است که ماندگاری مطالب کلاس در ذهنم بیشتر شود.
    آقای صالحی به ما درس می‌داد که دانش و تجربه‌اش در ویراستاری تحسین‌برانگیز است. به‌همان اندازه خوش‌اخلاق و صبور و مؤدب نیز هست. آقای دکتر سادات‌شریفی نیز نکته‌هایی به بعضی مطالب می‌افزود و ابهام‌ها و پرسش‌های ادبی را پاسخ می‌گفت. هر وقت مطالب یکنواخت می‌شد و خستگی غلبه می‌کرد، به ابتکار استادان خوش‌ذوق یا چند حرکت نرمشی انجام می‌دادیم یا به تماشای عکس‌ها و کلیپ‌هایی دیدنی می‌نشستیم. در پایان دوره، سخاوتمندانه، مجموعه‌ای از همین عکس و فیلم‌ها، مطالبی با موضوع ویرایش، چند کتاب صوتی و… به همۀ ما دادند. نمی‌توانم از بزرگواری و وظیفه‌شناسی آقای صالحی یاد نکنم که شماره‌تلفن خود را به همه دادند تا هرگاه مشکل و پرسشی در ویراستاری برایمان پیش آمد، به‌سادگی از ایشان بپرسیم و راهنمایی کنند.
    پایان‌بخش نوشته‌ام‌ سه پیشنهاد است:
    ۱. تفاوت سن و تنوع رشته‌ها و مدارک تحصیلی هم‌کلاسی‌ها بر سرعت آموزش و یادگیری تأثیر منفی می‌گذاشت. تشکیل هم‌زمان چند کلاس و یکدستی هر کلاس از نظر سطح سواد شرکت‌کنندگان در بازدهی علمی و عملی مفید و مؤثر خواهد بود که البته نیازمند تعداد کافی داوطلبان است؛
    ۲. جزوه بسیار کاربردی و دقیق و منظم است. برای استفادۀ بهتر، شایسته است در قطع کوچک‌تری تنظیم و تهیه شود و با چاپ مطالب بر پشت و روی صفحات و حذف صفحه‌هایی که فقط نشان‌‍‌‌وارۀ «ویراستاران» بر آن نقش بسته است، کمی از حجم آن کاسته شود تا بتوان آن را راحت‌تر و همه‌جا همراه خود داشت. جست‌وجو در جزوه اندکی دشوار است که با افزودن «فهرست مطالب» به آن برطرف می‌شود؛
    ۳. جای بحث دربارۀ پاراگراف‌بندی یک نوشته و توضیح دربارۀ آغاز و پایان هر پاراگراف در این کلاس‌ها و جزوه خالی است.

    پاسخ
  • میلاد شمعی
    اصفهان، تیر۱۳۹۱
    عاریـتِ کس نپـــذیرفته‌ام آنچه دلم گفت بگو، گفته‌ام
    شاید این تصور خام به ذهن بسیاری خطور کند که ویراستاری مختص کسانی است که با ادبیات آشنایی ندارند؛ بنابراین کسی‌‌که ادبیات خوانده، دیگر نیاز به یادگیری ویراستاری ندارد. بنده به تجربه خدمت دوستان عرض می‌کنم که باوجود اینکه دانشجوی دکتری ادبیات [دانشگاه اصفهان] هستم و تنها یک گام تا دانش‌آموختگی یعنی دفاع از پایان‌نامه‌ام باقی مانده، این دوره را برای هر که دغدغه‌دار زبان است، ضروری می‌دانم، حتی استادان زبان‌ و‌ ادبیات فارسی!
    کارگاه ویراستاری استاد باقری از جمله دوره‌های به‌یاد‌ماندنی برای من و دیگر دوستان بود. این دورۀ چهل‌ساعته، سرنوشت علمی و تخصصی‌ام را به‌گونه‌ای دیگر رقم زد. رفتار و گفتار ایشان همواره به‌گونه‌ای است که دیگران را به یادگیری هنر ویراستاری مشتاق می‌کند. نکته‌های ریزبینانه، محققانه، منصفانه و نقادانه‌ای که ایشان متذکر می‌شوند، به‌خوبی بر دل و جان مخاطبان می‌نشیند. استاد با ذوب‌کردن معانی و ساده‌سازی مفاهیم، به تشریح مباحث ویرایشی می‌پردازند. ویژگی برجستۀ کلاس استاد، «کارگاه‌مداری» آن است: اینکه دانش‌پذیران با یکدیگر مشورت و با عقل جمعی خود اظهار‌نظر می‌کنند.
    البته با مرور جزوه، به نکاتی برخورده‌ام که هم به‌لحاظ ساختار و هم ازنظر محتوا، جای درنگ و تأمل دارد. به نظرم بازنگری در مطالب جزوه، برای موفقیت بیشتر «ویراستاران حرفه‌ای پارس»، کاری ضروری است. نکاتی یادداشت کرده‌ام که خدمت مدرس می‌فرستم. همچنین از ایشان خواستارم تا اگر برایشان میسّر بود، دورۀ «کارگاه تخصصی وُرد» را در اصفهان برگزار کنند. از قادر متعال توفیق روزافزون گروه ویراستاران را خواستارم.

    پاسخ
  • هاجر صفائیه
    3شهریور 1391، 20:59

    هاجر صفائیه [آغازگر برگزاری کارگاه‌های ویراستاران در اصفهان]
    اصفهان، تیر۱۳۹۱
    ویراستاری کرده بودم. زیاد نه، آن‌قدر که کتاب‌های گوناگون ویرایش را زیرورو کرده و مطمئن باشم که جواب سؤال‌های من، توی هیچ‌کدام از آن کتاب‌ها نیست. آن روز با دوستم که ساکن مشهد بود، تلفنی حرف می‌زدم. من از سؤال‌های تلمبارشده‌ام گفتم و او از کلاس ویراستاری که در مشهد رفته بود. آدرس تارنمای «ویراستاران» را هم که گرفتم، باز مشکلی از من حل نشد. نظر دانش‌پذیران دوره‌های قبل را هم خواندم؛ اما راستش باور نکردم.
    صحبت‌های تلفنی آقای باقری ولی آن‌قدر قاطعانه بود که تصمیم گرفتم برگزاری کلاس را در اصفهان پیگیری کنم. تعریف‌های دوستم هم از سرفصل کلاس و شیوۀ تدریس استاد، البته بی‌تأثیر نبود.
    خیلی‌ سازمان‌ها، اولش روی خوش نشان می‌دادند؛ اما بعد از چند روز که برای جواب تماس می‌گرفتم، می‌گفتند: «مگر توی اصفهان خودمان، کم استاد ویراستاری داریم؟» یکی‌شان که خواست دلم را نشکند و با من همراهی کرده باشد، گفت: «شما بگویید چه مباحثی را نیاز دارید. ما برای هرکدام، یک دکترای ادبیات فارسی می‌آوریم از دانشگاه اصفهان.» به گمانم خیال کرده بود آخِر نبوغ است که می‌گفت: «این‌طوری کلاس متنوع هم می‌شود!»
    بالاخره «قلمستان» قبول کرد میزبان کلاس ویراستاری شود. اما هنوز مضطرب بودم: برای کلاسی تبلیغ کرده بودم که خودم هم در مفیدبودن یا نبودنش تردید داشتم.
    جلسۀ اول، استاد آمد. شلوار سیاه پوشیده بود، بلوز سفید و کت چهارخانۀ سفید و مشکی. خستگیِ گوش‌کردن به «معیارهای ویراستاری»، «مزایا» و «معایب» آن، با انجام‌دادن ورزش‌های چندثانیه‌ای رفع‌شدنی بود. تصاویری هم که لابه‌لای «لایه‌های زبان» و«چهره‌های» آن، روی پرده، خودنمایی می‌کرد، خنده را روی لب می‌نشاند.
    دومین روز کلاس به تن استاد کت و شلوار سبز بود. آن روز یاد گرفتیم که چهار نوع ویرایش داریم و «ویرگولستاری» یکی از آن چهارتا است. جلسۀ سوم، کت استادکرِمی بود. توی چهارخانه‌های بلوز کرِم و سرمه‌ای‌اش ولی هنوز دلهرۀ بی«مورد» من، بین «قابل» و «داشتن» و «نسبت به»، «بالا»وپایین می‌شد.
    ده جلسه گذشت تا یاد بگیریم که «توانستن» را مثل نقل و نبات، اجازه نداریم توی متن بیاوریم؛ واژه‌های فارسی را با نشانه‌های عربی، جمع نبندیم؛ موقع ارجاع درون متنی، فقط فامیل نویسنده را بیاوریم و پیش از «اما»، «ولی» و… اگر بین دو جمله آمدند، «نقطه‌کاما» بگذاریم.
    آخرین جلسه، موقع عکس‌ یادگاری، تازه احساس کردم چقدر به این کلاس عادت کرده‌ام: به حاج‌آقا که گه‌گاه لابه‌لای درس، شعر می‌خواند یا جمله‌ای در تأیید سخن استاد می‌گفت؛ به خانمی که در دفاع از «حقوق زنان» حاضرجواب بود؛ به خانم کناری‌ام که ذوق و شوقش را از برگزاری کلاس چهارساعتۀ «ورد» نمی‌توانست پنهان کند. گویی که تمام سؤال‌های اساسی‌ زندگی‌اش، راجع به هستی و مبدأ و معاد، پاسخ داده شده بود.
    کلاس ویراستاری تمام شد و استاد توانسته بود شاگردهایش را اگرچه با ظاهرهای گوناگون، کنار هم بنشاند، بخنداند و بیاموزاند.
    روز آخر، نفس راحتی کشیدم. انگار که بار سنگینی از روی دوشم برداشته باشند. استاد باقری، ممنونم از صداقتتان! کلاس همان‌طور بود که گفته بودید.

    پاسخ
  • سوسن پورشهرام
    4شهریور 1391، 18:38

    سوسن پورشهرام
    مشهد، اردیبهشت۱۳۹۱
    در اين چند دهه که از خداوندِ عالم عمر گرفته‌ام، کلاس‌هاي بعدازظهر را نرفته‌ام يا اگر راهي براي نرفتن پيدا نمي‌شد با ام‌پی‌تری يا واکمن يا هر نوع وسیلۀ شنيداري دیگر در کلاس حاضر مي‌شدم تا مبادا سرم، ناخودآگاه، بر روي ميز برود و ساعت‌ها بالا نيايد؛ ‌يا بهتر بگويم، خداي ناکرده، با خوابِ شيرين عصرانه در کلاس،‌ از شنيدن سخنان پرمغز استاد، محروم شوم. حضور در کارگاه ويراستاري، دومین باری بود که اشتياقِ آموختن را بر خواب بعدازظهر ترجيح ‌دادم. در مسير رسيدن به کلاس، با خودم شکايت‌ها کردم،‌ بهانه‌ها آوردم؛ اما، پس از حضور در کلاس، همه چيز را فراموش مي‌کردم. برخلاف هميشه که يک دقيقه،‌ کم از يک سال نبود.‌ اين بار،‌ واقعاً عقربه‌هاي ساعت بسيار تند مي‌چرخيد و رسيدن عقربه‌ها به ساعت هفت دلگيرم مي‌کرد.
    کلاس آقاي باقري‌ جذاب و جالب بود: جذاب چون ندانسته‌هايم مرا به آنجا کشاند و جالب چون بيان مطالب ويراستاري با ته لهجۀ شيرين اصفهاني از زبان آقاي باقري، بسيار شنيدني بود. در اين کلاس، يک مطلب را خوب ياد گرفتم: اصل يکدستي. هر چه تاکنون استادان به زور در مغزم گنجانده بودند، به بادِ فنا رفت. واقعاً که اين ادبيات چه بازار آشفته‌اي دارد. هر کسي مي‌آيد و با هزار زحمت، سازي را کوک مي‌کند و استاد بعدي،‌ گويي،‌ اصلاً نُت‌ها را نمي‌بيند و مي‌کوشد همان ساز را بار ديگر، البته با سليقۀ خود، هماهنگ کند.
    شيرينيِ کلاس ويراستاري، جانشينيِ قراردادها به‌جاي حدس و گمان‌ها‌ و هزارن پرسش که بازهم بي‌پاسخ ماند،‌ آن‌چنان مرا بر سرِ ذوق آورد که شايد تنها و بهترين توصيف من از کلاس همين جملات باشد و ديدنِ ديدني‌هاي ديگر چندان به چشم نياید. به هر روي،‌ مي‌کوشم آنچه از کلاس يادگرفته‌ام، براي هميشه، به خاطر بسپارم.‌ شايد، این يگانه‌راهي باشد که در کنار گروهي باشم که به آنچه مي‌گويند،‌ عمل مي‌کنند.

    پاسخ
  • حسنیه شالبافیان
    6شهریور 1391، 02:27

    حُسنیه شالبافیان
    اصفهان، تیر۱۳۹۱
    گروه پویای ویراستاران، سلام. چه خوش‌اقبال بودند اصفهانی‌ها که این‌بار قرعۀ فال حضور گروهتان، به‌ نامشان‌افتاد! سپاسگزاریم از آمدنتان:
    زین پیش اگر‌ که نصف‌جهان بود بعد‌از‌این با‌ تو شود تمام جهان اصفهان من
    آرزو‌ می‌کنم پای دیگر هم‌وطنانم به کلاس‌هایتان باز شود. بقیۀ استادان گروه شما را نمی‌شناسم؛ اما جناب‌ آقای‌ باقری سنگ‌ تمام‌ گذاشتند. بسیار خرسندم از دیدار و آشنایی استادی جوان که تضادها در او خوش‌ نقشی بسته‌ است. توفیق و سربلندی‌‌‌اش روزافزون باد. ضمن تأیید تعریف و تمجید‌هایی که دوستان دیگر در نظرهایشان برشمرده‌اند، چند‌ نکته می‌افزایم:
    ۱. در مقایسه با‌ حجم مطالبی که یاد‌ می‌گیریم، فرصت تمرین نداریم. منظورم فقط سر کلاس نیست؛ حتی از یک جلسه تا روز بعد. اگر کلاس یک‌روز‌در‌میان بود، فرصت‌ داشتیم تمرین‌ کنیم یا به کتاب‌های سیر مطالعاتی سری‌ بزنیم.
    ۲. کلاس word خیلی فشرده‌است. کاش جزوه‌ای از‌ آن تهیه می‌کردید.
    ۳. غلط‌گیری استاد از حرف‌های ما، شگرد بسیار خوبی‌ است که ذهن ما را هر‌ لحظه دربارۀ آنچه به‌کار می‌بریم و دیگران به‌کار‌ می‌برند، فعال و حساس‌ می‌کند.
    ۴. اگر در گروه ویراستاران کسانی با رویکرد دستورزبان و زبان‌شناسی به بررسی مسائل ویرایشی بپردازند، خالی‌ از‌ فایده نخواهد بود.
    استاد‌ باقری، از برگزاری آزمونی که مثل کلاستان پر از صمیمیت و تازگی و خلاقیت بود، سپاسگزارم. استاد عزیز، شما چشمان ما را شُستید. بعد‌ از‌ این جور دیگر خواهیم‌ دید. با دستان مهربان توانایتان ویرایش را زنده و پر از طراوت و شکفتگی به ما هدیه‌ کردید. خدا‌ کند از پسِ نگهداری و باغبانی‌اش برآییم تا ببالد، به‌ شکوفه‌ بنشیند، ثمر‌ دهد و فضای فرهنگی دیارمان را زینت‌ بخشد و عطرآگین‌ کند. گروه ویراستاران، با این کوله‌بارِ تازگی و آگاهی و خلاقیت، همراه با ایمان و امید و اخلاق، برازندۀ در اوج بودن است. دیدن موفقیت‌های روزافزونتان آرزوی ماست.

    پاسخ
  • علی کربلایی
    11شهریور 1391، 18:42

    علی کربلایی
    تهران، اردیبهشت‌۱۳۹۱
    به سفارش یکی از دوستان، وب‌سایت گروه ویراستاران را دیدم و ثبت‌نام کردم؛ اما تا کلاس ویراستاری را از نزدیک ندیده و در آن شرکت نکرده بودم گمان می‌کردم که مانند بسیاری از دوره‌ها و کلاس‌ها، اینجا هم کم‌فروشی می‌کنند، وقت می‌گیرند و هیچ نمی‌دهند، بی‌سوادند و بی‌سوادی می‌گسترند. اما اعتراف می‌کنم که از همان نخستین جلسه، نظرم برگشت به دلیل‌های زیر:
    ۱. کلاس‌های ویراستاری را اگر رستوران فرض کنیم، در آشپزخانۀ این رستوران زحمت بسیار کشیده‌اند و آشپزهایی باتجربه گردآمده‌اند. استاد گرامی، آقای صالحی، به پشتوانۀ تجربه و مطالعه به کلاس می‌آیند و جزوۀ آموزشی آقای باقری هم، اگرچه فشرده و فهرست‌وار، اما کامل است و مفید. تمرین‌های درگیرکنندۀ این جزوه مزۀ شیرین و شاید تلخِ ویرایش را به هر ناچشیدۀ ناآموخته‌ای خواهد چشاند.
    ۲. بسیار شنیده‌ایم که دانشجویان هم باید در کلاس‌های درسی مشارکت کنند و نظر بدهند. من هم شنیده بودم؛ اما در بهترین دانشگاه ایران هم آن را ندیده بودم. اینجا، در کلاس‌های ویراستاری گروه ویراستاران، مشارکت دانشجویان را در یاددادن و یادگرفتن و کلاس‌داری به‌زیبایی می‌دیدم. چه بسیار نکته‌ها که از دوستان هم‌کلاسی می‌شد آموخت و چه‌بسیار هم‌سخنی‌ها که در شمار اوقات خوش زندگی است. مشارکت دانشجویان در کلاس نه از سر تصادف که روش و منش کلاس‌داری معلم بود.
    ۳. گروه ویراستاران با کارگاه‌ها فریب نمی‌دهد که در ده جلسه ویراستار می‌شوید. این ده جلسه لازم است، اما کافی نیست. ویژگی پسندیدۀ آقای صالحی این بود که خود به این نکته آگاه بود و صادقانه آن را با دیگران در میان می‌گذاشت؛ «نشون به اون نشون که» کار همچنان با نشست‌ها ادامه دارد و افزون بر آن فهرستی از کتاب‌ها و منابع خوبی که در این زمینه نوشته‌اند در اختیارمان می‌گذارند تا بدانیم که این، تازه آغاز راه است.
    ۴. نوشتن با رایانه و نرم‌افزارهایی مانند وُرد مهارت‌هایی می‌خواهد گمان نمی‌کنم، به این زودی و سادگی، می‌توانستم از راهی دیگر به دستشان بیاورم. کسی اگر می‌خواهد از شرّ مشکل نیم‌فاصله و نشان اضافه بر «های غیرملفوظ» و ده‌ها مشکل ریز و درشت دیگر خلاص شود به این کلاس‌ها برود.
    پایدار باشید.

    پاسخ
  • میرزایی
    6دی 1391، 10:32

    میرزایی
    مشهد، آذر۱۳۹۱
    کلاس‌های دورۀ چهل‌وسوم در مشهد بی‌نظیر بود. از استاد حیدری‌ثانی واقعاً ممنونم که با جوّ صمیمانه سعی می‌کردند خستگی چندساعتۀ ما را بزدایند. واقعاً دوره‌ای عالی و کاربردی بود و می‌توان گفت که حتی در دانشگاه هم نظیر این دوره را ندیدم.
    خداوندگار مستدامتان سازد.

    پاسخ
  • پویا امامی
    13دی 1391، 04:11

    پویا امامی
    تهران، آذر۱۳۹۱
    با سلام، زحمات شما در عرصۀ آموزش ویراستاری ستودنی است.
    دورۀ ویراستاری شما تمام جوانب ویرایش را پوشش می‌دهد و به ما جرئت می‌دهد، خود را ویراستار بدانیم و به این کار علاقه‌مند شویم. راه سختی در پیش دارید؛ اما عزمتان بلند است. موفقیت روزافزون شما آرزوی قلبی من است.

    پاسخ
  • زهرا ترابی‌زاده
    16دی 1391، 06:34

    زهرا ترابی‌زاده
    مشهد، آذر۱۳۹۱
    سلام خدمت استاد عزیز، جناب آقای حیدری
    دوره ویرایش بسیار عالی بود و فضای کلاس به‌هیچ‌وجه خسته‌کننده نبود.
    امیدوارم برگه‌ها را خوب تصحیح کنید.

    پاسخ
  • مرضیه کریمی
    16دی 1391، 10:57

    مرضیه کریمی
    مشهد، آذر۱۳۹۱
    کلاس‌ ویرایشی که در مشهد برگزار شد، بسیار خوب بود.نکات فراوانی فراگرفتیم.از زحمات جناب آقای حیدری سپاسگزارم.

    پاسخ
  • مصطفی میرزایی
    16دی 1391، 17:12

    مصطفی میرزایی
    مشهد، آذر۱۳۹۱
    به‌نام یگانه فرزانه دل
    چقدر خوب است که بعد از این کلاس، یاور همیشگیِ زبان فارسی شدیم. کلاس‌هاس استاد حیدری‌ثانی درمشهد، دوره ۴۳، یکی از کلاس‌هایی بود که ما را از خواب غفلت بیدار کرد و به ما آموخت که از خواب گرانِ غربزدگیِ فرهنگی بیدار شویم و نگذاریم ادبیات کشورمان را چند مترجم نابلد یا ناشر تازه‌کار به یغما ببرند.
    استاد حیدری‌ثانی استادی بی‌بدلیل است که باصبر و حوصله، تمام پنج ساعت کلاس را فقط از جفاهایی می‌گفت که بر زبان فارسی گذشته است و ما بچه‌های ادبیات فقط می‌توانستیم خجالت بکشیم که بعد از ۴ سال درس‌خواندن، هنوز به دغدغه‌های زبان فارسی پی نبرده بودیم.
    برای سلامتی تمام ویراستاران، به‌ویژه استاد سیدحمید حیدری‌ثانی، صلوات محمدی!

    پاسخ
  • مژگان فرشادی
    17دی 1391، 07:47

    مژگان فرشادی
    تهران، آذر ۱۳۹۱
    کارگاه ویرایش گروه ویراستاران افق تازه‌ای از زبان فارسی به رویم گشود. هرگز تصور نمی‌کردم پس از شرکت در این دوره، به این اندازه از کیفیت آموزش راضی باشم. به‌نظر من، مدرسان «ویراستاران» انسان‌های بسیار شریفی هستند. ایشان در طی دوره، هرگز نگذاشتند احساس خستگی و یک‌نواختی کنیم. ضمن اینکه خالصانه علم خودشان را منتقل کردند، با گشاده‌رویی و بدون تنگ‌نظری. تا ابد سپاسگزارتان هستم.

    پاسخ
  • بغدادی
    17دی 1391، 18:43

    سارا بغدادی
    تهران، آذر۱۳۹۱
    در کلاس‌های دورۀ چهل‌وچهارم شرکت کرده‌ام.آنچه در ادامه خواهم گفت،ارزش‌گذاری صادقانه‌ای از کلاس‌های آموزشی گروه ویراستاران است که می‌توان آن‌ها را مستند کرد: ارائۀ مخلصانۀ دروس با هدف آموزش واقعی و کاربردی و مفید، نظم، تعامل دوستانۀ استادان محترم و همچنین تمامی دست‌اندرکاران مجموعه با دانش‌پذیران و… .
    به‌نظر می‌رسد مطالعه‌ای اجمالی در زمینۀ دروسی از قبیل دستورزبان فارسی و معانی بیان، به‌ویژه مباحث فصاحت و بلاغت، به غنای کلاس‌ها بیفزاید.
    متشکرم. و من الله توفیق.

    پاسخ
  • نسرین ذوالفقاری
    18دی 1391، 05:54

    نسرین ذوالفقاری
    تهران، دی۱۳۹۱
    تفاوت را چه از لحاظ تدریس و چه مباحثه و چه روز امتحان، با آقایان باقری و صالحی تجربه کنید! سبز باشید و سربلند.

    پاسخ
  • الهی پناه
    19دی 1391، 13:37

    نغمه الهی‌پناه
    تهران، آذر۱۳۹۱
    استادان گرامی، آقایان صالحی و باقری
    تجربهٔ قشنگ و متفاوتی از کلاس وآموزش در این کارگاه به‌دست آوردم. در دانشگاه هم دو‌ واحد ویرایش گذرانده بودم؛ ولی در این کارگاه به‌اندازهٔ یک ترم، ویرایش را کاربردی یاد گرفتم؛ البته ناگقته نماند که جدا از مباحث درس، روش تدریس شما دو استاد بزرگوار هم بسیار مؤثر بود.
    راستی، خدمات پس از فروش شما بی‌نظیر است و به دانشجویانتان دلگرمی می‌دهد. تنها این نکته‌ به‌نظرم می‌رسد: ای‌ کاش جلسهُ‌ آخر را فقط برای تمرین بیشتر و رفع اشکال می‌گذاشتید. آخر اینکه امتحان هم جزوه‌باز باشد!
    سلامتی و موفقیت بیشتری برای شما آرزومندم.

    پاسخ
  • محسن زاده
    20دی 1391، 06:29

    عصمت محسن‌زاده
    مشهد، آذر۱۳۹۱
    شرکت در کارگاه ویراستاری دریچه ورود به دنیایی تازه بود: سعی می کنم درست صحبت کنم، درست بنویسم و درست بخوانم. از استاد حیدری‌ثانی برای تلاش‌های صادقانه و تدریس هوشمندانه‌شان سپاسگزارم.

    پاسخ
  • فهیمه انصاری
    23دی 1391، 16:36

    فهیمه انصاری
    مشهد، آذر۱۳۹۱
    «لواشک»!
    هرگاه دیدید برای کسی اتفاق‌های عجیب پی‌درپی می‌افتد، یقین کنید که او روزی نویسنده خواهد شد! نویسندگی بدون اتفاق‌ها و آدم‌ها و کلاس‌های عجیب معنایی ندارد. یکی از اتفاق‌های عجیبِ خود‌خواسته، شرکت در کلاس‌های عجیب است. کلاس‌هایی نظیر داستان‌نویسی، شعرخوانی، نقد کتاب و… . یکی از این کلاس‌ها که به‌تازگی در آن شرکت کردم، کلاس ویراستاری استاد حیدری‌ثانی بود. البته اگر به‌میل خودم بود، شاید در خاطراتم، چندخطی از این کلاس می‌نوشتم؛ ولی به‌یمن نیروی محرکه‌ای به‌نام نمره، می‌خواهم کلاس را توصیف کنم:
    تصور من پیش از شروع کلاس:
    جلسه نخست که ظاهرِ مذهبی استاد را دیدم، با خود گفتم: «با این استاد، خدا عاقبتم را به خیر کند!» همچنین وقتی ایشان فرمودند: «کلاس شاد و صمیمی برگزار خواهد ‌شد»، نتیجه‌گیری کردم دو حالت پیش خواهد آمد:
    ۱. استاد وعده می‌دهد که کلاسی شاد و صمیمی برگزار می‌کند و هرگز نخواهد توانست به وعده‌اش عمل‌ کند؛
    ۲. پس از پایان کلاس، استاد در تصورات خودش، به وعده‌هایش عمل کرده است!
    در جایگاه یک نویسنده، لازم بود با اصول ویراستاری آشنا شوم. پس چاره‌ای جز شرکت در کلاس نداشتم! البته هنوز نمی‌دانم بعد از پنج‌شش سال داستان‌نوشتن و ارائه مقاله به نشریه‌های مختلف، می‌توانم خود را نویسنده بنامم یا خیر. در‌هر‌حال، اولین هدفم این بود که یاد بگیرم چطور ویراستار خوبی برای دست‌نوشته‌های خود باشم.
    فضای کلاس:
    تمام گروه‌های سِنّی در این کلاس حضور داشتند. طبق معمول، از روز اول به‌دنبال دوستانی جدید گشتم. روزهای اول، با دو خانم که فرزندانی هم‌سن‌و‌سال من داشتند، آشنا شدم. دوستان خوبی بودند. فقط نمی‌دانم چرا دوستانم همیشه از من بزرگ‌تر هستند! سنّ دوستان صمیمی‌ام معمولاٌ از خواهر بزرگ‌ترم هم بیشتر است. البته تا جلسه‌های پایانی، توانستم دوستانی نزدیک به سن‌وسال خودم بیابم.
    دانسته‌های من:
    حادثه‌‌ای که برای دانسته‌هایم اتفاق افتاد، از این قرار بود: پیش از ورود به چنین کلاسی، قدری به دانسته‌هایم اطمینان داشتم. آموزه‌های کلاس، پُتکی بود که بر سرِ آموخته‌هایم در مدرسه و دانشگاه فرود می‌آمد. یادم می‌آید در جلسه‌های پایانی، حتی واژه‌های ساده و آشنا را هم نمی‌توانستم بنویسم و دائم به درستی‌اش شک می‌کردم.
    به‌نظر من، رعایت کامل قوانین ویراستاری از زیبایی نوشته می‌کاهد. فقط می‌خواهم درست‌نویس باشم، نه دستورنویس یا زبان‌شناس. گمان می‌کنم برای این کار باید حدّی میان دستور‌نویسان و زبان‌شناسان بیابم. مانند لواشکی که نه خیلی تَُرش باشد و نه خیلی شیرین تا با هر ذائقه‌ای سازگار افتد. حتی اگر بخواهم روزی حرفه ویراستاری را برای خود انتخاب کنم، شاید هرگز جرئت نکنم تیشه بردارم و به جان نوشته‌های نویسنده محترم بیفتم!
    ستراحت بین‌کلاسی:
    به‌یاد نمی‌آورم اولین جلسه کلاس چطور گذشت. فقط یادم می‌آید که هر بیست دقیقه، استراحت دودقیقه‌ای داشتیم. در زمان استراحت، استاد با شوق فراوان، عکس‌هایی نشان می‌داد که برای اعضای کلاس تازگی داشت و برای من بسیار تکراری بود. به برکت اینترنت پرسرعت و حضور همیشگی‌ لپ‌تاپ در کنارم، کم پیش ‌می‌آمد که کلیپ تصویری یا عکسی، برایم تازگی داشته باشد. جالب بود که باهیجان و خنده دیگران، من هم به وجد می‌آمدم.
    استاد این کلاس:
    شاید تا جلسه دوم یا سوم، بر پیش‌داوری‌ام مُصِر بودم؛ اما خوشبختانه قضاوت من درباره ایشان نادرست بود! از شوخی‌های استاد، برخلاف تصورم، خنده‌ام می‌گرفت. هنگام حضور در کلاس، شاد می‌شدم و گذر زمان را احساس نمی‌کردم. فضا صمیمی بود، بی‌آنکه حرمتی شکسته شود. در هر زمان استراحت، استاد می‌گفت: «از جاتون بلند شین، صندلی‌ها حاجت نمی‌دن.» [با لهجه مشهدی خوانده شود.] فکر می‌کنم تنها کسی بودم که همیشه از جایم بلند می‌شدم، البته نه به‌خاطر حرف استاد؛ بلکه به این خاطر که تا یادم می‌آید، هیچ‌گاه نتوانسته‌ام بیش از نیم ساعت، سرِ جایم آرام بنشینم!
    خاطره‌ای از کلاس:
    «هرکس موبایلش، سر کلاس به‌صدا درآید، باید شیرینی بیاورد.» این، تکراری‌ترین جمله‌ای بود که در هزار ‌و ‌یک کلاس دیگر شنیده بودم. دلم تنوع می‌خواست. مثلاً اینکه بگویند: «هرکس موبایلش به‌صدا درآمد، باید شکلک دربیاورد!» البته این کار در کلاسی مختلط، ممکن نبود! خوشبختانه، هیچ‌کدام از کسانی که گوشی‌شان به‌صدا درآمد، شیرینی نیاوردند: شکلات، بیسکویت، لواشک ترش، لواشک خیلی ترش و لواشک خیلی خیلی ترش به کلاس آورده شد. همین است که می‌گویم لواشک باید طعم ترش و شیرین داشته باشد تا با هر ذائقه‌ای سازگار باشد. البته شیرینی هم به کلاس آوردند؛ اما نه کسانی‌که موبایلشان به‌صدا درآمده بود؛ بلکه کسانی که کلاس به ذائقه‌شان شیرین آمده بود.
    امتحانی عجیب:
    امتحان ویراستاری عجیب‌ترین امتحان کتبی زندگی‌ام بود. تابه‌حال سرِ امتحان نخندیده بودم؛ آن هم بلند! اصلاً مگر می‌شود آدم سرِ جلسه امتحان بخندد؟! خلاقیت استاد در طرح سؤال‌های امتحان و جواب‌هایی دورازانتظار، خاطره‌ امتحانی مهیّج را در ذهنم ماندگار ساخت. امتحان نه خیلی سخت بود و نه خیلی آسان. درست مثل لواشک ملس! امتحانم را نه خیلی خوب دادم، نه خیلی بد، درست مثل لواشک ملس!
    در آخر، اگر از من بپرسند کلاس تو را به یاد چه می‌اندازد، پاسخ خواهم داد: لواشک!

    پاسخ
  • فرزانه توابکی
    25دی 1391، 14:50

    فرزانه توابکی
    مشهد، آذر۱۳۹۱
    «مدرکی با تأیید اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی». این مدرک اولین و شاید تنها انگیزه من برای شرکت در دوره آموزشی مشهد بود؛ اما حالا بعد از تمام‌شدن کلاس‌ها می‌فهمم که دانش ارزشمندی به‌دست آورده‌ام. علاوه‌بر این، از رفتارِ همراه با احترام و تواضع استاد کلاس، آقای حیدری‌ثانی، بسیار آموخته‌ام. رفتاری که تمام ضعف‌های کوچک را کمرنگ می‌کرد و می‌پوشاند. به‌سهم خودم، از تمام کسانی که برای تشکیل‌شدن این کلاس‌ها و نشست‌های تخصصی ویراستاران تلاش کرده‌اند، صمیمانه تشکر می‌کنم.

    پاسخ
  • مش كاظم
    5بهمن 1391، 07:34

    والّا بابام‌جان دروغ چرا؟ تا قبر آ آ آ…
    ما خودِمان به‌ چشم خودمان ديديم كه كلاس‌ها چقدر خوب بود… آقايان ديگر هم خودشان مي‌دانند. 😛

    پاسخ
  • امینی مقدم
    6بهمن 1391، 20:15

    اشرف امینی‌مقدم
    مشهد، دی۱۳۹۱
    وقتی از برگزاری کلاس ویراستاری مطلع شدم و خود را برای شرکت در جلسۀ توجیهی آماده می‌کردم، حدس می‌زدم که استاد، مردی پنجاه‌ساله و آرام باشد. درحالی‌که وقتی وارد جلسه شدم، با استادی جوان، خوش‌برخورد، شاد و مؤمن روبه‌رو شدم که هم‌سن پسرم به‌نظر می‌رسید. با توضیحاتی که در جلسۀ اول داده شد، با اینکه با روزهای پرکاری مواجه بودم، تصمیم گرفتم که حتماً در این کلاس شرکت کنم و الآن از این بابت بسیار خوش‌حالم. کاش این دوره را چند سال پیش گذرانده بودم.
    کلاس حدود پنج ساعت زمان می‌بُرد؛ ولی در هیچ کس آثار خستگی دیده نمی‌شد. جناب آقای حیدری، با بیان شیوا و طنزآمیز خود و روش‌های خوبی که به‌کار می‌بردند، مثل راه‌رفتن، نوشتن برتخته، نمایش مطالب در مانیتور، نمایش عکس و فیلم کوتاه و… مانع یکنواختی کلاس می‌شدند. به‌سهم خودم از ایشان و همکاران محترمشان که همه فروتن و مؤمن و خوش‌برخورد بودند، تشکر می‌کنم.

    پاسخ
  • محسن
    بنده قبل از این دوره، کلاس ویراستاری رشتۀ روزنامه‌نگاری را در دانشگاه گذرانده بودم و در همین راستا کار هم کرده‌ بودم. اما بالاغیرتاً این دوره چیز دیگری بود! از نگاه دقیق‌تر و حرفه‌ای‌تر به ویرایش بگیرید تا داشتن دغدغۀ جدی زبان فارسی و آموزش دلسوزانه و…، همه، کفۀ ترازوی این دوره را سنگین‌تر می‌کند. راستش تازه فهمیدم که ویراستاری دورۀ دیگری است. دست‌مریزاد.

    پاسخ
  • زهرا کیوان‌فرد
    12اسفند 1391، 07:04

    زهرا کیوان‌فرد
    اصفهان، بهمن۱۳۹۱
    به‌نظر من، خوبی‌های کلاس و مدرسان و رضایت قلبی دانش‌پذیران در تمام نوشته‌ها به‌چشم می‌خورد. قصد تکرار این مطالب را ندارم؛ اما به نوبۀ خود لازم می‌دانم از جناب آقای باقری به‌خاطر تدریس بی‌نظیرشان تشکر کنم. درضمن، ایشان ازنظر من، الگوی شایسته و نمونۀ مسلمان واقعی هستند که این آیه دربارۀ ایشان صدق می کند: «الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا.» (کسانی‌که راه ما [یعنی زیبا زندگی‌کردن] رااز ما پرسش کند، راه را به ایشان نشان می‌دهیم.)

    پاسخ
  • مریم رمضانی
    مشهد، بهمن۱۳۹۱
    کارگاه ویرایش به معنای واقعی کلمه «پربار» بود. الان که نمرین‌های ویرایشی را حل می‌کنم، واقعاً لذت می‌برم. حالا بیشتر احساس ویراستارشدن می‌کنم. نرم‌افزارها و فایل‌هایی که استاد حیدری در آخرین جلسۀ کلاس به ما دادند، عالی بود. خیلی جالب است که کلاس، خدمات پشتیبانی هم دارد.
    راستی نکته‌ای طنزآمیز هم دربارۀ کارگاه مهارت‌های پیشرفتۀ ورد برایتان بگویم:
    در مقایسه با اطرافیانم، آشنایی بیشتری با ورد داشتم؛ به‌همین‌ دلیل قبل از برگزاری کارگاه، مردد بودم که اصلاً ممکن است مطلب تازه‌ای به ما یاد بدهند یا خیر؛ اما بعد از تمام‌شدن کارگاه یقین پیدا کردم که هیچ از ورد نمی‌دانستم!

    پاسخ
  • حسین حایز
    27اسفند 1391، 06:31

    حسین حایز
    اصفهان، بهمن۱۳۹۱
    سال‌ها خواندیم و شنیدیم که «ضرب زبدٌ عمراً»؛ (زید عمرو را زد). حالا می‌خوانیم «بچه گلدان را شکست». آخرش نفهمیدیم چرا زید عمرو بیچاره را زد! حالا معمای دیگری اضافه شده که چرا بچه گلدان را شکست.
    شاید برای اینکه حواس خودمان را جمع کنیم! وقتی حرفی می‌زنیم یا چیزی می‌نویسیم، کسی هست که آن را می‌شنود یا می‌خواند و نباید حرف را زد؛ بلکه باید آن را گفت؛ چون زدن مساوی است با شکستن. پس اگر زید با عمرو سخن می‌گفت، شاید گلدان بچه همیشه سبز بود. پس نتیجه می‌گیریم که درست سخن‌گفتن مساوی است با همیشه سبزبودن. همین است که استادان سخن گلستان و بوستان به ما هدیه کردند؛ یعنی آن‌گونه سخن گفتند که هرگز فراموش نمی‌شود.
    کلاس ویراستاری هم استادی دارد. اگر حواست جمع باشد، می‌توانی آن‌قدر دامن خود را از گل‌هایی که به تو هدیه می‌دهد، پر کنی که خودت گلستانی باشی از معرفت. حال اگر دامن از دست رفت، زیر پایت فرشی است از گل و ریحان و بوی خوش . پس نتیجه می‌گیریم که کلاس ویراستاری با آقای باقری خیلی باحال است.

    پاسخ
  • ایمان آقابابایی
    28اسفند 1391، 14:03

    ایمان آقابابایی
    تهران، بهمن۱۳۹۱
    آکادمی موازی پدیده‌ای است در کشور ما که نمی‌توان منکر آن شد: مؤسسه‌هایی به‌موازات و تاحدی هم به‌قدرت آکادمی‌های رسمی. مؤسسه ویراستاران حرفه‌ای پارس رااز این جمله می‌توان دانست. من در دورۀ کارگاه ویرایش، همه چیز را نو دیدم: روش آموزش، برخوردهای اداری، روابط انسانی میان دانش‌پذیران و معلمان همه نو بود. پدیدۀ تازۀ دیگر این بود که می‌شد معلم بگوید: «نمی‌دانم؛ ولی می‌پرسم… .» روش تعاملی ادارۀ کلاس‌ها باعث می‌شود شرکت کننده‌ها نکات بسیار از هم یاد بگیرند و روابط ماندگار ایجاد می‌شود.
    تصمیم ارزشمندی پشت کار حس می‌شود، بر این اساس که زبان فارسی را سالم‌تر و روان‌تر سازند. تصمیم بزرگی است در حد فرهنگستان یک کشور؛ اما به‌نظر من حاصل خواهد شد. نگاه غیرمادی مؤسسان و معلمان، این هدف را دسترس‌پذیر خواهد کرد. شرکت‌کنندگانِ دوره‌ها بهترین معرف و مُبَلغ این نوع نگاه سالم و روان به زبان فارسی خواهند شد. امیدوارم این آکادمی برقرار بماند. به‌ویژه اینکه مانند آکادمی افلاطون چیزی بر سردرش نوشته نشده: ورود برای همه آزاد است.

    پاسخ
  • فریبرز راهدان‌مفرد
    28اسفند 1391، 15:17

    فریبرز راهدان‌مفرد
    اصفهان، شهریور۱۳۹۱
    کارگاه ویرایش در قیاس با دوره‌های مشابهی که نگارنده در آن شرکت کرده است، دست‌کم دو ویژگی داشت:
    نخست، استحکام و اتقان استادباقری در ارائۀ دیدگاه خویش. می‌دانیم که در فضای کنونیِ نثر فارسی، سوگمندانه ویرایش بسیار سلیقه‌ای شده است و معیار همه‌پذیر و فراگیری ندارد. اینکه استاد در بیان مبانی و معیارهای درست‌نویسی به‌گونه‌ای طرح بحث کند که بشود بر آن قسم حضرت‌عباس خورد، اطمینان و آرامش را بر ذهن و ضمیر شاگردان حاکم می‌کند و آنان را از تردیدهای هزارسوی سلیقه‌ای در فضای پُرازدحام نثرنویسی فارسی امروزی می‌رهاند. «از خط تیره استفاده کنیم یا نه؟»، «شیوۀ درست ارجاع‌نویسی چگونه است؟»، «عددنویسی در متن چه شیوه‌ای دارد؟» و… . این‌ها نمونه‌ای از گِره‌های ناگشوده و ناسفتۀ درست‌نویسی است که به‌مدد قوت بیان و صلابت علمی و القاییِ استاد در این کارگاه پاسخ می‌یافت و ذهن کارآموزان را از شلم‌شوربای حاکم بر فضای نویسندگی امروز آزاد می‌ساخت.
    دوم، طرح نکات کلیدی و کاربردی و مشکلات عینی ویراستاری از سوی استاد. جناب باقری، استاد دوره، مباحث را صرفاً از منظر علمی و تئوریک طرح نمی‌کرد. وی بر نکاتی انگشت می‌نهاد که هر ویراستار در عمل با آن مواجه می‌شود. استاد، خود، در این کار استخوان خُرد کرده و دود چراغ خورده بود. می‌دانست مسائل محوری و اصلی ویرایش چیست و همان‌ها را طرح می‌کرد. راهکاری هم که پیش می‌نهاد، منطقی و خِردپذیر بود. وجوه مختلف راهکار را بیان می‌کرد، سپس دیدگاه خود را در قیاس با سایر پاسخ‌ها می‌سنجید و دلایل برتری آن را شفاف به داوری می‌گذاشت. کارآموزان نیز آزادانه و بی‌دغدغه، نقد یا نظر خود را می‌گفتند. این‌گونه، بحث به سرانجامی مشخص می‌رسید. گویی مسئله فقط حل نمی‌شد، بلکه پایان می‌پذیرفت.

    پاسخ
  • مائده شیروانی
    28اسفند 1391، 16:59

    مائده شیروانی
    تهران، بهمن۱۳۹۱
    گاهی اوقات بعضی چیزها خیلی با اهمیت به‌نظر نمی‌آیند. به‌همین سبب، آن را به تعویق می‌اندازیم. شاید این دوره از همان دوره‌هایی است که باید سال‌ها پیش، همان وقتی که مانند دوستان کم‌سن‌وسالِ همین دورۀ ویراستاری، درحال گذراندن کارشناسی ادبیات بودم، به این کلاس می‌آمدم. تجربۀ خوبی بود که کاش زودتر آن را تجربه می‌کردم.
    همیشه محاسن و معایب در کنار هم می‌آیند؛ اما، بی‌اغراق، محاسن این کلاس بیش از معایب آن بود: استادان مجرب، دوستان تحصیل‌کرده و دوست‌داشتنی، مطالب آموختنیِ بسیار و پذیراییِ وقت استراحت.
    آنچه مرا راغب ساخت تا تصمیم بگیرم در دوره‌های word این مؤسسه نیز شرکت کنم، پرباری کلاس و مفاهیم درسی بود و جوّ خوب دوستانۀ آن. البته این دورۀ ویراستاری، همان‌طورکه گفتم، باعث شد تا بفهمم به‌قول معروف «هیچ نمی دانم» و خدا را شاکرم که توفیق شرکت در این دوره را به من داد و انگیزه‌ای برای مطالعه ودقت هرچه بیشتر شد.
    نکات دیگری هم بود؛ مانند جوّ دوستانۀ کم‌نظیر، اخلاق خوب و صمیمی استادان و یاری دائمی آنان و جزوۀ کم‌نقص درسی. در پایان بر استادان عزیز درود و سپاس می فرستم. به امید دیداری نو.

    پاسخ
  • زینب زعفرانچی
    28اسفند 1391، 17:44

    زینب زعفرانچی
    تهران، بهمن۱۳۹۱
    می‌خواستم فقط ویرایش یاد بگیرم. حالا بیشتر می‌دانم، بیشتر ذوق دارم، بیشتر دلتنگم! حالا فکر‌هایم به کاغذ بیشتر نزدیک است؛ هرچند واهمه‌شان از خودکار رنگی و غلط‌گیر بیشتر شده باشد.

    پاسخ
  • زهرا منتظری
    28اسفند 1391، 17:51

    زهرا منتظری
    تهران، اسفند۱۳۹۱
    به‌نظر من، می‌توان گفت:انگیزۀ بیشترِ کسانی‌که کارگاه ویرایش می‌آیند، در ابتدا به‌دست‌آوردن شغلی راحت و کم‌دردسر است. پس از شروع کلاس‌ها، استادان جوان این کارگاه با علاقه و انگیزۀ بسیاری که خود به کارشان دارند، درواقع از جان و دل تلاش می‌کنند و درنتیجه، انرزی وانگیزۀ خود را به دانش‌پذیرانشان نیز منتقل می‌سازند؛ به‌طوری‌که در پایان دوره، دست‌کم در نیمی از آنان علاقه به زبان درست و معیار فارسی و کاربرد آن جوانه می‌زند. این علاقه هم برای خودشان و هم برای زبان فارسی مفید و ارزشمند است. با آرزوی موفقیت هرچه بیشتر برای تمامی تلاشگران عرصۀ ویرایش.

    پاسخ
  • الهه باقری
    29اسفند 1391، 06:13

    الهه باقری
    اصفهان، بهمن۱۳۹۱
    نوشتن نوعی تخلیه است؛ تخلیۀ چیزی که بر رگ‌های مغز سنگینی می‌کند. پس باید نوشت. از آن فضای سبز دوست‌داشتنی که محل برگزاری کلاس درست‌نویسی بود و از… . پس از مدت‌ها روزمرگی، کلاس متفاوتی رقم خورد. دغدغۀ درست‌نویسی مقاله‌هایم، مرا به‌سمت این کلاس هدایت کرد، نوشتن مقاله‌های خوب و کم‌ غلط.
    از حاشیه‌های کلاس هم چند جمله‌ای بنویسم: پذیرایی‌های خوش‌رنگ و آن بستنیِ به‌یادماندنیِ زادروز استاد که همگی مهمان وی بودیم. همین حاشیه‌ها هستند که خاطره می‌شوند و در یادها می‌مانند.

    پاسخ
  • سپيده رجبي
    1فروردین 1392، 22:21

    سپيده رجبی
    اصفهان، بهمن۱۳۹۱
    ارائۀ مخلصانۀ دروس با هدف آموزش واقعی و کاربردی و مفید، نظم و تعامل دوستانۀ استاد در كلاس از ويژگي‌های مثبت اين دوره بود.

    پاسخ
  • مریم رمضانی
    مشهد، بهمن۱۳۹۱
    جالب‌‌تر از کلاس ویرایش، امتحان آن بود: از نکته به نکته جزوه و کلاس سؤال طرح شده بود و تقریباً چیزی شبیه کنکور بود. مدل طراحی سؤال‌ها خیلی جذاب بود و کلّی مرا سرذوق آورد و باعث شد اصلاً خستگی سه ساعت نشستن و کار فکری را حس نکنم. کاش کلاس‌های دانشگاه و امتحان‌های آن هم همین‌طور بود… . من از کارگاه ویرایش و امتحان آن کلّی ایده گرفتم. به این سبب، از استاد محترم، آقای سید‌حمید حیدری ثانی، سپاسگزارم.

    پاسخ
  • علی حرّی
    نجف‌آباد، بهمن۱۳۹۱
    …هرچه که پیش می‌رفتیم، می‌فهمیدیم که چقدر فارسی را بد یاد گرفته‌ایم و چقدر سالم سخن‌گفتن، زیباتر است. از هجوم زبان‌های دیگر بر زبان فارسی که مطلع شوی، دلت به حالش می‌سوزد. مسئولش ما مردمانیم و مترجمان.

    پاسخ
  • مهرالسادات جمشیدپور
    3فروردین 1392، 08:32

    مهرالسادات جمشیدپور
    نجف‌آباد، اسفند۱۳۹۱
    زلیخاگفتن و یوسف‌شنیدن
    شنیدن کِی بوَد مانند دیدن

    پاسخ
  • شهناز خواجه
    5فروردین 1392، 14:30

    شهناز خواجه
    نجف‌آباد، بهمن۱۳۹۱
    مهم‌ترين انتظارم از کارگاه ويراستاران در نجف‌آباد که خوشبختانه برآورده شد، آموزش برپايۀ درس‌نامه‌ای بود که مرزهای ويرايش را مشخص و نقش سليقه را در اين فن کمرنگ‌ کرده باشد. اين مسئله‌‌ای بود که پيش‌تر در هيچ کتابی، حتی آثار ويراستاران حرفه‌ای و برجسته، نيافته بودم. نکتۀ ديگر اين است که آقای باقری، مدرس کارگاه، اصولی را که آموزش می‌داد، خود در نگارش درس‌نامه به‌کار برده بود؛ حال آنکه در کتاب‌های ويرايشی که تاکنون ديده‌ام، نويسنده به اصول مدنظر خود پايبند نبوده است. اصول گوناگون ويرايش در اين کارگاه آموزش داده شد که همگی برآيند مطالعه و تجربۀ بسيارِ مدرس بود. در اين‌ ميان، مثال‌های فراوان درس‌نامه نيز بسيار سودمند بود.
    تدريس آقای باقری براساس اين گفته بود که معلم بايد دست ذهن دانش‌آموز را بگيرد و او را به سرمنزل مقصود برساند. هنر آقای باقری در به‌کاربردن همۀ شيوه‌ها و شگردها برای فهماندن مطالب، ستودنی بود. دوستان، حالت‌های استاد را در آموزش فاصله‌گذاری، به‌ويژه پيش و پس از نشانه‌های سجاوندی، حتماً به‌خاطر خواهند سپرد! آقای باقری بسيار دلسوزانه آموزش می‌داد و از هدردادن حتی يک دقيقه هم خودداری می‌کرد. ساعت‌های طولانی کلاس را لطيفه‌های استاد کوتاه می‌کرد. نارسيس ورزشی هم دستيار استاد بود در شاد و متفاوت‌کردن فضای کلاس. بااين‌همه، انتظار داشتم کلاس بيشتر از این حالت کارگاهی داشته باشد. اين، خود، نتيجۀ استقبال فراوان از دوره و تعداد بسيارِ دانش‌پذيران بود. درمجموع، حضور در کارگاه فرصتی بود که خوش‌حالم آن را از دست ندادم.

    پاسخ
  • مختار رنجکش
    7فروردین 1392، 05:36

    مختار رنجکش
    اصفهان، بهمن۱۳۹۱
    وقتی می‌گویند چیزی یا کسی را توصیف کنید، نمی‌دانم چرا تصوّر می‌کنم که باید تعریف کنم! اما این‌بار تصمیم کُبری گرقته‌ام که تا حدّ ممکن توصیف کنم.
    تجربۀ کلاس‌های دانشگاه، آن‌هم بعد از ساعت کار روزانه، تجربۀ خوشایندی نبود. معمولاً کلاس‌های بعدازظهر برایم خسته‌کننده بود. پیش از تشکیل دورۀ «ویرایش و درست‌نویسی» باز همین تصوّر ذهنی برایم وجود داشت. بااین‌حال، به‌خاطر علاقه و موقعیّت شغلی، حاضر بودم خستگی آن را تحمّل کنم.
    وقتی جلسۀ اول وارد کلاس شدم، استاد مشغول وصل‌کردن سیم‌های ویدئوپروژکتور بود. ایشان را نمی‌شناختم، فکر می‌کردم کسی که در حال وررفتن به سیم‌هاست، یکی از کارمندان مرکز آفرینش‌های ادبی قلمستان است! راستش تصور می‌کردم استاد باید مسن‌تر از این‌ها باشد. تصویر ذهنی من از استادِ این کلاس، فردی پنجاه‌ساله با موهای جوگندمی بود. البته علّتش را نمی‌دانم. وقتی از بغل‌دستی‌ام پرسیدم استاد کیست و کِی می‌آید، هم‌او را به من نشان داد. تعجّب کردم! خوب که نگاهش کردم، جوان بود، اما دلنشین و دوست‌داشتنی.
    از این‌ها بگذریم که شروع کلاس دیر می‌شود. اين توصيف ادامه دارد…

    پاسخ
  • همایونی
    نجف‌آباد، بهمن۱۳۹۱
    کارگاه آموزشی ویرایش و درست‌نویسی عنوانی بود که برای اولین‌بار با آن مواجه شدم. با خواندن توضیحاتی که در زیرِ آن نوشته شده بود، تصمیم گرفتم در جلسۀ توجیهی شرکت کنم. پس از جلسۀ توجیهی، احساس کردم که زبان فارسی را آن‌طور که شایسته است، بلد نیستم. به‌کلّی ناامید بودم؛ اما آقای محمدمهدی باقری، مدرس کارگاه، آن‌قدر بانشاط و متفاوت تدریس می‌کردند که در جلسات بعدی، هر روز امیدوارتر از روز قبل بودم.
    فضای آموزشی این کارگاه بسیار متفاوت با فضاهای آموزشی دیگر بود؛ یعنی کلاسی پر جنب‌وجوش، شاداب و پرکاربرد را تجربه کردم. در روزهای پایانی دوره، به‌حدی احساس مسلط‌شدن به متن‌ها مرا فرا‌گرفته بود که وقتی با دیگران حرف می‌زدم، سعی می‌کردم اشتباهات لفظی آن‌ها را مؤدبانه و با دلیل، گوشزد کنم. همچنین با دیدن متن‌ها دقت می‌کردم تا ایرادهای نوشتاری را پیدا کنم.
    بالاخره روزهای پایانی دوره به‌سر رسید و روز آزمون باید امتحان پس می‌دادم. خوشبختانه شیوۀ عالی درس‌دادن آقای باقری آثار عالی داشت؛ ازجمله اینکه بنده، نیازی به مرور طاقت‌فرسای شب امتحان نداشتم و درحین امتحان، با آرامش کامل شروع به نوشتن کردم.

    پاسخ
  • نیلوفر طباطبایی عقدا
    8فروردین 1392، 13:25

    نیلوفر طباطبایی عقدا
    اصفهان، بهمن۱۳۹۱
    به نام آفریدگار هنر و زیبایی که هرآنچه به ذهن انسان می‌رسد، از برداشت زیبایی‌های آفریدگار یکتاست.
    اهداف شخصی بنده پس از شرکت در دورۀ کلاس‌های ویراستاران:
    ۱.درست صحبت‌کردن؛ ۲. درست‌نوشتن و کابرد درست نشانه‌های صوری زبان فارسی؛ ۳. جلوگیری از ورود واژه‌های بیگانه به زبان فارسی، در عین ترویج صحیح کلمات فارسی؛ ۴. رواج واژگان اصیل ایرانی به دیگران که خود، زیبایی شاهکاری در تبادل احساسات دارد؛ ۵. ویرایش کتاب‌های هنر؛ ۶. بازنویسی و اصلاح متن‌های ادبی و دلنوشته‌هایم.
    دغدغۀ آغازین برای حضور در کلاس: به‌سبب ناآشنابودن با مباحث کلاس، هیچ دغدغه‌ای نداشتم.
    دغدغۀ ذهنی‌ام در حال حاضر: گسترش و رواج کلمه‌های ایرانی به‌جای کلمه‌های بیگانه و واردشده و به‌کارگیری درست نشانه‌ها و جلوگیری از دام‌های حشو و کاربرد درست فعل‌های بند موصولی و… .
    اهداف کلّی من برای گروه ویراستاری در اصفهان: کمک به افزایش سطح دانش خود و دیگر هم‌گروهانم.
    نگاهی گذرا به کارگاه برگزارشده: روز جلسۀ اختیاری با ذوق بسیاری پا به باغ غدیر گذاشتم. جمع‌شدن و دیدن کلاسی پر از دانشجو، برایم یادآور خاطره‌های دوران دانشجویی بود؛ ولی وقتی وارد کلاس شدم، توی ذوقم خورد: انگار وارد حوزۀ علمیه یا یخچال شده بودم! از اینکه با مادرم به مهمانی نرفته بودم، از خودم دلخور بودم. ثانیه‌ها می‌گذشتند و من حرص می‌خوردم… تا اینکه خانومی با شال بنفش خوش‌رنگ وارد شد و شروع به سخنرانی کرد. سرتاپایش سیاه بود و تنها نکتۀ جذابش همین رنگ بنفش بود. سخنانش شیوا بود؛ اما من غرق در رنگ شالش شده بودم. گه‌گداری متوجه سخن‌هایش می‌شدم که از خوبیِ استاد و صمیمت و فایده‌های دورۀ گذشته می‌گفت. پس از آن خانم، دو آقا نیز آمدند و دغدغه‌هایشان را برایمان گفتند. دلم می‌خواست هرچه زودتر استاد را ببینم.
    وقتی استاد وارد شد و شروع به صحبت کرد، به‌نظرم خوب آمد، نه ایدئال. چهره‌اش بسیار خسته بود. با خودم گفتم: پس شادی و طنز کلاس کجاست؟! چند دقیقه‌ای نگذشت که پیامی برای استاد رسید. پس از خواندن، چهره‌اش خندید و جوّ کلاس را تغییر داد. روز‎‌‌های بعد هم دیگر خبری از خشکی بچه‌ها در جلسۀ اول نبود. جمعی دوست‌داشتنی داشتیم و استادی ماهر برای انتقال مفاهیم درسی در قالب جملات طنزآور.
    قشنگ‌ترین روز به‌یادماندی دوره روز گردِهم‌آمدن بچه‌های دورۀ قبل و جدید بود. البته فقط من نمایندۀ گروهمان بودم و همه به بهانه‌های رنگارنگ نیامده بودند. شادی آن روز با رفتار غافلگیرکننده‌ای که بچه‌ها برای تولد استاد محیا کرده بودند، ادامه یافت. صمیمت بچه‌ها مرا به وجد آورده بود. حس قشنگ و وصف‌ناپذیر ارتباط استاد با خانمشان، عکس‌های دسته‌جمعی، همه‌وهمه روزی شاد و پرانرژی برایم ساخت.
    درکل، دورۀ جذاب و پرمحتوایی بود. به‌نظرم هر ایرانی باید برای یک بار با موضوع‌های دورۀ ویراستاری آشنا شود؛ حتی اگر نخواهد ویراستار شود.

    پاسخ
  • کمال رحیمی
    9فروردین 1392، 12:08

    کمال رحیمی
    نجف‌آباد، بهمن۱۳۹۱
    به‌نظر بنده، این کار شما یعنی برگزاری دوره ویراستاری سرآغاز تحول و حرکت بزرگی در آینده زبان و ادب فارسی و درست‌نویسی است. این‌جانب بسیار خوش‌حالم که به جرگه شما بزرگواران پیوستم.

    پاسخ
  • سعیده بقایی
    9فروردین 1392، 16:24

    سعیده بقایی
    اصفهان، بهمن۱۳۹۱
    تابستان ۱۳۹۱ بود که پشت درِ یکی از کتاب‌فروشی‌ها، تبلیغی از کلاس ویرایش به چشمم خورد. پوستر زیبا و هوشمندانه‌ای به نظرم آمد. دو سال پیش، کلاس ویرایش رفته بودم؛ ولی نه در حدّ اشباع‌شدن. اما خب، متأسفانه پیشِ رو ده روز پشت‌سرهم تشکیل می‌شد و بعضی روزهایش را نمی‌توانستم بروم. به‌هرحال، دوره را نرفتم.
    گذشت و گذشت تا سه ماه پیش که از قلمستان تماس گرفتند و گفتند: «دومین دورۀ کارگاه ویرایش قرار است برگزار شود. نام شما جزو رزِروی‌ها بوده است.» هرجور بود، برنامه‌هایم را تنظیم کردم تا بتوانم در کلاس شرکت کنم. خدا را شکر که شد! می‌دانید، بعضی وقت‌ها برخی اتفاق‌ها در زندگی آدم، نقطۀ عطف است؛ زیرا دست روی دغدغۀ آدم می‌گذارد. مثل همین کارگاه که یادم داد فرهنگ‌سازی از دل همین رعایت‌های کوچک من و بقیه شکل می‌گیرد.
    اما از اتفاق‌های کلاس بخواهم بگویم، باید برگردم به گذشته‌های دور. دوم دبستان که بودم، وقتی املا می‌نوشتیم، باید حواسمان را جمع نقطه‌ها هم می‌کردیم. همیشه یکی از بچه‌ها می‌گفت: «خانم، من جای کاماها را هم حفظم!» آن روزها خیلی دوست داشتم من هم بفهمم؛ ولی برایم هضم‌شدنی نبود که چطور می‌شود فهمید جای کاما، کجای متن است. اقرار می‌کنم تا قبل از کارگاه ویرایش شما، این مشکل به‌‌طور واضح برایم حل نشده بود و این دوره آن میل کودکانه را به‌خوبی پاسخ داد.
    وقتی به‌طور جدی، قلم دست گرفتم تا شغلم با نوشتن سروکار داشته باشد، با موجودی به‌ نام نقطه‌کاما آشنا شدم. باید اعتراف کنم این آشنایی در نوع نگارشم خیلی اثربخش بود. انگار که دنیای دیدن و به‌تصویرکشیدن برایم بزرگ شده باشد؛ اصلاً ۸۰درصد لذت‌های دنیا را با این کاربردِ نقطه‌کاما می‌بردم: حرف اصلی که قرار است بزنم، با نقطه‌کاما به جملۀ قبلی بچسبانم؛ حالا این حرف می‌خواهد جمله باشد، کلمه یا حرف حتی! تمام دوست‌‌داشتنی‌هایم داشت نقش‌برآب می‌شد، وقتی سرکلاس فهمیدم که این، کاربرد نقطه‌کاما نیست. ازآن‌سو کاربردهای دونقطه مشکل را که حل کرد، هیچ، راه‌های جدیدتری جلویم باز کرد. انگار که دنیای نگاهم گسترده‌تر شده باشد. البته در زمینۀ دونقطه هنوز هم مشکل وجود دارد؛ چون مخاطب عادی از کاربردهای دونقطه آگاه نیست و گاهی نمی‌تواند با آن ارتباط برقرار کند. این موضوع به‌خصوص در بحث شعر و متن خلاق، خود را نشان می‌دهد که بعدتر به آن می‌پردازم.
    از دو سال پیش که اولین کلاس ویرایش را جای دیگر گذراندم تا یک ماه پیش، فکر می‌کردم ویرایش سلیقه‌ای است و اصلاً مشکلم را با بسیاری مشکلات ویرایشی از جمله نیم‌فاصله‌ها با سلیقه حل کرده بودم؛ اما خب، ظاهراً طبق دورۀ اصول‌محور و سلیقه‌کُشِ شما «خود غلط بود آنچه می‌پنداشتیم».
    خیلی وقت‌ها به‌خاطر اینکه معنای دیگری از یک جمله می‌گرفتم، شاید حتی مسخره هم می‌شدم؛ آن‌قدر که گاهی نظر نمی‌دادم و حرفم را نمی‌زدم. زمانی که فهمیدم پیداکردن کژتابی، کمک می‌کند تا ذهن، بیشتر تحلیلی شود، جرئت پیدا کردم و اعتمادبه‌نفسم در بیان نظرهایم بیشتر شد.
    هنوز هم که هنوز است، تا جایی که بتوانم از حداکثر غیبت‌های مجازم در کلاس‌هایی که می‌روم استفاده می‌کنم؛ ولی خب این یکی فرق داشت. حیفم می‌آمد سر کلاس نباشم. گفتنی است به‌خاطر این پنج‌ هفته به بعضی کارهای دیگرم نرسیدم و از حجم زیادِ مطالب بیان‌شده سردرد گرفتم و از لحاظ جسمی توانم خیلی کم شد؛ ولی همۀ این‌ها به‌کنار، ارزشش را داشت؛ چون هم با ویرایش به‌صورت جدی‌تر آشنا شدم و هم مشاهده‌گرِ تدریسی عالی و کلاس‌داری زیبایی بودم.
    از طرفی، بعضی‌وقت‌ها موقعیت‌های خوبی برای تلنگر پیش می‌آمد؛ مثل آن روز که آقای باقری، سر کلاس، مثالی از دستۀ واجب‌ها زد و گفت: «مثل نماز است: در هر حالتی واجب است؛ حتی روی تخت بیمارستان، حتی اگر فقط با حرکت چشم باشد.» درکل، این کلاس تجربۀ بسیار خوبی بود و آقای باقری جزو دوسه استاد برترم هستند.

    پاسخ
  • الهام لطفی
    10فروردین 1392، 08:22

    الهام لطفی
    نجف‌آباد، بهمن۱۳۹۱
    تجربه‌ام در نویسندگی در حد یک پایان‌نامه و چند مقاله بود؛ اما هنگام نوشتن وسواس زیادی داشتم. به‌طور اتفاقی، از برگزاری دورۀ ویرایش در نجف‌آباد آگاه شدم و بعد از خواندن مطالب درج‌شده در تارنمای ویراستاران، احساس کردم با گروه متفاوتی آشنا شده‌ام؛ پس تصمیم گرفتم، برای بهترنوشتن و خواندن و صحبت‌کردن، در این دوره شرکت کنم.
    اگر بخواهم توصیف جامع و دور از هرگونه تعارفی از کارگاه ویرایش و درست‌نویسیِ گروه «ویراستاران» ارائه کنم، باید بگویم در این دوره با مجموعه‌ای سرشار از «ترین‌ها» روبه‌رو شدم: استاد ما، جناب آقای باقری، از خلاق‌ترین، مؤدب‌ترین، معنوی‌ترین، دلسوزترین، جدی‌ترین و درعین‌حال شوخ‌ترین استادهایی بودند که تاکنون با آنان برخورد کرده بودم. مباحثی که در درس‌نامه گنجانده بودند، از ناب‌ترین، کلیدی‌ترین، کارآمدترین و شیواترین بحث‌های ویرایش بود که استاد به زبانِ ساده و طنز و درخورفهم تدریس می‌کردند. جوّ کارگاه ویرایش بسیار دوستانه و یکی از تعاملی‌ترین و متنوع‌ترین کارگاه‌هایی بود که تاکنون تجربه کرده بودم. متنوع، چون در چهار ساعتِ حضور در کلاس، استاد ترفندهای بسیاری برای دوری از خستگی فراگیران و یکنواختی کلاس به‌کار می‌بردند؛ ترفندهایی مثل پذیرایی‌کردن، حرکات نرمشی همراه با برنامۀ نارسیس، پخش کلیپ‌های کوتاه و گاه خنده‌دار و… .
    به‌طور کلی در این دوره، چهل ساعتِ مفید و متفاوت را گذراندم و بیشترِ انتظاراتم برآورده شد که از این بابت سپاسمند استاد بزرگوار هستم. به‌امید روزی که همۀ فارسی‌زبانان، خود، آموزه‌های این مجموعۀ سرشار را تجربه کنند؛ چون به‌نظر می‌رسد برای حفظ سلامت زبان فارسی و زنده‌نگه‌داشتن آن، گذراندان چنین دوره‌ای لازم است. البته بر اهل فرهنگ و قلم واجب است که چنین دوره‌ای را طی کرده و به زیرساخت‌های زبان فارسی توجه کنند.

    پاسخ
  • حکیمه پوراسماعیلی
    14فروردین 1392، 17:45

    حکیمه پوراسماعیلی
    نجف‌آباد، بهمن۱۳۹۱
    زهی خیال باطل که بتوان با چند مطلب درباره ویرایش دانستن، نویسنده و مترجم شد؛ ولی دانستن نکات ویرایش انسان را دقیق و باریک‌بین می‌کند و طی سالیان متمادی، با تمرین در این عرصه می‌توان درست و خوب نوشت. من بیشتر قصد داشتم که بتوانم خوب مقاله بنویسم و کلاس مفید بود.

    پاسخ
  • شهربانوسادات افتاده
    12اردیبهشت 1392، 09:33

    شهربانوسادات افتاده
    تهران، بهمن۱۳۹۱
    داستان کارگاه
    روز آغاز
    همچون کودکی در روزهای اول دبستان: ذهنی پاک و آمادۀ آموختن و نگاهی معصومانه به لب‌های آموزگار.
    روز پایان
    جملۀ مادر در ذهن کودک: «وقتی الفبا یاد بگیری، می‌توانی تمام کلمات را بخوانی و بنویسی»؛ اما کودک تازه امروز می‌داند که هیچ نمی‌داند.
    کارگاه ویرایش سرشار بود از دانش و احترام و مهر.

    پاسخ
  • خدیجه عارفی
    20اردیبهشت 1392، 19:37

    خدیجه عارفی
    کارگاه ورد، تهران، شهریور۱۳۹۱
    نمی‌دانم با چه زبانی از آقای باقری سپاسگزاری کنم. از اینکه همیشه پاسخ‌گوی سؤالات ما هستند و وقت می گذارند، حتی در میهمانی!
    بضاعت ما برای جبران الطاف ایشان،دعای خیر و آرزوی تندرستی و عافیت برای ایشان است.

    پاسخ
  • سیدرضا حسینی
    12خرداد 1392، 07:38

    سیدرضا حسینی
    نجف‌آباد، بهمن۱۳۹۱
    خدایی‌اش کلاس خوبی بود: شاد، مفید،اثربخش، پرمحتواو… . مدت‌های مدیدی بود که به‌دنبال حرفه‌ای مناسب در کنار کارم بودم. کار ویرستاری را خیلی دوست داشتم؛‌ زیرا شغل من اقتضا می‌کرد که ویراستاری انجام دهم؛ ولی چون آن را به‌درستی بلد نبودم، ناشیانه عمل می‌کردم. به‌هرحال بسیار خوش‌حال شدم که این دوره در شهرمان برگزار شد و با علاقه زیاد از آن استقبال کردم.
    نمی‌دانم چرا همه از این دوره کلاس‌ها فقط تعریف می‌کنند و هیچ‌کس انتقادی نمی‌کند؛ با اینکه آقای باقری خود گفتند که از ما انتقاد هم بکنید.
    اما انتقاد. انتقادهای زیادی به آقای باقری داشتم که برای ایشان ایمیل کردم. شاید دیگر لازم نباشد که در اینجا دوباره ذکر کنم. امیدوارم که ایشان انتقادها و پیشنهادهای ما را دوستانه پذیرا باشند و در دوره‌های بعدی خود به‌کار گیرند.

    پاسخ
  • نسرین سعیدی
    19خرداد 1392، 08:24

    نسرین سعیدی
    تهران اردیبهشت۱۳۹۲
    تا به امروز، هیچ‌وقت از نوشتن نترسیده بودم. قلم و کاغذ رازداران خاموشی بودند که در لحظه‌های غم و حساس زندگی به کمکم می‌آمدند. آن زمان بدون هیچ محدودیتی قلم مکنونات قلبم را روی کاغذ جاری می‌کرد.
    هرچه بود، می‌نوشتم. نمی‌گذاشتم این بار بر قلبم سنگینی کند؛ ولی از وقتی‌ فهمیدم چقدر می‌شود غلط نوشت، چقدر کلمه‌هایی را نوشته‌ام که جزء واژه‌های نامأنوس یا کلیشه بوده‌اند، چقدر بین اجزای فعل‌هایم فاصله بوده و چقدر بی‌خودی «را» و «که» و… در نوشته‌هایم به‌کار برده‌ام و چه کلمه‌هایی بوده‌اند که به‌جای سر‌هم‌نوشتن، حکم به‌ جدایی‌شان داده‌ بودم،
    ترس از نوشتن پیدا کرده‌ام.
    درست‌ است که هیچ‌وقت، هیچ‌کس نوشته‌هایم را نمی‌خواند؛ ولی احساس گناه می‌کنم: احساس هدردادن ساعت‌هایی را که سر کلاس ویراستاری نشسته بودم، احساس ناسپاسی از استادانی که خالصانه دانسته‌های خود را به من آموختند، احساس دهن‌کجی به دوستانی که برای درست‌نویسی تلاش می‌کنند. دیگر حق‌ ندارم به‌جای نقطه‌کاما، نقطه بگذارم یا کلمات غیرعربی را تنوین بدهم. نباید حرف دلم را با هر واژه‌ای بنویسم و… . شاید روزی رسید که آن‌قدر تبحر پیدا کردم تا… . به‌امید روزی که همه یاد بگیریم درست بنویسیم.

    پاسخ
  • مرضیه توفیقی
    21خرداد 1392، 10:27

    مرضیه توفیقی
    تهران، اردیبهشت ۱۳۹۲
    اواخر فروردین‌ماه بود که با فاطمه علیزاده، از بچه‌های دورۀ پیشین ویراستاری، صحبت می‌‌کردم. بحث دربارۀ کار زیادِ همسر‌انمان بود و دلسوزی ما برای کمک‌کردن به آن‌ها. وقتی اسم انجمن ویراستاران را شنیدم، مشتاق شدم بفهمم چگونه جایی است و روش تدریسشان به چه‌صورت. ازطرفی هم علاقۀ فراوانی به درست‌نویسی داشتم. بالاخره، درست‌نوشتن از اصول ابتدایی روزنامه‌نگاری است و همسر من هم روزنامه‌نگاری پر‌‌کار. تصمیمم را گرفته بودم؛ بنابراین با یکی از دوستانم، مرضیه اکبر‌پور، تماس گرفتم و او هم مشتاق همراهی با من شد. همراهی او همانا و تخفیف‌گرفتن موقع ثبت‌نام هم همان!
    باوجوداینکه زمان کلاس‌ها طولانی بود، صلاً خسته‌کننده نبود. به‌‌نظرم، دلیلش زمان استراحت و شوخ‌طبعی استاد‌ان محترم است.

    پاسخ
  • اکرم زیبایی
    24خرداد 1392، 13:11

    اکرم زیبایی
    تهران، خرداد۱۳۹۲
    خیلی وقت بود دنبال چنین کلاسی می‌گشتم؛ اما در منطقۀ محروم ما، گوهردشت، چیزی پیدا نکردم. اگر هم بود، من خبر نداشتم. تااینکه روزی در دنیای مجازی ولگردی می‌کردم. اتفاقی، تارنمای ویراستاران پارس را دیدم. به‌نظرم تارنمای قَدَری آمد، با آن زیرنویس‌های هشداردهنده. بعداز زیروروکردن تارنما، با دلی آرام و قلبی مطمئن، ثبت‌نام کردم و منتظر شروع کلاس‌ها ماندم. ازآنجاکه در حوزۀ ادبیات داستانی کار می‌کنم، دلم می‌خواست ویراستار داستان‌هایم خودم باشم. اصلاً از ابتدا درست بنویسم که ویرایش نخواهد. هرچند بعد متوجه شدم که کار اصلی ما در کلاس، ویرایش متن‌های غیرخلاق است؛ ولی باکی نبود. شهریۀ کلاس، راه دور، دویدن در ایستگاه‌های مترو و نصف‌شب‌ به‌خانه‌رسیدن را به جان خریدم و راهی شدم.
    نکته بسیار آموختیم. هر چنددقیقه‌یک‌بار، نرمش می‌کردیم و عکس‌ها و فیلم‌های شادی‌آور می‌دیدیم. زنگ‌های تفریح به حیاط می‌رفتیم و جای همه خالی، چای و بستنی و دَنِت می‌خوردیم، آن هم از کیسۀ اساتید؛ البته باید می‌گفتم استادان. ویراستاری آن‌قدر نکته و ریزه‌کاری دارد که اگر وسط کلاس نیم‌ساعت استراحت نمی‌کردیم، حتماً مُخمان می‌پُکید. نمی‌دانم کار ما که می‌خواستیم یاد بگیریم سخت‌تر بود یا کار آن دو بنده‌خدایی که می‌خواستند به ما یاد بدهند؛ به‌هرروی، آموزاندند و آموختیم، سخت و آسان در کنار هم. ویرایش صوری، به‌نظرم، سخت‌تر آمد. به‌خصوص عددنویسی، کتابنامه‌، پا‌نوشت و پی‌نوشت.
    به‌هرحال کلاس به پایان رسید. هرچند فکر می‌کنم یکی دو جلسۀ آخر با عجله مطالب را رفع‌و‌رجوع کردیم. فکر کنم اگر تکلیفِ منزل بیشتر بود، ریزه‌کاری‌ها بهتر در ذهن می‌ماند. بگذریم که برای من تکلیفِ مترو بود، نَه منزل. درکل، مطلب‌های جزوه کامل و کاربردی بود. تدریس دو استاد هم نقصی نداشت؛ دو استادی که اگر جسارت نباشد، اکنون از دوستان ما هستند. کلاس را به‌خوبی اداره می‌کردند و با روحیه‌ای مثال‌زدنی، به بچه‌ها قوت‌قلب می‌دادند. مهم‌تر از همه اینکه دوستان خوبی پیدا کردم و اطمینان دارم روزی از ویراستاران بنام ایران می‌شوند؛ البته، اگر کار برای ویرایش باشد.

    پاسخ
  • حجت بوداقی
    27خرداد 1392، 12:34

    حجت بوداقی
    تهران، خرداد۱۳۹۲
    پس از حضور در کلاس‌های «ویراستاران»، دیدگاهتان دربارۀ ویراستاری دگرگون خواهد شد. این جمله مهم‌ترین تجربۀ من از شرکت در کارگاه ویرایش و درست‌نویسی است. با اینکه خود من ادبیات خوانده‌ام و کار ویرایش نیز انجام داده‌ام، پس از شرکت در کارگاه ویرایش و درست‌نویسی مطالب بسیاری یاد گرفتم که مطمئنا سطح کارم را به میزان شایان توجهی ارتقا خواهد داد.

    پاسخ
  • مرضیه اکبرپور
    4تیر 1392، 13:14

    مرضیه اکبرپور
    تهران، اردیبهشت۱۳۹۲
    وایل اردیبهشت بود که یکی از دوستان در باره کارگاه ویرایش با من صحبت کرد و از من خواست تا با به این کلاس برویم. کمی با کتاب و نوشتن آشنا بودم و ویرایش را دور از خود و خواسته‌هایم نمی‌دیدم. به تارنمای ویراستاران نگاهی انداختم. اطلاعاتی درباره ویرایش به‌دست آوردم و به کلاس رفتم.
    جلسه‌های اول صَرف آشنایی و بیان مقدمات و تاریخچه ویرایش شد. کمی خسته‌کننده به‌نظر می‌رسید؛ اما به‌هرحال لازم بود. به‌تدریج وارد اولین بُعد ویرایش شدیم؛ یعنی ویرایش زبانی. بحث جذابی بود و بسیار استفاده کردم. تبدیل واژگان و ساختارهای غلط به گونه درست و نزدیک به زبان معیار برایم خوشایند بود. آخرین مبحث کارگاه بُعد دوم ویرایش بود: ویرایش صوری. قبل از این درگیری‌های زیادی با جزئیات صوری متن داشتم که این بحث کمک زیادی به من کرد.
    به‌طور کلّی، ازنظر من، مطالبی را که در کلاس گفته می‌شد، در چند دسته می‌توان گنجاند: ۱. تکراری؛ ۲. جدید و به درد نخور؛ ۳. جدید و جالب و کار راه انداز؛ ۴. جذاب، شیرین، آموزنده و کاربردی. همین ویژگی آخر به‌اضافه جوّ دوستانه کلاس، کافی بود تا مرا در تصمیمی که گرفته بودم، مصمم سازد: قدم‌گذاشتن در حوزه ویرایش و درست‌نویسی.

    پاسخ
  • ناهید خسروی
    14تیر 1392، 09:00

    ناهید خسروی
    شیراز، تیر۱۳۹۲
    با درود فراوان به استادان عزیزم
    راستش، کاملاً اتفاقی از این دورۀ ویراستاری باخبر شدم و البته بی‌درنگ برای شرکت در دوره اقدام کردم. دورۀ آموزشی فشردۀ خوب و مفیدی بود که برخلاف کلاس‌های دانشگاهی که عملاً دانشجویان ادبیات را به انسان‌هایی منفعل و گاهی البته، بی‌دست‌وپا مبدل می‌کند (بنده کارشناس‌ارشد زبان و ادبیات فارسی هستم)، تا حدّ زیادی موجب پویایی و توانایی بیشتر این دسته از دانشجویان و دانش‌آموختگان می‌شود و ادبیاتی‌ها را با توانمندی‌هایی که دارند و تاکنون مجال بروز نیافته‌اند، آشنا می‌سازد.
    اگر کلاس‌ها صبح برگزار می‌شد و با نفرات کمتر و جلسه‌ها و البته حل تمرین‌های بیشتر، شاید بازدهی این دوره بیشتر از این‌ها هم می‌شد.
    ازآنجاکه به کارها و فعالیت‌های مرتبط با رشته‌ام، نظیر ویراستاری، ترجمه، تألیف کتاب و نگارش مقالات علمی و پژوهشی علاقۀ فراوان دارم، این دورۀ ویراستاری، فرصت مناسبی بود برای ارتقای توانمندی‌های بیشتر…
    در پایان تشکر ویژه می‌کنم از جناب دکتر سادات‌شریفی که با روحیه‌ای سرشار از انرژی سر کلاس حاضر می‌شدند و درود می فرستم بر استاد صالحی عزیز که با صبر و حوصلۀ مثال‌زدنی‌شان، به خوبی کلاس را اداره کردند و اطلاعات مفید و کارآمدی در اختیار دانشجویان قرار دادند.

    پاسخ
  • زهرا پیرصوفی املشی
    21تیر 1392، 19:10

    زهرا پیرصوفی املشی
    شیراز
    تیر۱۳۹۲
    معمولاً در نگاه بعضی اطرافیانم، همیشه در حال انتقادکردن و حتی گاهی شکایت‌کردن هستم؛ برای همین مدت‌هاست ترجیح می‌دهم کمتر نظر بدهم، اما تشویق‌ها (ایجاد ارتباط تنگاتنگ میان ارزیابی کارگاه و نمره امتحان!) و اصرارهای بیش از اندازه (؟) استادانِ کارگاه باعث شد ارزیابی خودم را از کیفیت برگزاری کارگاه ویرایش تیر۱۳۹۲ اینجا بنویسم.
    پیش از شرکت در این دوره از کلاس‌های ویراستاری، این شانس را داشته‌ام که با لطف و راهنمایی استادان بزرگوارم، دکتر حسن‌لی و دکتر حسام‌پور، تا اندازه‌ای با روش درست‌نویسی آشنا شوم؛ بااین‌حال هرگاه مقاله‌ یا کتابی خوانده‌ام یا درحال نوشتن مقاله‌ای بوده‌ام، با مشکلاتی رو‌به‌رو شده‌ام که موجب شدند پاکیزه‌نویسی و درست‌نویسی به یکی از دغدغه‌های مهم ذهنی‌ام تبدیل شود.
    با توجه به آنچه در یک سال گذشته از فعالیت‌های گروه ویراستاران در تارنمایشان دیده بودم، به نظرم رسید در این دوره می‌توانم پاسخ پرسش‌هایم را بیابم. حالا که این دوره بسیار فشرده پایان یافته است، می‌توانم بگویم برخی پرسش‌هایم بی‌پاسخ ماندند و برخی ابهام‌ها در ذهنم ایجاد شد؛ اما از حضور در این کلاس‌ها راضی و خوش‌حالم.
    این کارگاه نیز مجموعه‌ای از قوت‌ها و ضعف‌هاست: ارمغان بسیار مهم این کلاس‌ها،حساس‌تر شدن ذهنم و توجه بیشتر به بایدها و نبایدهای نوشتن است. آموختم بسیاری از واژه‌ها و عبارت‌هایی که پیش از این به راحتی به‌کار‌می‌بردم، نادرست و کلیشه هستند. همچنین پیش از این، به اصل ویرایش با کمترین تغییر، چندان پایبند نبوده‌ام، اما با تأکیدهای پیوسته مدرسان تلاش می‌کنم بیشتر از پیش، این اصل را رعایت کنم و کمتر، متنی را بازنویسی کنم.
    البته زمان اندک کلاس و حجم بسیارِ مطالب موجب شد بسیار کم، جمله‌های پایان درس‌نامه را ویرایش کنیم. فاصله بسیار کوتاه پایان کلاس تا امتحان نیز فرصت تکرار و تمرین و تبیین مطالب را از دانش‌پذیران گرفت. علاوه‌براین، برخی بخش‌های درس‌نامه، به‌ویژه بخش ویرایش زبانی، پراکنده و پریشان است و به بازبینی و بازنویسی نیاز دارد تا شکلی منطقی‌تر و منسجم‌تر بگیرد. همچنین در بخش جدانویسی و پیوسته‌نویسی، به دلیل نبود ساختاری منطقی و قانع‌کننده و ارائه‌نشدن دلایل وجود تناقض در واژه‌هایی با ساختارهای مشابه، پریشانی و سردرگمی دانش‌پذیر را به همراه می‌آورد.
    در مجموع از تلاش‌های این گروه برای تشکیل دوره‌های ویرایش و ترویج درست‌نویسی سپاسگزارم.

    پاسخ
  • اسدی
    شیراز، دورۀ فشردۀ تیر۱۳۹۲
    از قدیم گفتن: «لعنت به هرچی کار عجله‌ایه!»
    کلاسا خیلی‌خوب بود؛ اما می‌تونست عالی باشه؛ لعنت به هرچی کار عجله‌ایه!
    استادا خیلی‌خوب بودن؛ اما می‌تونستن عالی باشن؛ لعنت به هرچی کار عجله‌ایه!
    امتحان بد بود؛ اما می‌تونست خوب باشه؛ لعنت به هرچی کار عجله‌ایه!
    پیشنهاد من به بچه‌هایی که تو کلاسا شرکت نکردن: حتماً شرکت کنید؛ حتی اگر عجله‌ای باشه.
    تشکر از استادا یادم رفت؛ لعنت به هرچی کار عجله‌ایه!

    پاسخ
  • الهه معاشر
    24تیر 1392، 05:49

    الهه معاشر
    شیراز، تیر ۱۳۹۲
    درود
    ۱. سپاسگزار بزرگوارانی هستم که برای برگزاری کارگاه‌های ویرایش و درست‌نویسی و پاسداری از زبان فارسی، تلاش می‌کنند. خدا قوت و همیشه برقرار باشید.
    ۲. گفتن از خوب و مفیدبودن کلاس که تکراری است و شکایت از فشرده‌بودنش هم تکراری‌تر!
    ۳. اگر این دوره و جلسات حل تمرین مرا ویراستار نکنند، همین‌قدر که فهمیدم «ویراستار مادرزاد» نیستم و «خود غلط بود، آنچه می‌پنداشتیم»، جای شکرش باقیست. 🙂
    ۴. از آقای صالحی و دکتر سادات‌شریفی هم بی‌نهایت سپاسگزارم. امیدوارم اوضاع و احوال ویرایش به‌همت استادان و ویراستاران عزیز، به شود. 😉

    پاسخ
  • فریبا ولی‌نژاد
    24تیر 1392، 06:15

    فریبا ولی‌نژاد
    تهران، اردیبهشت۱۳۹۲
    جلسۀ اول، آقای صالحی نکتۀ خوبی گفتند و آن اینکه «در هر رشتۀ کاری، ازجمله ویراستاری، دست‌کم در یک کلاس آموزشی شرکت کنید و فقط به خواندن کتاب بسنده نکنید.» در این کلاس به این گفته اعتقاد پیدا کردم. بعد از تمام‌شدن دوره‌مان، هنگام ویرایش متن‌هایم در مواجهه با هر سؤالی، نکته‌ای که در کلاس دربارۀ آن موضوع با مثال‌های جالبش بیان شده بود، به ‌یادم می‌آید و جواب را با خود می‌آورَد. البته مطالعۀ کتاب،‌ موضوعی بود که استادانمان در همۀ جلسات با معرفی کتاب‌های مختلف بر آن تأکید می‌کردند و من از این بابت خوش‌حالم که خودم را به خواندن چند صفحه‌ای از این کتاب‌ها‌ در هر روز عادت داده‌ام.
    تأکید آقای باقری بر حذف حروف و کلمات زائد که صرفۀ اقتصادی را هم به دنبال دارد، هر روز حین ویرایش در خاطرم می‌آید و همان لحظه، کلمه‌ای زائد است که به اشاره‌ای از صفحه حذف می‌شود. دیگر کژتابی‌، مترادف‌های بیجا، نارسایی آوایی، ‌واژه‌های نامأنوس، عدم و قابل و… جایی برای ماندن در مطالبم ندارند.
    موضوعی که بعد از این دوره‌ برایم بسیار مهم بوده، این است که در بیان چراییِ تغییرات ویرایشی‌ام، به‌جای گفتن «این‌طوری بهتره» دلیل علمی‌اش را می‌گویم. این جواب خودم را راضی می‌کند و طرف مقابلم را قانع.
    درنهایت، با شرکت در این دوره و آشنایی با استادانمان که دغدغۀ درست‌نویسی دارند،‌ همچنین دوستان و علاقه‌مندان به ویرایش،‌ به آیندۀ آن و پویایی‌اش امیدوارتر شده‌ام و به رشتۀ کاری‌ام دلبسته‌تر.
    در کنار مطالبی که در این کلاس آموختم، آشنایی با دو استاد عزیز و همراهان لطیف‌‌طبعی چون شما، سعادتی برای من بود. دوستی‌تان پایدار…

    پاسخ
  • محمد یوسفی
    24تیر 1392، 15:17

    محمد یوسفی
    شیراز، تیر۱۳۹۲
    شرکت در این دوره برایم فایده‌های بسیاری داشت و نگاه ویراستارانه‌ را بیش‌‌ازپیش در من تقویت کرد؛ اگرچه دربارۀ برخی مباحث، اختلاف ‌دیدگاه‌ جزئی با استادان بزرگوار داشتم. به‌طور کلی،‌ قوت‌ها و کاستی‌ها را می‌توان چنین برشمرد:
    الف. قوت‌ها:
    ۱. فضای کلاس فوق‌العاده صمیمی و خودمانی بود و امکان بحث و گفت‌وگو برای همه فراهم؛
    ۲. استفاده از وسایل کمک‌آموزشی تاثیر چشم‌گیری در یادگیری داشت؛
    ۳. برگزاری دورۀ آموزشی «ورد» درکنار ویرایش، سودمندی کلاس را دوچندان کرد؛
    ۴. تسلط و تجربۀ استادان در این حوزه و نیز شیوۀ تدریس مشارکتی، تازگی داشت و تنوع ایجاد می‌کرد؛
    ۵. بستۀ کامل و پرمحتوای ویرایش و خوش‌سلیقگی دست‌اندرکاران در گنجاندن مطالب سودمند و تصاویر جذاب و آموزنده در آن نیز از ویژگی‌های مثبت این دوره محسوب می‌شود.
    ب. کاستی‌ها:
    ۱. فشردگی کلاس موجب کم‌شدن بازدهی کار و گاهی خستگی بعضی شرکت‌کنندگان می‌شد. البته از ناچاری برگزارکنندگان از این مسئله، آگاهم؛
    ۲. ازآنجاکه بخش مهمی از مهارت ویرایش، بسته به تجربه و تکرار است، به ‌نظر می‌رسد ضروری بود زمان بیشتری به حل تمرین اختصاص داده می‌شد.
    ۳. استادان ارجمند تا حد زیادی دیدگاه‌های مطرح‌شده در «غلط ننویسیم» ابوالحسن نجفی را پذیرفته بودند و البته همچون من، نقد‌هایی نیز به‌ آن داشتند. مایلم در فرصتی دیگر با بزرگواران ویراستار گفت‌وگو کنم و دراین‌باره پاسخ پرسش‌هایم را بیابم. چه خوب و ضروری است که نقدهای کاربردی گروه ویراستاران به این کتاب و دیگر کتاب‌هایی که اساس کار ویراستاری قرار می‌گیرد، به شکل مکتوب در اختیار گذاشته شود و شیوه‌نامۀ شسته‌رفته و منسجمی برای ویراستاران فراهم شود. همچنین بازنگری در شیوه‌نامۀ فرهنگستان و نقد آن لازم می‌نماید.

    پاسخ
  • ابوذر قاسمیان
    24تیر 1392، 17:24

    ابوذر قاسمیان
    شیراز، آذر۱۳۹۱
    بعد از کارگاهی به این پُروپیمانی، لکنت می‌‌گیری: در حرف‌زدن و به‌ویژه در نوشتن. به کلمات، به همۀ اصطلاحات و عبارات مشکوک می‌‌شوی.
    چند پیشنهاد:
    ـ اگر اهل نوشتن هستی، اول بنویس بعد ویرایش کن؛ وگرنه نوشتن یک پاراگرافِ ساده ساعت‌‌ها وقتت را می‌‌گیرد و نتیجه هم چندان خوشایند نیست: زبانی من‌‌درآوردی و نتراشیده و به‌قول شیرازی‌‌ها «لُک و پُک».
    ـ از غلط‌‌نوشتن نترس. فوقش بعداً برمی‌‌گردی و تصحیح می‌‌کنی. به‌قول بزرگی، وقتی می‌‌نویسی، در اتاقت را ببند؛ ولی وقتی می‌‌خواهی بازنویسی کنی، کمی آن را باز کن. ذهنت را درگیر بایدونباید و حذف ‌و ‌‌جابه‌‌جایی نکن. هرچه می‌‌خواهد دل تنگت بگو.
    ـ بخش خلاق و آفرینندۀ ذهنت را از بخش حساس و ویرایشگر آن جدا کن. بگذار هرکدام به‌وقتش کار خود را انجام دهند.

    اما دربارۀ دوره: طبیعتاً مفید بود؛ آن‌هم با نکته‌‌های فراوان جزوه‌‌ و تسلطِ استاد در آموزش. تنها چیزی که وقتش تنگ بود، «رفع‌‌اشکال‌‌ها» بود که انداخته شد جلسۀ آخر و آن جلسه هم وقت به ضیق آمد و صد حیف و دریغ آمد. فکر می‌‌کنم مهم‌‌ترین بخش کارگاه باید همین باشد. هرکس به‌فراخور ذوق و سوادش، بخشی از ویرایش را خودآگاه یا ناخودآگاه می‌‌داند؛ اما چیزی که در آینده کمک‌‌رسان اوست، دانستن بخش‌‌هایی است که نمی‌‌دانسته و هم جواب سؤالاتی که درگیرش بوده و او را به آنجا کشانده.

    پاسخ
  • راضیه بیضایی‌نژاد
    25تیر 1392، 13:36

    راضیه بیضایی‌نژاد
    شیراز، تیر۱۳۹۲
    سلام. خسته نباشید. از آمدن به کلاس‌های ویرایش راضی هستم. تازه فهمیدم زبان فارسی چقدر آسان است؛ ولی ما با استفادۀ نادرست از آن؛ کار را سخت کرده‌ایم. ازنظر من، مشکل کلاس‌های ویرایش، زمان اندک و فشرده‌بودن کلاس‌ها بود.

    پاسخ
  • راضیه بازیار
    25تیر 1392، 14:01

    راضیه بازیار
    شیراز، تیر1392
    سلام. کلاس ویراستاری خوب و آموزنده بود و برای آشنایی با این حرفه، مفید. اگر ساعت‌های کلاس افزایش می‌یافت و فرصت بیشتری صرف حل تمرین‌ها و پاسخ‌دادن به سؤال‌های کارآموزان می‌شد، بهره فراوان‌تری می‌بردیم. در ضمن، ۲ساعت زمان اندکی برای پاسخ‌گویی به سؤال‌های امتحان بود 🙂 با سپاس از دکتر سادات‌شریفی و استاد صالحی.

    پاسخ
  • دینا حاجی‌زادگان
    26تیر 1392، 21:20

    دینا حاجی‌زادگان
    شیراز، تیر۱۳۹۲
    درود
    با توجه به اینکه رشتۀ تحصیلی‌ام مترجمی است و اکنون نیز به این حرفه مشغولم، ضروری دانستم حتماً در دورۀ ویراستاری شرکت کنم. بارها برایم پیش آمده بود که مفهوم جمله را می‌دانستم؛ اما قادر نبودم آن را به زبان فارسی بیان کنم. شرکت در این دوره برایم بسیار مفید بود. همچنین باید اضافه کنم شرکت در این دوره من را ترغیب کرد تا دربارۀ زبان فارسی و ساختار دستوری آن بیشتر مطالعه کنم. شرکت در این دوره را به همۀ دوستان فارسی‌زبان توصیه می‌کنم.

    پاسخ
  • نسرین قاسمی
    27تیر 1392، 15:22

    نسرین قاسمی
    شیراز، تیر۱۳۹۲
    سپاس از صبوری آقای صالحی و تشکر از دکتر سادات‌شریفی.

    پاسخ
  • م. ن.
    مشهد، تیر۱۳۹۲
    با سلام
    اول اینکه دربارۀ آزمون بگم که اگه می‌گفتین یه مناظره رو بنویسید و ویراستاری کنید، خیلی آسون‌تر از این آزمونی بود که برگزار شد. خدایی موندم از بین این‌همه سؤالی که می‌شد طرح کرد، اینا چطور به ذهن استاد گرامی، آقای حیدری‌ثانی رسیده بود. کلاً همیشه همین‌جوری بوده: هرجایی‌که نمی‌خونم، دقیقاً نصف بیشتر نمره‌ها از همون یک یا دو صفحه میاد. خدا رو خوش نمیومد دهن روزه این‌قدر به مغزمون فشار بیاریم. حالا من استثنا، چون اصلاٌ وقتی روزه‌ام نمی‌تونم فکر کنم.
    دربارۀ کلاس هم بگم که عالی بود. خودم ازطریق اینترنت از برگزاری این کلاس‌ها در مشهد اطلاع پیدا کردم. بعضی از رفتارها ازطرف برخی از دوستان در کلاس صورت می‌گرفت که کمی دور از شأن بود. به نظر من نباید خیلی هم راحت گرفت فضای کلاسو… .
    ولی جدای از همۀ خوبی‌هایی که داشت، این روز آخری، سرجلسه بدجور حالم گرفته شد. امیدوارم خدا ازتون بگذره؛ یعنی کلاً به این نتیجه رسیدم که اصلاً به درد ویراستاری نمی‌خورم؛ چون اعصاب این‌جور جمله‌هایی رو که شما تو امتحان داده بودین، ندارم.
    موفق که هستین استاد؛ موفق‌تر باشین.
    اون بنای بهترتری هم که تو آزمون داده بود، نتونستم پیداش کنم.
    آها، راستی یه حرف دیگه، اونم اینکه پایین برگه یادم رفت بنویسم: «هم‌اکنون نیازمند یاری سبز استاد هستیم.» اینو از توی اون نوشته‌هایی که برامون رو فلش ریختین، پیدا کردم. اونا رو با دقت خوندم ها، ولی جزوه رو نرسیدم بخونم.
    دروغ چرا
    تا قبر…
    آ آ آ آ

    پاسخ
  • فاطمه رجبی
    30تیر 1392، 07:33

    فاطمه رجبی
    مشهد تیر۱۳۹۲
    شاگرد تو می‌باشم گر کودن و کژپوشم
    تا زان لب خندانت یک خنده بیاموزم
    (استاد «یک» در این مصرع احیاناً گرته‌برداری نیست؟ 😆 )
    خدا را شکر که بهترین تابستان من، در مشهد و با حضور در کلاس‌های ویرایش گذشت. سپاسگزاری می‌کنم از استاد بزرگوار آقای حیدری‌ثانی برای تدریس عالی، نکته‌های بی‌نظیر ویرایشی و جو شاداب کلاسشان؛ به‌طوری‌که متوجه گذشت زمان نمی‌شدیم. به ما که خوش گذشت.
    در پایان:
    روح پدرم شاد که فرمود به استاد
    فرزند مرا عشق بیاموز و دگر هیچ
    با سپاس فراوان از آقای حیدری‌ثانی برای تمام تلاش‌های پر ارجشان. کلاس ما کلاس عشق به درست‌نویسی و حفظ زبان فارسی بود.

    پاسخ
  • سمیرا باغچه‌بند
    30تیر 1392، 08:11

    سمیرا باغچه‌بند
    شیراز، بهمن۱۳۹۱
    به‌نظر من، درست‌نویسی ازجمله ابزارهای مهم دانشجوی ادبیات است و اهتمام دراین‌زمینه وظیفۀ اوست؛ چون‌که بیش از هرکس با زبان و ادبیات سروکار دارد و سرنوشت این هر دو به دست او رقم می‌خورد. گذراندن دورۀ ویرایش در حضور آقایان استاد صالحی و استاد سادات‌شریفی، بهترین فرصتی بود که نصیب ما شد.
    صمیمانه از صبر و حوصلۀ ایشان سپاسگزارم.

    پاسخ
  • معصومه رضایی
    30تیر 1392، 09:48

    معصومه رضایی
    شیراز، بهمن۱۳۹۱
    همیشه فکر می‌کردم نوشته‌هایم آراسته‌اند و پیراسته؛ اما پس از شرکت در کارگاه ویرایش، یک بار دیگر تمامشان را به‌دقت خواندم. به‌راستی نوشته‌هایم مانند عکس قبل از عمل زیبایی بودند. شاید اگر متنی مکتوب از گذشته در دست نداشتم، هرگز تااین‌حد به اهمیت کارگاه و تأثیرش در نحوۀ نگارشم پی نمی‌بردم؛ تاجایی‌که می‌توانم آن‌ها را نوشته‌های قبل از تاریخ و نوشته‌های جدید را، نوشته‌های تاریخی بنامم.
    از آقایان استاد صالحی و استاد سادات‌شریفی برای زحمات بی‌دریغشان سپاسگزارم. با آرزوی روزی که درست‌نویسی در آموزش ابتدایی رواج یابد و دانش‌آموزان درکنار آموختن الفبا، با درست‌نویسی نیز آشنا شوند.

    پاسخ
  • فاطمه تسلیم
    30تیر 1392، 11:31

    فاطمه تسلیم
    شیراز، تیر۱۳۹۲
    کارگاه خوبی بود. از استادان محترم، جناب آقای دکتر سادات‌شریفی و جناب آقای صالحی سپاسگزارم. چند نکته دربارۀ جزوه به نظرم آمد. بد نیست اگر به آن‌ها توجه شود:
    ۱. معرفی کلیشه‌های بیشتر از زبان فارسی؛
    ۲. بیان شگردهای دیگری جز جانشینی کلمات و ساختارها برای زیبانویسی؛
    ۳. بزرگ‌کردن فونت جزوه؛
    ۴. متناسب‌‌‌نبودن جاهای خالی و فاصله‌گذاری‌ها برای نوشتن مطالب حاشیه‌ای. مثلاً در ص۲۸، نزدیک به سه پارگراف جای خالی برای «کاربرد را در فعل لازم» گذاشته شده است؛ اما برای بحث «کژتابی‌ها» یا «گرته‌برداری» که مباحث مفصل‌تری هستند و به جای بیشتری نیاز دارند، فاصله کم است.

    پاسخ
  • آدیش خضری
    30تیر 1392، 21:43

    آدیش خضری
    شیراز، تیر۱۳۹۲
    درود
    دورۀ بسیار مفیدی برایم بود. ویراستاری بودم؛ ولی نه به این سبک! پس از جلسۀ اول، تازه مفهوم ویراستاری را فهمیدم. درزمینۀ ادبیات سررشته‌ای به‌جز مدرسه نداشتم و ندارم؛ اما کلاس‌ها طوری برنامه‌ریزی شده بود که نیاز چندانی احساس نمی‌شد و همین باعث شد با علاقه‌مندی بیشتری کلاس را ادامه دهم.
    استادان گرامی با شرکت‌کنندگان در کلاس بسیار خوب ارتباط برقرار می‌کردند و هرچند مطالب سنگین و ناآشنا بود (البته برای من)، کلاس جذابیت خاص خود را داشت؛ به‌خصوص چانه‌زنی‌های دانشجویان محترم رشتۀ ادبیات فارسی در مقاطع مختلف با اساتید گرامی. 🙂
    ورزش و سلامتی هم جای خود را داشت. برخی با غرولند و برخی با رضایت کامل؛ برخی برای رفع خستگی و برخی از سر اجبار نرمش می‌کردند.
    کاش می‌شد:
    در کلاس بیشتر تمرین کرد. جلسات حل تمرین پس از کلاس معمولاً بازدهی ندارد؛ زیرا معمولاً به‌دلیل نبود اجبار، کمتر کسی در آن شرکت می‌کند. تمرینات را می‌شد پس از ویرایش در خانه، به استادان تحویل داد. حتی اگر تصحیح هم نمی‌شد، می‌توانستید نمره‌ای برایش در نظر بگیرید.
    جزوه به ویرایش دیجیتال بسیار نیاز دارد! خواندن و پیداکردن مطالب یا حتی جملات، بسیار سخت بود. جزوه مشتری‌پسند نیست.
    شوربختانه در جلسۀ ویرایش دیجیتال، سطح شرکت‌کنندگان یکسان نبود و همین باعث سردرگمی آن‌ها و هدررفت زمان شد. همچنین اگر همه با رایانۀ آموزشگاه کار می‌کردند، کلاس بازدهی بیشتری داشت. بهتر است به‌جای تصویربرداری از صفحۀ رایانه، برای آموزش تصویری از نرم‌افزارهای مخصوص دراین‌زمینه استفاده شود. بسیاری از ایرادات زبان فارسی در Word را می‌توان با کدنویسی برطرف کرد؛ بنابراین بهتر است با افراد متخصص درزمینۀ برنامه‌نویسی مشورت کرد تا ویراستاری دیجیتال فارسی به ایدئال نزدیک‌تر شود.
    شاد و پیروز باشید

    پاسخ
  • مریم وجودی
    31تیر 1392، 06:28

    مریم وجودی
    مشهد، تیر۱۳۹۲
    به‌نظر من، دوره‌ای کارآمد و مؤثر بود و این نبود مگر به‌واسطۀ توجه و دقت و تلاش و همکاری استاد حیدری‌ثانی. دورۀ فراموش‌نشدنی و ارزشمندی بود. امیدوارم آنچه آموختم، فراموش نکنم و آنچه سال‌ها به‌خطا به کار گرفته بودم، از خاطر ببرم. در پناه حق، خوش و سلامت و موفق باشید.

    پاسخ
  • راضیه بازیار
    31تیر 1392، 19:37

    راضیه بازیار
    شیراز، تیر۱۳۹۲
    سلام. کلاس ویراستاری خوب و آموزنده بود و برای آشنایی با این حرفه، مفید. اگر ساعت‌های کلاس افزایش می‌یافت و فرصت بیشتری صرف حل تمرین‌ها و پاسخ‌دادن به سؤال‌های کارآموزان می‌شد، بهرۀ فراوان‌تری می‌بردیم. درضمن، دو ساعت، زمان اندکی برای پاسخ‌گویی به سؤال‌های امتحان بود. 🙂
    با سپاس از دکتر سادات‌شریفی و استاد صالحی.

    پاسخ
  • شیرین هاشمی
    2مرداد 1392، 18:22

    شیرین هاشمی
    شیراز، تیر۱۳۹۲
    سلام.کلاس ویراستاری خیلی خوب و کارآمد بود. تسلط استاد بر مطالب هم عالی بود.
    با تشکر از دکتر سادات‌شریفی و اقای صالحی

    پاسخ
  • گردآفرین محمدی
    4مرداد 1392، 17:20

    گردآفرین محمدی
    با سلام
    دوره خوب و مفیدی بود و موجب آشنایی ما با جنبه‌های عملی ویراستاری شد.

    پاسخ
  • [quote name=”م. ن.”]م. ن.
    مشهد، تیر۱۳۹۲
    با سلام
    اول اینکه دربارۀ آزمون بگم که اگه می‌گفتین یه مناظره رو بنویسید و ویراستاری کنید، خیلی آسون‌تر از این آزمونی بود که برگزار شد. خدایی موندم از بین این‌همه سؤالی که می‌شد طرح کرد، اینا چطور به ذهن استاد گرامی، آقای حیدری‌ثانی رسیده بود. کلاً همیشه همین‌جوری بوده: هرجایی‌که نمی‌خونم، دقیقاً نصف بیشتر نمره‌ها از همون یک یا دو صفحه میاد. خدا رو خوش نمیومد دهن روزه این‌قدر به مغزمون فشار بیاریم. حالا من استثنا، چون اصلاٌ وقتی روزه‌ام نمی‌تونم فکر کنم.
    دربارۀ کلاس هم بگم که عالی بود. خودم ازطریق اینترنت از برگزاری این کلاس‌ها در مشهد اطلاع پیدا کردم. بعضی از رفتارها ازطرف برخی از دوستان در کلاس صورت می‌گرفت که کمی دور از شأن بود. به نظر من نباید خیلی هم راحت گرفت فضای کلاسو… .
    ولی جدای از همۀ خوبی‌هایی که داشت، این روز آخری، سرجلسه بدجور حالم گرفته شد. امیدوارم خدا ازتون بگذره؛ یعنی کلاً به این نتیجه رسیدم که اصلاً به درد ویراستاری نمی‌خورم؛ چون اعصاب این‌جور جمله‌هایی رو که شما تو امتحان داده بودین، ندارم.
    موفق که هستین استاد؛ موفق‌تر باشین.
    اون بنای بهترتری هم که تو آزمون داده بود، نتونستم پیداش کنم.
    آها، راستی یه حرف دیگه، اونم اینکه پایین برگه یادم رفت بنویسم: «هم‌اکنون نیازمند یاری سبز استاد هستیم.» اینو از توی اون نوشته‌هایی که برامون رو فلش ریختین، پیدا کردم. اونا رو با دقت خوندم ها، ولی جزوه رو نرسیدم بخونم.
    دروغ چرا
    تا قبر…
    آ آ آ آ[/quote]
    فکر می‌کنم شما به درد نوشتن می‌خوری. دروغ چرا؟
    تا قبر
    آآآآ 🙂

    پاسخ
  • ریحانه کلهر
    9مرداد 1392، 09:35

    ریحانه کلهر
    شیراز، تیر۱۳۹۲
    دغدغۀ درست‌نویسی و درست‌سخن‌گفتن و حفظ ساختارهای زبان فارسی سبب شد تا در دورۀ ویرایش شرکت کنم. خدا را شکر.
    کارگاه ویرایش خیلی خوب بود؛ اما جدا از همۀ قوت‌هایی که این کلاس داشت، خالی از ضعف هم نبود؛ مثلاً:
    ۱. در جلسۀ اول و دوم، بیش از اندازه بر مطالب غیرضروری تأکید شد. مطالب مهم‌تر از آن هم بود که جای بحث بیشتری داشت.
    ۲. تصور می‌کنم فرهنگ مستطاب [i]غلط ننویسیم[/i]خیلی قدیمی شده است. بهتر نیست برای پدیده‌ای مثل زبان که هر لحظه متحول می‌شود، از منبع به‌روزتری مثل [i]فرهنگ درست‌نویسی سخن [/i] استفاده کنیم؟ دست‌کم این کتاب را معرفی کوتاهی می‌کردید.
    ۳. درس‌نامۀ کارگاه برای تدریس در کلاس بود و خودآموز نبود و بدیهی است که همۀ مطالب را هم نمی‌شود در همچین جزوه‌ای گنجاند. دربارۀ شیوه ارجاع بهتر بود همۀ نمونه‌ها را می‌گفتید. البته مقصودم غیر از آن چیزی است که در کتاب دکتر فتوحی آمده است.
    درنهایت، آشنایی با استادان صالحی و سادات‌شریفی افتخاری بود که نصیب بنده شد.
    با سپاس فراوان از استادان عزیز

    پاسخ
  • حمید هاشمی
    29مرداد 1392، 06:58

    حمید هاشمی
    مشهد، خرداد۱۳۹۲، دورۀ ۵۵
    کلاس‌های دورۀ ۵۵ کلاس‌هایی بسیار متفاوت از کل دوره‌های قبل بود؛ زیرا محل برگزاری آن در محیطی بسیار جذاب و فرهنگی، یعنی در میان قفسه‌هایی پر از کتاب بود که چشم هر اهل ذوقی را روشن می‌کرد. وقتی بازدیدکننده‌ای می‌آمد، این صحنه برایش جذاب و خاطره‌انگیز بود که در چنین محیطی، کلاسی با کیفیت عالی برگزار می‌شود. باید به دست‌اندرکاران این امر، آفرین گفت. مطالب ارائه‌شده هم جالب بود و هم نو. خاطراتی به‌یادماندنی، لواشک و پفک خانوادگی و جریمۀ به صدا درآمدن گوشی همراه و شیرینی‌آوردن که نصیب من شد. استاد گرامی، آقای حیدری‌ثانی، خداوند شما و همۀ دوستان شرکت‌کننده را عاقبت به خیر کند؛ ان‌شاءالله.
    التماس دعا

    پاسخ
  • مهران یزدانی
    12شهریور 1392، 21:08

    [quote name=”الهی پناه”]نغمه الهی‌پناه
    تهران، آذر۱۳۹۱
    استادان گرامی، آقایان صالحی و باقری
    تجربهٔ قشنگ و متفاوتی از کلاس وآموزش در این کارگاه به‌دست آوردم. در دانشگاه هم دو‌ واحد ویرایش گذرانده بودم؛ ولی در این کارگاه به‌اندازهٔ یک ترم، ویرایش را کاربردی یاد گرفتم؛ البته ناگقته نماند که جدا از مباحث درس، روش تدریس شما دو استاد بزرگوار هم بسیار مؤثر بود.
    راستی، خدمات پس از فروش شما بی‌نظیر است و به دانشجویانتان دلگرمی می‌دهد. تنها این نکته‌ به‌نظرم می‌رسد: ای‌ کاش جلسهُ‌ آخر را فقط برای تمرین بیشتر و رفع اشکال می‌گذاشتید. آخر اینکه امتحان هم جزوه‌باز باشد!
    سلامتی و موفقیت بیشتری برای شما آرزومندم.[/quote]از دیدگاه شما بسیار لذت بردم.مهران یزدانی 😉

    پاسخ
  • م. موسوی
    مشهد، مرداد۱۳۹۲، دورۀ ۵۸
    [u][u] کارگاه از آنچه فکر می‌کردم، بهتر و مفیدتر بود. مطلب‌ها و سرفصل‌های فراوانی مطرح شد. جلسات بااینکه پشت‌سرهم برگزار شد، آن‌قدرها خسته‌کننده نبود. امتحان هم آن‌قدرکه فکر می‌کردیم، سخت نبود :-* . همان مطالبی که در طی دوره گفته شده بودند، در امتحان مرور شد. پیشنهاد من برای امتحان این است: نکاتی را که استاد در جلسۀ آخر با تأکید بیان می‌کنند، بخوانید! 😉 حتماً در امتحان می‌آید. 😆 هرچند هدف اصلاً امتحان و مدرک نیست و یادگیری مطالب از همه مهم‌تر است. 8)

    پاسخ
  • جمیله فرهادی
    17شهریور 1392، 08:42

    جمیله فرهادی
    مشهد، مرداد۱۳۹۲، دوره ۵۸
    قبل از هرچیز، خدا را شاکرم که فرصت پیدا کردم در این کارگاه شرکت کنم. کمابیش اطلاعاتی درزمینۀ ویراستاری داشتم؛ ولی از وقتی این دوره را گذرانده‌ام، نگاهم خیلی وسیع‌تر شده است و با اعتمادبه‌نفس بیشتری ویرایش می‌کنم. وقت‌شناسی استادحیدری‌ثانی هم جای بسی تحسین دارد. راستی استاد، دارم خیلی روی خودم کار می‌کنم تا دیگر کلمۀ «مرسی» را به کار نبرم.
    در پناه یزدان بزرگ باشید. مرسی ی ی ی 😀

    پاسخ
  • فرشید شعبانی
    تهران، تیر۱۳۹۲
    قوت‌های کارگاه عبارت بود از:
    ۱. جزوه داشت و لازم نبود همه چیز را بنویسیم؛
    ۲. نحوۀ قرارگیری مطالب در جلسه‌ها روندی منطقی داشت؛
    ۳. مکان کلاس مناسب بود و کلاس از امکانات کافی برخوردار بود؛
    ۴. پذیرایی خوب بود.
    ضعف‌های کارگاه عبارت بود از:
    ۱. کارگاه، کارگاه نبود؛ بلکه کلاس درس بود. در کارگاه افراد باید هم بیاموزند و هم مهارت کسب کنند؛ اما ما فقط آموختیم؛
    ۲. بیشتر وقت کلاس به بیان درس گذشت و تمرین کافی حل نشد؛
    ۳. جزوه کامل نبود؛
    ۴. فضای کلاس دوستانه نبود و دوستی‌های جدیدی ایجاد نکرد.

    پاسخ
  • فریز طاهری کیا
    23شهریور 1392، 16:13

    فریز طاهری‌کیا
    تهران، تیر۱۳۹۲
    مدت‌ها بود که در فکر درست‌نوشتن بودم. از دوران مدرسه، نمی‌دانستم که متن چگونه خوب و جذاب می‌شود. خیلی بد است که نتوان به زبان مادری و به‌درستی مطلب را نوشت. البته می‌توان نوشت؛ اما درست‌نوشتن موضوع دیگری است. در دوران تحصیل، چند باری تلاش به نوشتن کردم؛ اما هر بار چنگی به دل نمی‌زد. نمی‌دانستم کجای کار ایراد دارد. در تمام کلاس‌های انشا که در مدرسه در تمام دورۀ ابتدایی و راهنمایی و حتی دبیرستان گذراندم، کسی چیزی در این زمینه به من یاد نداد. نمره‌ای می گرفتم؛ اما نه از عیب نوشته خبر داشتم و نه از شیوۀ اصلاح آن.
    اما این دوره: تعداد دوستان در کلاس حدود بیست نفر بود و همچون سایر کلاس‌های سال‌های اخیر، تعدا خانم‌ها از آقایان بیشتر. شاید پانزده نفر خانم و فقط پنج نفر آقا در کلاس بودند. کلاس خیلی خوب شروع شد؛ اما ماه مبارک رمضان و گرمای هوا بر عملکرد‌ها تأثیر گذاشت که البته غیرعادی نبود. دوستانی که تدریس می‌کردند، حداکثرِ تلاش خود را کردند. مکان کلاس، فضای ساختمان و حتی سالنی که برای پذیرایی انتخاب کرده بودند، خوب و آرامش‌بخش بود.
    روال کلاس خوب بود، صمیمانه و باسرعت. در جلسه‌های ابتدایی سرعت کم بود و موضوع اصلی نیز نوشتار و کلمات بود. در میانۀ دوره، سرعت بسیار زیاد شد. شیوۀ اجرای کارگاه، معرفی منابعی که می‌تواند پاسخ‌گوی سؤالات باشد و جزوه، خیلی مناسب بود.
    به دوستانی که فکر مکان برگزاری کلاس را می‌کنند، توصیه می‌کنم نگران نباشند. فضای خیلی خوبی دارد. دوستان مدرس، کاری می کنند که خجالت‌زدۀ آن‌ها می شوید. به تمام افرادی که این نوشتار را می‌خوانند توصیه می کنم این کلاس را بگذرانند. بعد از کلاس تازه می‌فهمید که چقدر دیر این کلاس را گذرانده‌اید.

    پاسخ
  • مهناز نوروزی
    تهران، تیر۱۳۹۲
    به‌نظر من، کارگاه آموزشی «ویرایش و درست‌نویسی» محیطی گرم و صمیمی داشت؛ به‌طوری‌که وقتی در آن حضور داشتم، گذشت زمان را به‌ندرت احساس می‌کردم. در آغاز، هدفم از شرکت در این کارگاه، یادگیری اصول ویرایش و درست‌نویسی برای نگارش صحیح مقاله‌ها و ترجمه‌هایم بود؛ اما حالا با پایان‌یافتن این دوره، تصمیم دارم هرچه بیشتر از ویرایش بدانم و یاد بگیرم. استادان این کارگاه، مسلّط بر کار خویش، سعی کردند ما را در مسیر درست قرار دهند و گمان من این است که موفق هم شده‌اند!
    آزمون دوره هم هیجان‌انگیز و خوب بود. خلاقیت در رفتار و شیوۀ تدریس و برگۀ آزمون موج می‌زد. در خاتمه، آرزو می‌کنم روزبه‌روز بر موفقیت شما و آگاهی ما در این زمینه افزوده شود و روزی برسد که همه به زبان فارسی معیار بنویسند و سخن بگویند. امیدوارم کژتابی‌های زلفِ این نوشته، خاطر عزیز شما را مکدّر نساخته باشد!

    پاسخ
  • لیلاشهبازی
    24شهریور 1392، 06:55

    لیلا شهبازی
    تهران، تیر۱۳۹۲
    شنیده‌اید که می‌گویند فلانی خیلی خوش‌به‌حالش هست؟ یا شنیده‌اید می‌گویند سعادت می‌خواهد آقا! هر کسی که این سعادت نصیبش نمی‌شود!
    حالا می‌خواهم با افتخار بنویسم من خیلی هم خوش‌به‌حالم شد و هم سعادتی پیدا کردم که نگو و نپرس؛ اما می‌گویم تا شما خواننده عزیز این متن، دلتان آب بیفتد و اگر قصد و نیّت شرکت در کلاس‌های ویرایش را دارید، سریع‌تر بسم الله را بگویید.
    بگذارید همین ابتدا سنگ‌هایم را با شما وابکَنم: والّا، نه به من گفته‌اند بابت تعریف از کارگاه نمره می‌دهند، نه قرار است استخدامم کنند.
    دیگه صمیمی می‌گم: جاتون خالی! چه کلاسی بود و چه جایی کلاسای ما برگزار شد. گفتم که سعادت می‌خواد شرکت تو این کلاسا، واسه این بود: آخه می‌دونید کلاسای ما کجا برگزار شد؟ مجموعه فرهنگی‌هنری شهدای انقلاب اسلامیِ سرچشمه، قتلگاه شهدای ۷تیر.اون روز که فهمیدم دارم تو چه مکان مقدسی نفس می‌کِشم حسّی داشتم که شاید در طول عمرِ هرکسی یک بار تکرار می‌شه و خدا رو شکر برای من این اتفاق افتاد.
    از سطح علمی کلاس، طرز برخورد آقایان استاد، صمیمیت و شیرینیِ کلامشان و دنیای جدیدی که افتخار آشنایی‌اش رو پیدا کردم، خدا رو هزاران بار سپاسگزارم. دعای خیرِ من یکی، پشت سرِ استادان و تمام عوامل گروه ویراستارانه. سرتون رو درد نیارم. خلاصه، اگه هنوز تردید دارید که تو این کلاسا شرکت کنید یا نکنید، من بهتون می‌گم کار امروز رو به فردا نیفکنین.

    پاسخ
  • فاطمه هجری
    24شهریور 1392، 08:14

    فاطمه هجری
    تهران، تیر۱۳۹۲
    برخی سودمندی‌های این کارگاه عبارت است از:
    ۱. اندیشیدن به دانسته‌های لغوی و دستوریِ پیشین؛
    ۲. احتیاط در گزینش واژگان؛
    ۳. اندیشیدن به اصول درست ویرایش و نگارش در هنگام مطالعۀ متن‌ها؛
    ۴. اصلاح نوشتار و گفتار خود و دیگران. البته برای دیگران در‌حدّ میانه.
    در پایان دو پیشنهاد برای ارائۀ بهتر و علمی‌ترِ مطالب، بیان می‌کنم: نخست، مطالعۀ بیشترِ دستورزبان و متن‌های کهن فارسی برای مدرّسان؛ دیگر، آموزش دستورزبان فارسی پیش از بیان فن‌ها و شیوه‌های ویرایش.
    با سپاس فراوان. کامران و کامروا باشید.

    پاسخ
  • خانم رجبی
    تیر۱۳۹۲، تهران
    کلاس خوبی بود و استادها و هم‌کلاسی‌های خوبی داشتم. تازه، دوره در مکانی تاریخی برگزار شد. زمانی‌که هنوز من به دنیا نیامده بودم، آنجا تروری هولناک رخ داده بود. وقتی بهمان گفتند، از ترس اينكه حادثه ۱۱سپتامبر دوباره تکرار نشود، نفهمیدیم چگونه فرار کنیم! به‌طوری‌که موقع امتحان نصف بچه‌ها نیامدند و حتی استادهای عزیز هم نبودند. من هم از ترس، امتحان بدی دادم که در تاریخ زندگی‌ام بی‌سابقه بود. [البته آنچه گفتم، شوخی و طنز بود.]

    پاسخ
  • سیدابوالقاسم ظریف
    3مهر 1392، 20:08

    سیدابوالقاسم ظریف
    مشهد، شهریور۱۳۹۲
    جناب استاد باقری، سلام. بنده در این دوره که با شما آشنا شدم، پنجره‌های جدیدی به رویم باز شد. برای جناب‌عالی آرزوی کامیابی دارم. بنده همان سید سیاه‌پوشِ ردیف جلو در کلاس بنیادپژوهش‌های آستان‌قدس هستم!

    پاسخ
  • زهرا محمدحسنی
    7مهر 1392، 09:17

    زهرا محمدحسنی [دانشجوی دکتری ادبیات فارسی، دانشگاه شهیدچمران اهواز]
    تهران، تیر۱۳۹۲
    اولین جلسۀ کلاس، فکر می‌کردم استادی می‌آید و شروع می‌کند به فارسیِ سره حرف‌زدن و تمام واژه‌های عربی را با مشت و لگد (!) از ذهنمان بیرون می‌کند. خوب تصور است دیگر! چه می‌شود کرد؟ دروغ چرا؟ با دلِ خونی که از زبان عربی یا شاید از واحدهای درسیِ عربی که حسابی به خوردِ ما ادبیاتی‌ها داده‌اند، داشتم، بدم هم نمی‌آمد این‌گونه باشد؛ اما واقعیتی که با آن مواجه شدم، بسیار شیرین‌تر و بهتر از این حرف‌ها بود: کوشش برای بازیافتن و حفظ چارچوب‌های سالم و از‌یاد‌رفتۀ زبان فارسی، بدون هیچ سوگیری یا جانب‌داری. آن‌هم در فضایی دوستانه و شاد با نرمش‌هایی که واقعاً حالمان را جا می‌آورد و خواب را از کلّه‌هایمان می‌پرانید.
    مطالب علمی و کاربردی با زبانی ساده بیان می‌شد و کاملاً فهمیدنی بود. فکر نمی‌کنم هیچ‌کداممان «نشانه‌های دربرگیر» را فراموش کنیم که کلاهی شد و سرِ آقای صالحی رفت! از درون به گوش‌ها چسبید و از دو طرفِ بیرونی، فاصله داشت. یادمان نمی‌رود که آقای باقری «کاما» شد، از یک طرف به دیوار کلاس چسبید و از سمت دیگر فاصله گرفت. بگذریم از اینکه گاهی باوجود تمام این ساده‌گویی‌های استادان و باسوادی دوستان هم‌دوره‌ام، حس می‌کردی در اتاقکِ شبیه‌سازی کارتون شرکت هیولاها نشسته‌ای و احساس سه‌بچه‌هیولای خنگی را داشتی که با تعجب به حرکات مربی‌شان نگاه می‌کردند و بی‌آنکه چیزی بفهمند، نکته‌برداری می‌کردند! البته استاد که خدا صبرش بدهد، با این‌همه سلیقۀ جور‌وا‌جور و قالب‌های یخ‌بسته در ذهن برخی افراد که به‌هیچ‌طریقی هم نمی‌خواست آب بشود، با هر ترفندی که بود، سرانجام مطلب را روشن می‌کرد.
    خلاصه بگویم که برایم تجربۀ بسیار جالب و مهمی بود. مطالبی آموختم که به‌حقیقت برای هر فارسی‌زبانی لازم است. این را هم اعتراف کنم که پس از گذراندن این دوره، خدا را شکر کردم که پیش‌از‌‌این، با احساسِ آسان‌یاب ویراستاربودن دست به ویرایش نبردم و با آبروی ویراستارجماعت بازی نکردم!

    پاسخ
  • حميرا ربيعي
    9مهر 1392، 11:26

    حمیرا ربیعی
    تهران، تیر۱۳۹۲
    دورۀ ویراستاری گروه «ویراستاران» ازنظر این‌جانب این ویژگی‌ها را داشت:
    کلاسی فعال، پویا و پُرتحرک بود. صمیمیت بسیاری میان استادان با فراگیران وجود ‌داشت که گذشتِ زمان و یادگیری را دلپذیر‌تر می‌کرد.
    فشردگی و تراکم مطالب با برنامه‌ریزی قبلی به‌گونه‌ای تعدیل شده بود که افزایش سطح یادگیری را باعث می‌شد و زمان هدررفته نداشتیم.
    پیش‌بینی تمرین‌های کلیدی و کاربردی از ویژگی‌های مثبت دوره بود.
    فضای فیزیکی و برودتی و بهداشتی در‌حد‌عالی بود.
    تمرین‌های ورزشی، کارِ علمی و جدیدی بود. می‌توان گفت از کارهای عملی است که هر ویراستاری باید بداند و انجام دهد.
    پذیرایی با میان‌وعده‌ها نیز سطح یادگیری و ایجاد لحظاتی صمیمی و دوستانه را بین هم‌کلاسی‌ها افزایش می‌داد.
    با توجه به اینکه این‌جانب مُسن‌ترین فردِ کلاس بودم و تجربۀ دو دورۀ قبلی ویراستاری را نیز داشتم، به‌نظرم دورۀ جامع و پُرباری ارائه شد. از دست‌اندرکاران و استادان محترم و دل‌سوز، جناب آقای صالحی و جناب آقای باقری، تشکر و قدردانی می‌کنم.

    پاسخ
  • سارا شاپوری
    10مهر 1392، 09:31

    سارا شاپوری
    تهران، تیر۱۳۹۲
    حدود دَه سال پیش، دوره‌های ویراستاری جهاددانشگاهی را گذراندم که درواقع، تاریخچۀ شیوۀ نگارش در مطبوعات را به ما درس دادند و من به‌کلّی از هرچه دوره و کلاس ویراستاری بود، فراری شدم! وقتی در نمایشگاه کتاب امسال با آقای صالحی آشنا شدم، نظرم دربارۀ ویراستاری و آموزش آن عوض شد.
    از فضای کلاس و جزوه‌ای که به ما دادند، خوشم آمد. باید اعتراف کنم که انتظار چنین جزوۀ کم‌حجم و پُرمحتوایی را نداشتم. چندتایی از هم‌کلاسی‌ها، دانشجو یا دانش‌آموختۀ ادبیات فارسی بودند و حضورشان در کلاس برایم عجیب بود؛ چون در برخوردهایی که با ادبیاتی‌ها داشتم، به این نتیجه رسیده بودم که خودشان را علامۀ زبان فارسی می‌دانند. در طول کلاس‌ها، نظرم عوض شد؛ حتی حضور آن‌ها و سؤال‌هایشان به افزایش اطلاعات من خیلی کمک کرد.
    پرانرژی‌بودن آقای باقری درمقابل آرامش آقای صالحی و تفاوت شیوه‌های تدریس آن‌ها باعث می‌شد کلاس‌ها یک‌نواخت نباشند. درکل، این دوره خیلی بیشتر از آنچه فکر می‌کردم، برایم مفید بود؛ البته و لطفاً، فکر نکنید برای گرفتن نمره این جمله را نوشته‌ام! امتحانش هم ساده‌تر از آنی بود که فکر می‌کردم؛ البته یا خیلی بد داده‌ام یا خیلی خوب. بعد از اعلام نمره‌ها معلوم می‌شود.

    پاسخ
  • مرضیه یزدانی
    تهران، مرداد۱۳۹۲
    این دوره از همه‌نظر برای من نکات جدید و آموزنده‌ای داشت. روش تدریس استادان جذاب بود. در صحبت‌هایشان از مثال‌های زیادی استفاده می‌کردند. ورزش سرِ کلاس و استراحت بین دو کلاس بسیار جالب بود. امتحان در نوع خودش بی‌نظیر بود!

    پاسخ
  • يک ويراستار حرفه اي
    27آبان 1392، 11:38

    دکان خوبي بازکرديد به اسم ويراستاري!به زبان مادرمرده فارسي حداقل رحم کنيد!آخر شما کجا دوره ديده ايد؟ چي خوانده ايد که به اسم ويرايش دوره افتاده ايد در کشور و لاف تدريس ويرايش مي زنيد؟اين را کسي مي گويد که حرفه اش ويراستاري است.

    پاسخ ویراستاران:
    بی‌حذف و سانسور، دیدگاه شما را منتشر کردیم. کاش شما نیز اسم و فامیل و راه تماس خود را ذکر می‌کردید. درضمن، بدون زیاده‌گویی، پانزده ایراد زبانی و صوری در همین دوسه خط شما خودنمایی می‌کند. زیبنده بود که ویراسته‌تر می‌نوشتید تا کسی به حرفه‌ای‌بودنتان شک نبَرد. ویراستۀ متن شما این می‌شود:
    ویراستار حرفه‌ای
    به‌‌اسم «ویراستاری»، دکان خوبی باز کرده‌اید! حداقل به زبان مادرمردۀ فارسی رحم کنید! آخر شما کجا دوره دیده‌اید؟ چه خوانده‌اید که به‌اسم «ویرایش» در کشور دوره افتاده‌اید و لاف تدریس ویرایش می‌زنید؟ این را کسی می‌گوید که حرفه‌اش ویراستاری است.
    در ادامۀ پاسخمان به شما، باید این‌ها را هم بیفزاییم: همۀ کتاب‌های ویرایشی را دقیق خوانده‌ایم و تقریباً در تمام دوره‌های ویرایشی ایران شرکت کرده‌ایم: جهاددانشگاهی، شهر کتاب، نشر دانشگاهی، بنیاد پژوهش‌های اسلامی و… . بیش از چهار سال است که شبانه‌روز ویرایش کرده‌ایم و ویراستاری شغل دوممان نیست؛ بلکه تمام زندگی و کار و دغدغۀ ماست. بیش از ۱۶۰۰ اثر در مجموعۀ «ویراستاران» برای نهادها و ناشران مختلف ویرایش شده است. تاکنون، یعنی تا آذر۱۳۹۲، بیش از ۲۰۰۰ نفر در ۷۰ کارگاه ما در ۵ شهر شرکت کرده‌اند و همه با این تضمین آمده‌اند که اگر از آموزه‌ها یا شیوۀ تدریس ناراضی بوده‌اند، هزینۀ پرداختی خود را می‌گیرند. کسی تابه‌حال هزینه را نخواسته است. در کارگاه‌های ما دانشجویان دورۀ دکتری ادبیات فارسی، از دانشگاه‌های تهران و فردوسی و اصفهان و شیراز و علوم‌تحقیقات، آمده‌اند و تمام ۵۰ ساعتِ آموزشی را نشسته‌اند. برخی‌شان گفته‌اند که مسیر زندگی علمی‌شان با این کارگاه عوض شده است و فهمیده‌اند که اولویت‌های زبان فارسیِ امروز چیست. در همۀ کارگاه‌های آزاد ما، بدون‌استثنا، دانشجوی کارشناسی‌ارشد و نیز کارشناسیِ ادبیات حضور یافته است. ویراستارانی با پانزده، ده، پنج و دو سال سابقۀ کار نیز آمده‌اند و به‌قول خودشان دستِ پر و با ذهنی منسجم و آسوده، کارگاه را به پایان رسانده‌اند.
    باقی این غزل را ای منتقد ظریف
    زین‌سان همی شمار که زین‌سانم آرزوست

    پاسخ
  • مریم کرمی
    24آذر 1392، 19:07

    مریم کرمی
    مشهد، آذر۱۳۹۲
    قبل از شرکت در این کارگاه، آشنایی چندانی با حرفۀ ویراستاری نداشتم، تا اینکه به پیشنهاد دوستانی که در دوره‌های قبلی شرکت کرده بودند، در شصت‌و‌هفتمین دوره نام‌نویسی کردم. حالا که به‌لطف خدا این دوره به پایان رسیده است، به ضرورت آشنایی با این کارگاه و به‌کارگیری مطالب سودمند آن در نوشتن زبان فارسی پی برده‌ام. حرفة من ویراستاری نیست و دست‌کم تاکنون به ویراستارشدن فکر نکرده‌ام؛ اما شک ندارم که اجرای اصول این کارگاه اثر مثبتی در درست‌نویسی نوشته‌هایم خواهد گذاشت. البته این دستاورد مهم را مرهون تلاش و پشتکار ستودنی استاد حیدری‌ثانی هستم. ارتباط صمیمانۀ ایشان با مخاطبان و تلاش برای ایجاد انگیزه و فهم آن‌ها، بیان ساده و روان و اهمیت‌دادن به وقت دیگران ازجمله امتیازهای این استاد محترم است. استفاده از ابزار و شیوه‌های مختلف و جذاب آموزشی برای یادگیری هرچه بیشتر دانش‌پذیران و بسنده‌نکردن به روش‌تدریس یک‌سویه را می‌توان مهم‌ترین دلیل موفقیت ایشان دانست. جلسه‌های کارگاه فشرده بود و کم؛ اما پر‌محتوا بود و مفید. دستاورد شرکت در این کارگاه برای من، آشنایی با ساختارهای سالم زبان فارسی و یادگیری ویرایش صوری متون بود. البته ناگفته نماند با توجه به‌ عنوان دوره، انتظار داشتیم تعداد تمرین‌های بیشتری را به‌شکل کارگاهی انجام بدهیم. به همۀ دوستان پیشنهاد می‌کنم دراین کارگاه شرکت کنند؛ چون همۀ ما به درست‌نوشتن ودرست‌گفتن نیاز داریم.

    پاسخ
  • سید مجید
    25آذر 1392، 16:58

    با سلام خدمت استاد گرامی آقای حیدری ثانی و دوستان گرامی در دورۀ ۷۶ مشهد. دورۀ خوب و پرباری بود. این دوره از جهات مختلف مفید بود و استفاده کردم. چون نیتم ویراستاری به‌عنوان شغل بوده است، امیدوارم بتوانم آن را هم عملی کنم. الان شدیداً منتظر اعلام نتایج هستم.

    پاسخ
  • اقدس عدالت پور
    27آذر 1392، 05:12

    اقدس عدالت‌پور
    اصفهان، آبان۱۳۹۲
    اهل کاشانم من، روزگارم بد نیست…
    دوستان عزیزم، در هر رشتۀ دانشگاهی و تا هر مقطعی تحصیل کرده‌اید،‌ برای درست‌نویسی و آموزش صحیح ویرایش به «ویراستاران حرفه‌ای پارس» بپیوندید. رشتۀ دانشگاهی من زبان و ادبیات فارسی است؛‌ اما بسیار مشتاقانه در این کارگاه شرکت کردم و همچون نماز اول‌وقت، از فضیلت‌های آن بهره‌مند شدم! در زیر، ابتدا برخی دلایل موفق‌بودن این کارگاه را خلاصه‌وار می‌نویسم؛ به‌امید اینکه انگیز‌ۀ خوانندگان عزیز را برای شرکت در این دوره‌ها برانگیزد. سپس برخی ضعف‌های آن را بیان می‌کنم؛ به‌امید اینکه در دوره‌های بعد بهتر و پرثمرتر برگزار شود؛ البته شاید به‌نظر عده‌ای هم ضعف نباشد.
    قوت‌‌ها:
    1. تسلط استادان باتجربه به مطالب و پاسخ‌دادن به سؤالات آموزندگان با حوصلۀ فراوان؛
    2. پرمحتوابودن جزوه باوجود کم‌حجم‌بودن آن و استناد مطالب آن به کتاب‌های علمی دانشگاهی در این زمینه؛
    3. معرفی کتاب‌های آموزشی ویرایش، به‌همراه معرفی کتاب‌هایی با متن فارسی معیار سالم؛
    4. استفاده از وسایل کمک‌آموزشی؛ مانند ویدئوپروژکتور برای آموزش تصویری مطالب جزوه؛ توجه توجه! سر کلاس جایزه هم می‌دهند.
    5. ارائه بستۀ کامل آموزشی ویرایش، همراه با کلیپ‌ها و تصاویر جذاب و آموزنده؛
    6. معرفی نرم‌افزار نرمش‌های محل کار و استفاده از آن هنگام کارکردن با رایانه؛
    7. نرمش‌کردن در کلاس و پخش کلیپ‌های طنز تصویری برای رفع خستگی؛
    8. برگزاری کارگاه در مکانی فرهنگی‌تفریحی و پذیرایی نهاد میزبان؛
    ضعف‌ها:
    1. به‌دلیل کوتاه‌بودن دوره، چندان ارتباط صمیمانه‌ای بین بچه‌های کلاس شکل نگرفت. بهتر است بعد از گذشت چند جلسه، ربع‌ساعتی با حضور خود استاد، بچه‌ها خود را معرفی کنند و از کارشان بگویند. استعدادها در همین دوره‌ها کشف می‌شود.
    2. بهتر است همۀ تمرین‌های جزوه حل‌ شود و حتی تمرین‌های کار در منزل برای هر جلسه داده شود تا بچه‌ها در طی آن دوره، به‌طور تجربی آزموده شوند.
    3. نهاد میزبان جلسۀ امتحان را بهتر اداره کند.
    دوستان خوبم نه تبلیغ کردم و نه غلو. اگر باور نکردید، خودتان تجربه کنید. پیش به‌سوی درست‌نویسی.
    استادان گرامی و پرتوان،‌ جناب آقای باقری و صالحی،‌ خداقوت.

    پاسخ
  • سمیرا فتحعلی آشتیانی
    29آذر 1392، 06:48

    سمیرا فتحعلی آشتیانی

    سلام و خداقوت.
    آموختن همیشه خوب است و سودمند؛ به‌خصوص اگر موضوع آن مربوط به کار دلخواه آدم باشد که دیگر نورٌ علی نور است. وقتی دوسه سال پیش در جست‌وجوهایِ اینترنتی با تارنمای شما آشنا شدم، دلگرم شدم که بالاخره وقتی کلمۀ «ویراستار» یا هم‌خانواده‌هایش را جست‌وجو می‌کنم، به نتیجۀ خوبی می‌رسم و خیلی هم این رشته غریب نیست. بماند که هنوز هم به‎جز چند تارنما که معلوم نیست کار جدی و چشمگیری داشته باشند، گروه فعالی همچون شما نیافته‌ام.
    به‌هرحال، پارسال از طریق همین آشنایی، در دورۀ وُرد شرکت کردم و راضی بودم. بعد از آن هم درصدد بودم دورۀ ویرایشتان را بیایم که خدا را شکر امسال آبان این توفیق دست داد.
    به نظرم دورۀ خوب و مفیدی بود. برخی از مطالب را دوره کردم و برخی را آموختم و از سرگردانی‌های رایج در کار خلاص شدم، هرچند با هر کار جدید، نکته‌ها و سؤال‌های جدیدی پیش می‌آید و به همین دلیل همیشه باید در حال آموختن بود.
    در یک کلام کلاستان چنین بود:
    1. گرم و صمیمی و راحت؛
    2. آشنایی با مطالب و رویدادهای مربوط به ویرایش که این روزها اتفاق می‌افتد؛
    3. کوتاه اما مفید برای آشنایی با این رشته؛
    4. اگر دورۀ پیشرفته هم برگزار کنید که دیگر محشر است.
    با سپاس فراوان
    پایدار و موفق باشید.

    پاسخ
  • روزگاریان
    29آذر 1392، 18:44

    روزگاریان
    اصفهان، آبان1392
    سلام
    پیشنهاد من:
    استادان بزرگوار، لطف کنید برای هر درس تمرین‌های بیشتری در سایت بگذارید+ کلید آن‌ها تا همزمان با برگزاری دوره، بعد از هر جلسه، برای تثبیت و آشنایی بیشتر با مبحث درس، بتوانیم بیشتر تمرین کنیم، با سؤال مواجه شویم و در عمل ورزیده شویم.
    نظر بنده:
    1. در کنار بار علمی کلاس، هم‌زمان‌شدن زنگ تفریح با اقامۀ نماز و ادای این فریضه، مهمترین امر بود که الحمدلله رعایت شد.
    2. داده‌های فِلَش که آموزنده و سرگرم‌کننده و متنوع بودند بسیار عالی بود.
    3. نحوۀ تدریس دو استاد، یکی متین و آرام و دیگری با شیطنت‌های نرم و گذرا کلاس را از اصل یکدستی دور کرده بود و این برخلاف قواعد ویرایش، به ارزش هرچه بیشتر کلاس افزوده بود.
    4. این کلاس برای افرادی مثل منِ جامعه‌شناس که پارسی را دوست دارند و فرهنگ اصیل ایرانی‌اسلامی را می‌جویند، خیلی مفید و بجا و ارزشمند بود.
    انتقاد:
    امتحان سخت نبود، قرارم نبود با مدرکش قله‌ای فتح کنیم؛ اما متأسفانه فرهنگ تقلب‌نکردن از بین بچه‌های ادیب هم رخت بسته، رفته!
    خیلی بدم اومد!

    با آرزوی توفیق روزافزون برای شما استادان و گروهتان.
    به امید ایرانی، با تمدن ایرانی‌اسلامی.

    پاسخ
  • روزگاریان
    29آذر 1392، 18:59

    روزگاریان
    راستی نصب آنتی‌ویروس درست‌نویسیِ گروه ویراستاران حرفه‌ای پارس بر روی فکرم، جلوی همۀ تهاجم‌های بیگانه را گرفته است.
    راه به‌روزشدنشم را هم که خدا را شکر باز گذاشته‌اید:
    ۱. تماس و پرسش؛
    ۲. عضویت در خبرنامه و اطلاع‌یافتن از مباحث روز.
    باز هم تشکر می‌کنم.

    پاسخ
  • مرضیه نصیری
    30آذر 1392، 10:13

    مرضیه نصیری
    تهران، آذر۱۳۹۲
    ابتدا از گروه ویراستاران بابت برگزاری چنین دوره‌ای تشکر می‌کنم. دوره‌ای که هرچند فشرده اما بسیار ارزشمند و پربار است. در واقع تو را در راهی می‌گذارد که سمت و سوی مسیر را برایت کاملاً روشن ساخته است. فضایی دارد صمیمی و دوست‌داشتنی و استادانی که با اعجاز کلامشان تو را مشتاق یادگیری می‌کنند، بی‌آنکه خسته شوی.
    کافی است دل به ‌کار دهی و گوش به استاد!

    پاسخ
  • نرجس گلریز
    30آذر 1392، 11:02

    نرجس گلریز
    اصفهان، آبان1392
    به‌نظر من، کارگاه ویرایش از همه‌نظر عالی بود. کلاس‌ها طولانی بود؛ اما خسته‌کننده نبود. شیوۀ تدریس فوق‌العاده بود و مطالب به‌خوبی در ذهن حک می‌شد. طرز برخورد استادان و مکانی که کارگاه‌ در آن برگزار می‌شد نیز بسیار خوب بود. از استادان محترم، آقایان باقری و صالحی تشکر می‌کنم که با دلسوزی و اخلاق خوب، فضایی علمی و آرام ایجاد کردند و درست‌نوشتن را به ما آموزش دادند.

    پاسخ
  • مرضیه نادی
    1دی 1392، 07:10

    مرضیه نادی
    نجف‌آباد، آذر1392
    تدریس آقای باقری برایم جالب بود. قبلاً به ورزش در حین کار اهمیت نمی‌دادم. از آن موقع تا حالا پس از چند دقیقه کارکردن، ورزش می‌کنم. به شغل ویراستاری هم علاقه‌مند شدم. در نظر دارم تمریناتم را بیشتر کنم، بیشتر کتاب بخوانم و همچنین تمام قواعد نگارش و ویرایشی را در متن‌هایم استفاده کنم.

    پاسخ
  • به نظرم مدرک را از کلاس هایتان حذف کنید.چون وعدۀ سر خرمن دادن درست نیست.در ضمن کلاستان اصلا کارگاهی نیست و فقط تعریف و توضیح است که واقعا به درد نمی خورد.

    پاسخ ویراستاران:
    سلام. از میانِ بیش از ۲۰۰۰ نفری که در ۷۰ کارگاه ما در ۵ شهر شرکت کرده‌اند، شما نخستین کسی هستید که چنین نظری داده‌اید. ضمن احترام کامل به دیدگاه شما، مصرّانه درخواست می‌کنیم که اسم و فامیل خود را بفرمایید تا بتوانیم هزینۀ پرداختی‌تان را به شما برگردانیم و دِینی به گردنمان نماند. ما که اینجا گفته بودیم که: نظرتان را بدون ویرایش منتشر می‌کنیم. پس بهتر بود که شما نیز مانند دیگران، اسم و فامیل و شهر و ماه خود را ذکر می‌کردید تا مستندتر جلوه دهد. اگر هم حوصله کردید، دقیق‌تر توضیح دهید که ضعف‌های ما از نگاه شما چیست تا بتوانیم اصلاحشان کنیم.

    پاسخ
  • بانو تقیان
    1دی 1392، 20:36

    بانو تقیان
    مشهد، آذر۱۳۹۲‏
    معتقدم شرکت در این کلاس‌ها هدیه‌ای بود که خدا در شهر امام‌رضا(ع) به من هدیه کرد.‏
    اتفاق جالب و جدیدی که برای اولین ‌بار در این کلاس‌ها تجربه کردم، نرمش‌های نارسیس ‏بود. چقدر خوب و شیرین! این نرمش‌ها که گاه در حد یک برپا شدن خلاصه می‌شد، در کنار ‏فیلم‌های کوتاه و زیبا، جای همۀ خمیازه‌های بی‌خوابی بعد از ناهار در یک روز سرد پاییزی ‏را می‌گرفت. نماز مغرب دسته‌جمعی، هربار آرامش محیطی سالم و صمیمی را به ما هدیه ‏می‌کرد. جمع دوستانه و بذله‌گویی‌های استاد، یادگیری‌مان را دوچندان می‌کرد. صحنۀ میان ‏وعده‌ای که آقای حیدری عزیز آماده می‌کردند و یک گروه از بانوان و آقایانی که چای‌به‌‏دست در سالن کتاب‌فروشی قدم می‌زدند، تصویری ماندگار از کلاسی متفاوت در ذهن‌ها ‏ایجاد می‌کرد. ‏
    نکتۀ جالب دیگر، بحث از کلیشه‌ها بود. همیشه به کلیشه‌ها به‌عنوان ویروس سرماخوردگی ‏نگاه می‌کردم و فکر می‌کردم با یک جابه‌جایی دردش درمان می‌شود. نمی‌دانستم گاهی ‏واژه‌ها به‌مثابۀ غده‌ای سرطانی به جان زبان می‌افتد و ناگهان آن را نابود می‌کند. از همه ‏زیباتر پرهیز استاد از واژۀ مرسی بود. چقدر خوب بود. الان حتی در محیط‌های لوس ‏دخترانه نیز از این واژه دوری می‌کنم.‏
    و یادگاری پایان کلاس، آزمون عجیب با طراحی شگفت‌آور استادمان بود؛ آزمونی که به‌جای ‏آنکه خسته‌مان کند، لبخند را بر لبانمان می‌نشاند.‏
    کارگاه ویراستاری که به نظر می‌آمد جایی برای خمیازه‌کشیدن و خسته‌شدن و سردرد‏گرفتن باشد، بحق، نشستی برای تمرین بهترنوشتن بود.‏
    برای همۀ عزیزانی که برای برگزاری این دوره زحمت کشیدند، آرزوی سعادت و سربلندی ‏می‌کنم. خدا یار و یاورشان باد.
    😆

    پاسخ
  • مهناز کاتبی
    5دی 1392، 15:06

    مهناز کاتبی
    تهران، آبان1392
    سلام
    به نظر من کیفیت برگزاری کلاس‌ها خیلی خوب بود.
    کاربردی‌بودن مباحث و طرح آن‌ها به‌صورت کلید و نشانه از مزیت‌های کلاس بود.
    ولی بحثی که هست، این است که تعداد تمرین‌ها تا حدودی کم بود و اگر تمرین‌های ویرایشی بیشتری حل شود، تأثیرگذارتر است.
    در نهایت اینکه مزیت دیگر کلاس که گفتنی و ستودنی است، ارتباط‌ با گروه ویراستاران بعد از اتمام کلاس است.

    پاسخ
  • مریم رستمی نجف آبادی
    8دی 1392، 13:40

    مریم رستمی نجف آبادی
    نجف آباد، آبان۱۳۹۲
    این درس‌ها با آنچه فکر می‌کردم، بسیار متفاوت بود. نوشته‌های جزوه راه‌حلی ساده و قاطع بود برای مشکلاتی که همیشه در ذهنم چرخ می‌زد. «کلید»ها به درک نکته‌ها و ثبوت آن‌ها کمک شایانی می‌کرد؛ البته به نظرم تمرین‌ها کم بود. به‌هر‌حال، این دوره هرچند کوتاه و فشرده برگزار شد، ذوق و شوق بی‌حدی برای خواندن کتاب‌های معیارِ معرفی‌شده در من برانگیخت. از گروه «ویراستاران حرفه‌ای پارس»، به‌خصوص دو استاد بزرگوارم، بسیار سپاسگزارم. ارزش کارهایی که برای حفظ و پاسبانی زبان فارسی می‌کنند، چشمگیر و درخور ستایش است.

    پاسخ
  • شهره زمانی
    12دی 1392، 18:18

    شهره زمانی
    اصفهان، آبان 1392
    از انصاف نگذریم کلاس عالی بود، لحظه‌به‌لحظه‌اش آموزنده. استاد حتی اشکالات حرف‌زدن‌های معمولمان را هم به ما گوشزد می‌کرد. دقیق بود و تلاش می‌کرد دقت ما را هم به گفته‌ها و نوشته‌های خودمان و دیگران افزایش دهد. صمیمی بود و در یاد‌دادن دست‌و‌دل‌باز. هر‌چه می‌پرسیدیم و از هر‌کجا، بدون رعایت «اصل خست» پاسخ می‌داد. به دستور‌زبان فارسی مسلط بود؛ اما به ما ساده و روان یاد می‌داد. این ساده و فهمیدنی‌بودن در متن جزوه هم رعایت شده بود. جزوه اگر‌چه خلاصه و فشرده بود، استاد با توضیحات و مثال‌های خودش واضح‌ترش می‌کرد و هر‌جا به مطالعه و مثال‌های بیشتری نیاز بود، منابع معتبر و سالمی معرفی می‌کرد. خلاصه بگویم، ویراستاری را دوست داشتم و دارم. در دورۀ آراسته‌نویسی شرکت کردم با این تصور که می‌دانم می‌روم تا به دانسته‌هایم بیفزایم و حالا دوره را به پایان رساندم با علم به این‌که نمی‌دانم، باید دقتم و دانشم را افزون کنم. استاد ذهنم را از اشتباهات و باورهای گذشته‌ام در زمینۀ ویراستاری پاک کرد و راهِ درستِ ویراستار واقعی شدن را نشانم داد، تا خودم چقدر مشتاق باشم و ثابت‌قدم.

    پاسخ
  • اسماعیل مطلوب‌کاری
    26اسفند 1392، 15:01

    اسماعیل مطلوب‌کاری
    تهران (رخداد تازه)، اسفند1393
    به نظر من این کلاس از دو جهت ارزشمند بود: نخست آشنایی با اصول مقدماتی ویرایش و دوم آشنایی با دوستانی که دغدغۀ درست‌نویسی و انتقال صحیح آگاهی‌های خود را دارند. گمان می‌کنم برای من، بخش دوم ارزش بیشتری داشت. از آقایان باقری و صالحی بابت فضای جذابی که در کلاس ایجاد کردند، سپاسگزارم.

    پاسخ
  • علی مهدوی
    26اسفند 1392، 15:07

    علی مهدوی
    کلاس‌های ویرایش را منشأ برکات زیادی برای خودم یافتم. در این کلاس‌ها مطالب مهمی را در موضوع ویرایش فرا گرفتم. البته این کلاس‌ها فواید زیادی برای من داشت که فراگیری قواعدِ مهم ویرایشی، تنها قسمتی از آن را تشکیل می‌دهد. با حضور در این کلاس‌ها، تجربه‌های گرانبهایی برایم حاصل شد؛ مثلاً از رفتار استاد و همچنین دانشجویان با یکدیگر درس‌هایی گرفتم. رفتار استاد با شاگردان محترمانه، صمیمانه و متوضعانه بود. البته این تجربه‌ای تازه برای من نبود؛ چراکه پیش از این استادان فراوانی را در حوزۀ علمیه تجربه کرده بودم که حسن‌خلق و تواضعشان زبانزد بود؛ ولی کمتر دیده بودم در این مدتِ کوتاه، این‌مقدار از صمیمیت بین استاد و دانشجو به وجود آید. دیدم که استاد با کمال میل و نه از روی تعارف، به دانشجویان اطلاع می‌دهد که می‌تواند با ماشین خود، شاگردان را تا قسمتی از مسیر همراهی کند. این صمیمیت در فرایند یادگیری مؤثر بود. همچنین انجام کار گروهی و تمرین در کلاس نیز بر این اثر افزود و در ‌نتیجه کلاسی با کیفیت به وجود آمد.

    پاسخ
  • علی مهدوی
    26اسفند 1392، 15:10

    علی مهدوی
    تهران، اسفند1392
    ادامۀ نظر:
    این صمیمیت در فرایند یادگیری مؤثر بود. همچنین انجام کار گروهی و تمرین در کلاس نیز بر این اثر افزود و در‌نتیجه کلاسی با کیفیت عالی آموزشی به وجود آمد. البته نواقصی هم وجود داشت؛ مثلاً فضای آموزشی ازلحاظ تهویه، نور و نوع چیدمان صندلی‌ها مناسب نبود. همچنین تناسبی بین تعداد دانشجویان و اندازۀ کلاس وجود نداشت.
    ولی به طور‌کلی می‌توان گفت موضوع ویرایش و بلکه بهتر است بگوییم زبان و ادبیات فارسی موضوعی ‌است که از آن غفلت شده است و همان‌گونه‌که در مدرسه‌ها، زبان عربی و انگلیسی به‌شکل صحیح آموزش داده نمی‌شود، زبان فارسی نیز به‌شکل صحیح آموزش داده نمی‌شود و باید بیشتر به آن توجه شود.
    البته امیدوارم این قدمی که برداشته شده است، ادامه داشته باشد و این فعالیت‌ها به سرانجام خوبی برسد و من نیز بتوانم قدمی در این راه بردارم.

    پاسخ
  • آذین
    تهران اسفند1392
    فضای آموزشی کارگاه و شیوۀ تدریس، طوری بود که علاقه‌ام به ویرایش را افزایشی در خور توجه بخشید. آشنایی با کتاب‌های مرجع ویرایش و افزایش حساسیت ذهنی به واژه‌ها و عبارت‌ها، از آموخته‌های مهم من در این کلاس پربار و ارزشمند بود. از استاد باقری و صالحی صمیمانه تشکر می‌کنم.

    پاسخ
  • الهام غلامی
    28اسفند 1392، 07:36

    الهام غلامی
    فایدۀ چنین کلاسی با این درجه از تأثیر‌گذاری‌اش برای من چه بوده ‌است؟ در یک کلام، زندگی‌ام را زیر و رو کرده است. با ولع تمام کتاب می‌خوانم. سرم از خستگی به‌سختی روی گردنم ایستاده و چشم‌هایم خوابیدن را خواب می‌بینند؛ ولی دل نمی‌کنم از کتابی که در دست دارم و اصرار دارم که نثر معیار را با اشتهای زیاد ببلعم. نگاهم روی تمام نوشته‌های در و دیوار می‌گردد تا مطمئن شود همه‌چیز طبق فارسی معیار نوشته ‌شده ‌باشد. کلماتم را دوباره و سه‌باره مزمزه می‌کنم و بعد بر زبان می‌آورم و گاهی با وجودی که خیلی سعی می‌کنم جلوی خودم را بگیرم، بی‌اختیار غلط‌های گفتاری اطرافیان را متذکر می‌شوم.

    پاسخ
  • فرزانه رضایی
    10فروردین 1393، 18:21

    فرزانه رضایی
    تهران، اسفند1392
    کلاس خوب و مفیدی بود. بسیاری از نکات ویرایشی را که در دانشگاه نیاموختم، در این کلاس آموختم. فضای کلاس دوستانه بود. اگر بتوانم، خیلی، علاقه‌مندم دوباره در این کلاس‌ها شرکت کنم.

    پاسخ
  • زینب دانشور
    11اسفند 1392، 09:30

    زینب دانشور
    شیراز، بهمن و اسفند۱۳۹۲
    همیشه ویرایش را دوست داشته‌ام و چون تصمیم گرفته بودم بنویسم، در ذهنم بود اصول صحیح‌نویسی را هم یاد بگیرم. به‌واسطۀ یکی از دوستانم که این دوره را سپری کرده بود، ثبت‌نام کردم. الان بسیار خوش‌حالم که این کلاس را از دست نداده‌ام. کلاس‌ها عالی و پرمحتوا بود.
    چیزهایی یاد گرفتم که احساس می‌کنم باید زودتر از این‌ها دنبالش می‌رفتم و یاد می‌گرفتم. توصیه می‌کنم هرکسی در هر رشتۀ تحصیلی، در این کلاس‌ها شرکت کند؛ چون دست‌کم ضرری ندارد. در آخر از استاد بزرگوار و مهربانم دکتر سادات‌شریفی صمیمانه تشکر می‌کنم که با حوصله و پیگیری، این دوره را برگزار کردند. همچنین از جناب آقای صالحی که قبول زحمت کردند و آموزش ویرایش صوری را برعهده گرفتند. پیشنهادی دارم: مدت دوره را بیشتر کنید؛ چون مطالب ریز فراوان‌اند و برای نهادینه‌شدنشان به وقت بیشتری نیاز است. پیروز باشید.

    پاسخ
  • رضا نادمی
    14اسفند 1392، 17:57

    رضا نادمی
    درس معلم ار بود زمزمۀ محبتی
    جمعه به مکتب آورد طفل گریزپای را
    ارادتمند شما

    پاسخ
  • زهرا قشمی
    17اسفند 1392، 09:00

    زهرا قشمی
    شیراز، زمستان۱۳۹۲
    در مقایسه با بخش ویرایش صوری، قسمت ویرایش زبانی بهتر تدریس شد. فکر می‌کنم بهتر این بود که وقت بیشتری برای ویرایش صوری می‌گذاشتید.
    در کل تا پایان دوره راضی بودم و از بعد از آن ناراضی؛ زیرا به مشکلات بسیاری برای نصب برنامه‌ها برخوردم. از شرکت در دوره راضی هستم.

    پاسخ
  • شیوا پژوهی
    4اسفند 1392، 20:46

    شیوا پژوهی
    شیراز، اسفند1392
    سلام
    بهتر دیدم که بعد از کلاس نظری کلی بگذارم و بعد از پنج روز، اگر به جزئیاتِ درخورِ اشاره‌ای رسیدم، دوباره بیایم و بنویسم.
    اول، سپاس از دکتر سادات‌شریفی که این دوره را به من اطلاع دادند.
    دوم، تشکر از آقایِ صالحی که فضایِ کلاس را صمیمی و پرانرژی اداره کردند و همیشه صبور هستند و پاسخ‌گو!
    نظرم دربارۀ کلاس: خیلی فشرده است و فقط کلیات را بیان می‌کنید. نمی‌دانم این کارگاه این‌طور بود یا سایرِ کارگاه‌ها هم همین‌طور است. خوب است که همۀ نکات بیان می‌شود؛ ولی فرصتِ تمرین خیلی کم است. اگه بیشتر باشد و در خود کارگاه، خیلی بهتر است تا اینکه بعد از دوره باشد و در کارگاهی دیگر. اطلاع ندارم که آیا دوره حتماً باید فشرده باشد یا می‌شود در فواصلِ بیشتر هم تشکیل بشود؛ اما فکر می‌کنم اگه در هر جلسه مباحثِ کمتری گفته شود و تمرین بیشتر باشد، خیلی بهتر است؛ چون به‌نظرم مهم‌ترین مطلب این است که منِ آماتور، ترسم از مواجهه با متن بریزد. درست است که این ترس به‌مرور از بین می‌رود؛ ولی شاید بهتر باشد در خود کارگاه و قدم‌به‌قدم شروع بشود.
    درکل من از این دوره و تدریس استادانش کاملاً راضی بودم. مشکلم فقط زمانِ طولانی‌اش بود و اینکه تمرین در خودِ کلاس، کمرنگ بود.
    فعلاً نظرم همین بود. بازهم می‌آیم و سر می‌زنم و نظر می‌دهم.
    سایتِ خوب و پرباری دارید.
    سپاس

    پاسخ
  • فاطمه زهرا توانچه
    13خرداد 1393، 03:21

    فاطمه‌زهرا توانچه
    مشهد، مرداد۱۳۹۲
    با تشکر بسیار از مؤسسۀ ویراستاران. من هم از دوره‌های این مؤسسه در مشهد بهره‌های بسیاری بردم و در جایگاه دانشجوی دکتری رشتۀ زبان و ادبیات فارسی، دانش و مهارت بسیار آقای حیدری‌ثانی را ستایش می‌کنم. مطمئن هستم این مؤسسه روزهای درخشانی دارد و خواهد داشت. نقد من دربارۀ طرح آزمون پایان دوره است که ورود به سؤال‌ها در چارچوب علمی نبود. سؤال جای شوخی و شیطنت نیست؛ اما طراح قصد داشت نوعی ذوق و خلاقیت را وارد سؤال کند که با تمرکز دانشجو همخوانی نداشت.
    به‌نوبۀ خودم منتظر آغاز کلاس‌های کارآموزی در مشهد هستم. با سپاس.

    پاسخ
  • معصومه نعمتی
    17خرداد 1393، 05:19

    معصومه نعمتی
    تهران، اردیبهشت۱۳۹۳
    به نام خدای خوبی‌ها
    چشم باز کردم و خود را در کار‌گاه ویرایش و درست‌نویسی دیدم؛ ازاین‌رو بسیار خوش‌حال شدم. استادان محترم، ضمن برخورداری از اخلاق خوب، به مهارت‌‌های تدریس نیز احاطه داشتند. فضای کلاس، صمیمی و دوست‌داشتنی بود. از این دوره، تجربه‌ها اندوختم و به نکات منفی و مثبت کار خود پی بردم.
    این دوره با تمام شیرینی‌ها و سختی‌هایش، به‌پایان رسید. با کوله‌باری از تجربه و درس جدید، به نقد کتاب، ادامه خواهم ‌داد. از استادان گرامی که رنج علم‌آموزی را به‌دوش کشیدند، بسیار سپاسگزارم. امیدوارم همیشه در پناه حق باشند. از خداوند مهربان متشکرم که مرا به این کلاس پربار رهنمون کرد.

    پاسخ
  • سارا هلاله
    17خرداد 1393، 09:45

    سارا‌‌‌ هلاله
    شیراز، خرداد۱۳۹۳
    حیف است که آموزش اصول ویراستاری جز‌ء منابع دانشگاهی رشتۀ زبان و ادبیات فارسی نیست. حداقل این است که شما بیماری را خوب تشخیص داده‌اید و به آن پرداخته‌اید. از این منظر، تحسینتان می‌کنم و از شما سپاسگزارم. اما مسئله‌ای که هست، جدا از موافق یا مخالفت من درباره بسیاری از ریز‌‌‌بینی‌های وسواسانه که بین ادیبان بسیار هم فراگیر است، اعتقاد به صحیح و غلط‌بودن و مقاومت‌کردن دربارۀ بعضی مسائل که به زبان‌شناسی هم ربط دارند، گمانم دست‌وپای زبان فارسی را می‌بندد. بسیاری از نگاه‌های زبان‌شناختی به تکاپوی زبان فارسی کمک می‌کنند و این چیزی است که زبانِ ما به آن نیاز دارد. ویراستاری جدید هم با توجه به این مسائل نیاز به بازنگرهایی دارد.

    پاسخ
  • فاطمه نقی پور
    18خرداد 1393، 08:17

    فاطمه نقی پور
    تهران، اردیبهشت۱۳۹۳
    برخلاف آنچه از خشکی و یکنواخت‌بودن مطالب درسی از قبل در ذهن داشتم، فضای کلاس‌ها بانشاط و جذاب بود. آموزش نیز در فضایی دوستانه و به‌شکل کارگاهی و تعاملی بین استاد و دانشجوها انجام می‌گرفت و استادان به پرسش‌ها و ابهام‌های ویرایشی و نگارشی به‌خوبی پاسخ می‌دادند.
    دو استاد ماهر و مسلّط به مطالب، به نام‌های محمدمهدی باقری و مهدی صالحی، مسئولیت آموزش را عهده‌دار بودند که با استفاده از لپ‌تاپ و تابلو، همچنین جزوه‌ای مکتوب، حاوی توضیح مطالب با مثال‌ها و تمرین‌های فراوان، این مهم را به‌خوبی به‌انجام رساندند.
    حال، با گذشت چندین جلسه و آشنایی نسبی با مطالب ویراستاری، تازه به اهمیت این کلاس‌ها در شکوفایی نگارش و درست‌نویسی زبان فارسی پی برده‌ام. از اینکه در این کلاس‌ها شرکت کرده و علاوه بر بهره‌مندی از دانش علمی و عملی ویراستاری، با افرادی فرهیخته و خوش‌فکر آشنا شده‌ام، خداوند را شاکرم.

    پاسخ
  • معین پایدار
    20خرداد 1393، 19:12

    معین پایدار
    کارآموزِ شیراز، دی1391 (دورۀ ‌پنجمِ شیراز) و بازآموزِ شیراز، اردیبهشت1393 (دورۀ هشتمِ شیراز)
    سلام، جهان به‌ کام
    درکل کارگاه‌ها خوب برگزار می‌شود؛ اما چون خواسته‌اید نظرهامان را شفاف و با جزئیات و نیز به‌دور از مبهم‌گویی و کلی‌گویی مطرح کنیم، اندکی جزئی‌نگرانه‌تر دیدگاه‌هایم را نوشته‌ام.
    قوت‌ها:
    1. زمان کلاس‌ها (4 ساعت) مناسبِ مناسب است؛ نه زیاد است، نه کم؛
    2. رفتار استادان دلچسب و شایسته است و با طنزمایه‌ای آمیخته؛
    3. بستۀ دیجیتالی بسیار ارزشمند و کاربردی است؛
    4. استادان در ویرایش مسلط و مجرب‌اند. این را می‌توان با دقت‌کردن در مثال‌هایی که می‌آورند، دریافت.
    ضعف‌ها:
    1. تمرین‌ها کم است و به‌سبب کمی مدت کارگاه، ‌چندان وقتی برای تمرین‌کردن باقی نمی‌ماند؛
    2. بخش ارجاع‌دهی در جزوۀ آموزشی اندکی ناقص و نارساست.
    از تلاشتان برای بهبود روزافزون کارگاه‌ها متشکرم.
    پایدار باشید، پایدار

    پاسخ
  • علی رضوانی
    16تیر 1393، 04:32

    علی رضوانی
    مشهد، تیر۱۳۹۳
    کلاس‌های دوره خیلی پربارتر و جذاب‌تر از چیزی بود که انتظار داشتم. فیلم‌ها و تصاویری هم که جناب حیدری‌ثانی در بین ساعات تدریس نشان می‌دادند، واقعاً موجب رفع خستگی می‌شد. علاوه بر آن، اصرار ایشان بر انجام نرمش‌های نرم‌افزار نارسیس، با فاصلۀ نیم‌ساعته یا بیست‌دقیقه‌ای، مانع از خستگی می‌شد. از همه مهم‌تر گنجینۀ عظیم اطلاعاتی است که در پایان دوره به همۀ اعضای کلاس دادند.
    دو تا گله هم بکنم تا یادم نرفته است: اول اینکه برنامۀ کلاس در روزهای پنجشنبه تغییر کرد که متأسفانه از اول اطلاع‌رسانی نشده بود. آن‌طور‌که از شواهد بر می‌آمد، از ابتدا این تغییر ساعت برای دوستان مشخص بود.
    دوم اینکه جناب حیدری‌ثانی گاهی اوقات صحبت‌های دوستان و سؤالات آن‌ها را متوجه نمی‌شدند که علت این مسئله را نمی‌دانم. از ایشان می‌خواهم که ان‌شاءالله در دوره‌های آینده، تمام کلاس و خصوصاً افراد گوشه یا انتهای کلاس را با دقت بیشتری زیرنظر بگیرند.
    مطلب دیگری که خواستم خدمت دوستان مؤسسه عرض بکنم، طراحی پُراشکال (از نظر فنی) و نازیبای سایت است که از ویراستاران (گروهی که کار آن‌ها آراستن است) اصلاً انتظار نمی‌رود!

    پاسخ
  • زهره زنهاری
    2مرداد 1393، 07:51

    زهره زنهاری
    شیراز، اردیبهشت۱۳۹۳
    سلام
    دورۀ ویرایش برای یادآوری و تثبیت آموخته‌هایم بسیار مفید بود.
    همچنین جزوۀ ویراستاران بسیار خلاقانه تألیف شده است؛ به‌طوری‌که در تدوین جزوه برای کلاس‌هایم، به من ایده می‌دهد. از آقای باقری سپاسگزارم.
    شیوۀ تدریس آقای صالحی و طنز کلامشان نیز در جلب‌کردن توجه شاگردهای بازیگوش بسیار مؤثر است.
    خدا قوت.

    پاسخ
  • در ادامه فراموش کردم که بگویم جای بسی افسوس است که من با مدرک کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی باید ویراستاری را در خارج از دانشگاه بیاموزم و از طرفی جای خوشحالی است که گروهی همچون ویراستاران دلسوزانه در این راه مهم قدم گذاشته و از زبان و فرهنگ خویش در برابر هجوم زبان و فرهنگ بیگانه دفاع می‌کند. بسیار متشکرم. معصومه از کرج

    پاسخ
  • فاطمه کمالی
    27مرداد 1393، 14:29

    فاطمه کمالی
    شیراز: مرداد ماه ۹3
    باسلام خدمت استاد گرامی آقای حیدری ثانی و دکتر سادات شریفی و دوستان گرامی در دورۀ ۹3 شیراز. االان که مشغول نوشتن هستم حدود یک هفته از پایان کلاس ویراستاری می گذره.دوستان عزیزم، در هر رشتۀ دانشگاهی و تا هر مقطعی تحصیل کرده‌اید،‌ برای درست‌نویسی و آموزش صحیح ویرایش به «ویراستاران حرفه‌ای پارس» بپیوندید. کلاس ویراستاری تجربه بسیار خوبی برای من بود . علاوه بر نکات بسیار خوبی که در زمینه ویراستاری آموزش داده می شد روش اداره کلاس که به صورت کارگاهی برگزار می شد بسیار خوب بود. با توجه به اینکه خود تدریس می کنم و می دانم نگه داشتن یادگیرندگان در کلاس اون هم به مدت 4 ساعت چقدر سخت هست. اما این کلاس اصلا خسته کننده نبود با توجه به برگزاری کلاس به صورت کارگاه و همچنین روش هایی که برای استراحت به کار برده می شد به نوعی برای من آموزنده بود. خصوصا تمرین های ورزشی. امیدوارم بتونم از آموخته های خود در آن کلاس با راهنمایی استادان خوب از این به بعد نیز بهره ببرم.

    پاسخ
  • سمیرا راه‌پیما
    29مرداد 1393، 13:29

    سمیرا راه‌پیما
    شیراز، مرداد 1393
    با سلام و وقت بخیر. شرکت در کارگاه ویراستاری برای من تجربه‌ای ارزشمند بود. تدریس ترکیبی استادان آقای حیدری ثانی و آقای دکتر سادات شریفی امکان بهره‌مندی از دو نگاه ویراستارانه و ادیبانه را برای فراگیران فراهم می‌آورد. تواضع و احترام استادان در برخورد با فراگیران و نیز تسلط بر مطالب ارائه شده از نکات بسیار مثبت و حائز اهمیت این کارگاه بود. روش تدریس تعاملی، تکرار مطالب، استفاده از مثال‌های متعدد و واقعی و تمرین های خانگی در فرآیند یادگیری بسیار مؤثر بود. افزون‌ بر ‌این، فضای شاد و صمیمانهٔ کلاس، تمرین‌های ورزشی و استفاده استادان از طنز بجا به جذابیت هرچه بیشتر این کلاس‌ها می‌افزود. به طور کلی به نظر می‌رسد این کارگاه با بهره‌گیری از استادان توانمند نقش خود را که آموزش و ایجاد انگیزه در فراگیران بوده است به نحو احسن ایفا کرده است. از استادان گرامی این کارگاه بسیار سپاسگزارم و از خداوند مهربان سلامت، سعادت و حسن عاقبت را برایشان خواستارم.

    پاسخ
  • عهدیه علی پور
    4شهریور 1393، 16:51

    ترمه علی پور
    شیراز مرداد 93
    با سلام و عرض ادب خدمت استادان گرامی جناب آقای حیدرثانی و آقای دکتر سادات شریفی و همه دوستان همراه در کارگاه ویرایش و درست نویسی ؛
    من به شخصه فکر نمی کردم چنین کلاسی برگزار بشه و این همه مطالب مفید و جالب برای یادگیری در بر داشته باشه و الان بسیار خوشحالم که سعادت حضور در این کلاسها و بهره مندی از تجربه ها و آموزه های هر دو استاد ارجمند که کاملا” مسلط به حرفه ویراستاری و فن بیان عالی در این زمینه برای انتقال مطالب را داشته و دارند ، را به همراه دیگر دوستان داشتم .
    ناگفته نماند که : شرکت در این کلاسها و بهره مندی از حضور استادان فن این حرفه برای هر کسی که به نوعی با زبان فارسی سرو کار دارد بسیار مفید خواهد بود .
    ضمن تشکر از موٰسسه ویراستاران برای برگزاری کارگاه آموزشی و آرزوی توفیق روز افزون برای هر دو استاد ارجمند و دوستان گرامی ، در امان خداوند یکتا باشید .

    پاسخ
  • محمد افراسیابی‌پور
    شیراز، شهریور1393
    با سپاس از مؤسسه ویراستاران حرفه‌ای پارس برای درج نظرها و دیگر خدمات ارائه شده در وب‌سایت.
    و دو چندان سپاس از استادان محترم، جناب آقای دکتر سادات‌شریفی و جناب آقای حیدری‌ثانی که با بیان و نحوه تدریس متفاوت‌شان بیش‌ازپیش آگاهی و علاقه‌ام را فزودند.
    در باب کیفیت و قوّت کارگاه
    1. تسلط استادان بر مطالب به‌ویژه آشنا شدن با دو نگاه ادیبانه و ویراستارانه در این دوره.
    2. پرمحتوا بودن جزوه به‌گونه‌ای که مطالب کاربردی بودند.
    3. برگزاری کارگاه در مکانی مناسب و متناسب با فضای استاندارد آموزشی.
    4. اطلاع‌رسانی از طریق پیامک با شماره شخصی دکتر سادات‌شریفی.
    1. ب

    پاسخ
  • محمد افراسیابی‌پور
    شیراز، شهریور1393
    ضعف‌ها
    1. به‌دلیل فشرده بودن آموزش، کارگاه آموزشی بود و کمتر عملی، بیشتر وقت به تدریس مطالب گذشت و تمرین کافی حل نشد.
    2. با آنکه جلسه آخر برای رفع اشکال اختصاص داده شده بود اما دقایق پایانی به این مهم پرداخته شد.
    3. در باب جزوه، بزرگ‌کردن اندازه فونت و دقت‌نظر در رعایت فاصله‌گذاری بین نوشته‌ها و یا جاگذاشتن برای نوشتن مثال‌ها و خلاصه مطالب مفید در همان صفحه… .
    4. در این دوره، تاریخ امتحان به‌طور دقیق مشخص نگردیده و یا اینکه با مشورت دانش‌آموختگان صورت نگرفته و برخی از شهرهای همجوار در تردد هستند بس بهتر است به‌‌منظور تسهیل در رفت‌وآمد داوطلبان، تاریخ امتحان از پیش تعیین شده و در صورت لزوم به رای بگذارند.
    5. نکته آخر، پیش از آزمون عملی و کتبی کلاس‌های رفع‌اشکال تشکیل شود و تمرین‌هایی که در کلاس رفع‌اشکال نشده بررسی شود.
    با سپاس.

    پاسخ
  • خدیجه ادهم
    27شهریور 1393، 19:03

    خدیجه ادهم
    سرخه، شهریور1393
    در آغاز از استادان کارگاه، آقای حیدری‌ثانی و آقای صالحی که دلسوزانه برای درستی زبان معیار تلاش می‌کنند، سپاسگزارم. هردو بزرگوار اطلاعات و دانش خویش را متعهدانه و بی‌دریغ به کارآموزان انتقال دادند. کارگاه عالی و پرباری بود. هیچ نقصی نداشت.
    فقط پیشنهادی داشتم: گاهی بحث‌های کلاس به درازا می‌کشید و فرصت کافی برای حل تمامی تمرین‌ها باقی نمی‌ماند. اگر استادان شکل ویرایش‌شدۀ تمرین‌ها رادر فایلی آماده کنند و درصورت نیاز در پایان دوره به کارآموزان بدهند، نگرانی و شک کارآموزان در موقع حل تمرین رفع می‌شود.
    خانه‌تان آباد.

    پاسخ
  • رباب خمیس
    11مهر 1393، 16:11

    مرداد ۹۳
    درس ویرایش برای من بسیار مفید بود.اساتید بسیار مسلط بودند و انگیزه و حوصله شان ستودنی بود.فضای مناسب کتابخانه هم حسن دیگر این کلاس ها ست. کلاس ها را به هر کسی که سر و کاری با نوشتن و ترجمه دارد توصیه می کنم. حضور در چنین دوره های آموزشی زبان فارسی را برای ما مهم تر وعزیزتر می کند.

    پاسخ
  • سعیده ساجدی
    28آبان 1393، 23:03

    سعیده ساجدی
    شیراز، آبان۱۳۹۳
    سلام
    اول از هرچیز سپاس بابت همه زحمت‌ها و شکیبابودنتان.
    بعد آرزوی تندرستی و همیشه فعال‌بودن برایتان دارم.
    جلسه‌های کارگاه عالی بودند.
    با تشکر

    پاسخ
  • به نام خدای خوبی‌ها
    چشم باز کردم و خود را در کار‌گاه ویرایش و درست‌نویسی دیدم؛
    اونوقت یعنی تازه به دنیا اومده بودی؟ 😮

    پاسخ
  • فیروزه افراسیابی
    25آذر 1393، 08:23

    فیروزه افراسیابی
    شیراز،مرداد ماه 93
    سلام
    تابستان امسال، این توفیق نصیبم شد که در دوره آموزشی ویراستاری شرکت کنم. اگر بخواهم بی پرده در رابطه با وضعیت کلاس نظری بدهم باید بگویم که کلاس واقعا مفید و کاربردی بود. وقتی نظر دوستان را مطالعه کردم دیدم که چند نفر از کمی حل تمرینها و همین طور وقت گلایه کردند ولی به نظر این حقیر باید گفت که با این زمان و امکانات، بهترین روش برگزاری و تدریس بود. در حال حاضر دانشجوی کارشناسی ارشد ادبیات فارسی هستم و در این مدت به خوبی توانسته ام از آموخته هایم استفاده کنم.باید این نکته را اضاف کنم که کلاس بسیار گرم و صمیمی بود در عین حال موازین آموزشی به خوبی رعایت میشد و به هیچ عنوان گذر زمان حس نمیشد.

    پاسخ
  • Смотреть Н
    14اسفند 1393، 23:16

    Приятного просмотра и отдаха!
    Смотреть Нтв Онлайн Прямой Эфир: http://xn—-ctbk1acjofgfc4j.xn--p1ai/

    پاسخ
  • مشهد اسفند ماه 93
    تشکر و قدردانی بابت زحمات استاد عزیز جناب حیدری‌ثانی
    فضای کلاس بسیار دوستانه و نحوه تدریس عالی بود. با وجود 4 ساعت ولی هیچ خستگی برامون نداشت مطالب بسیار شیرین بود. فقط یه مشکل کوچیک وجود داشت اینکه سیستم گرمایشی کافی نبود و گاهی کلاس خیلی سرد بود.
    در کل خیلی خوشحال و راضی ام که در این کلاس ثبت نام کردم. یکی از بهترین تصمیمات زندگیم رو گرفتم 🙂

    پاسخ
  • زهرا راستی
    25تیر 1394، 09:44

    زهرا راستی
    شیراز، اردیبهشت1393
    با عرض سلام و خسته نباشید؛
    دوه ی پر بار و مفیدی بود.
    شیوه ی تدریس استاد صالحی فشردگی کلاس را مدیریت می‌کرد.
    سرفصل‌های تعریف شده بسیار لازم و کارآمد بودند.
    در نهایت از حضورم در این دوره خشنود هستم.
    به امید توفیق روزافزون دوستان در این مجموعه.

    پاسخ
  • مژگان حسینی روزبهانی
    4مرداد 1394، 20:25

    مژگان حسینی روزبهانی
    اردیبهشت تا مرداد 1394، کتابخانۀ ملی، تهران
    کلاس‌ها مفید بودند و فضای کلاس هم لذت‌بخش بود. از پیش انتظار کلاس خشک و خسته‌کننده‌ای را داشتم، ولی اخلاق شخصی و مدیریت آقای صالحی، فضای کلاس را زنده و دوستانه نگه می‌داشت؛ و در پاسخ به سؤال‌ها و نظرهای مخالف، با سعۀ صدر و روی خوش برخورد می‌کردند.
    من مترجم هستم و ادبیات فارسی نخوانده‌ام و آموزش ویراستاری را به‌طورکلی برای همۀ اهل قلم لازم و مفید می‌دانم. حتی فکر می‌کنم از دوران مدرسه، هر ایرانی بهتر است که چنین آموزشی را ببیند.
    صادقانه می‌گویم جزوۀ ویراستاران را صددرصد جامع ومانع نمی‌دانم؛ یعنی مفید بودن کلاس‌ها تا حد زیادی به خود شخص «بستگی دارد» که فقط به جزوه اکتفا کند یا مطالعۀ آزاد هم داشته باشد. باید حداقل کتاب‌هایی را که در سیر مطالعاتی معرفی کرده‌اند، در برنامۀ کتاب‌خوانی خود داشته باشد. وگرنه، گذراندن یک دوره، بیشتر رفع تکلیف و احتمالاً گرفتن گواهی‌نامه است تا ویراستار شدن.
    درمجموع، تجربۀ خیلی خوبی بود، و از استادان محترم و از همۀ دست‌اندرکاران برگزاری کلاس تشکر می‌کنم.

    پاسخ
  • سیده رؤیا بارسلطان
    8مرداد 1394، 08:54

    سیده رؤیا بارسلطان
    تهران، مرداد 1394
    به نام آن خدایی که نام او راحت روح است
    با احترام و تشکر از آقای صالحی و همکارشان آقای باقری
    کلاس ویراستاری که در اندیشگاه کتابخانه ملی برگزار شد، برای من بسیار مفید بود. هرچند که می دانم این کارگاه لازم است ولی کافی نیست.
    با آرزوی موفقیت روز افزون برای دست اندرکاران موسسه حرفه ای پارس

    پاسخ
  • سیادت
    سرخه، مرداد۱۳۹۴
    بعد از انكه تحصيلاتم را در رشته زبان ادبيات فارسي تمام كردم گمان مي‌كردم ميتوانم با همان دو واحد درس آيين نگارش و ويرايش در اين زمينه هم فعاليت كنم، ولي براي اطمينان خودم در كارگاه ويراستاري يكي از استادانم هم شركت كردم كه البته از نظر محتوايي تفاوت چنداني با كلاس‌هاي دانشگاه نداشت. با همان آموخته‌ها شروع كردم و غير از پايان‌نامه خودم پايان‌نامه دو نفر ديگر را هم ويراستم؛
    تا اينكه خبر برگزاري كارگاه ويراستاري مركز شما را شنيدم. با همه سختي‌هايي كه داشت مانند طي هر روزه مسافت سمنان تا سرخه، فشردگي ده روزه كلاس، طولاني بودن ساعت كلاس و خستگي، بعد از يك روز كاري فشرده، شركت كردم و استفاده بسيار بردم. پشيمان نيستم كه اين همه زحمت را به‌جان خريدم. مطالب گفته شده در اين دوره خيلي گسترده‌تر و جامع‌تر و مفيد‌تر از آني بود كه آموخته بودم. اميدوارم بتوانم با تمرين و مطالعه كتابهاي معرفه شده، هرچه سريع‌تر در اين زمينه رشد كنم.
    از زحمات سيد بزرگوار، آقاي حيدري ثاني، هم تشكر مي‌كنم و اميدوارم دوباره براي برگزاري دوره كارورزي در نزديكترين زمان ممكن، زيارتشان كنم.(ببخشيد اگر متنم ويراسته نبود)
    يا حق

    پاسخ
  • زهرا مرادی
    27مرداد 1394، 10:44

    زهرا مرادی
    شیراز، اردیبهشت1393
    در ابتدا شایسته است از تلاشهای بی شائبهٔ جناب دکتر سادات شریفی قدردانی شود.
    جلسات برگزار‌‌شده پر‌محتوا و اکنده از تمامی نکته‌های ویرایشی و همچنین تسلط مدرسان بر موضوعات بسیار عالی بود .
    پیشنهاد می‌شود، در دوره های بعد جلسه ها با فاصله برگزار شود تا فرصت کافی برای تمرین در خانه و درک بهتر مطالب فراهم شود.

    پاسخ
  • صبا سعدین خرم
    27مرداد 1394، 19:37

    شیراز، اردیبهشت۱۳۹۴
    با عرض سلام و خدا قوت خدمت اساتید گرامی؛
    در دوره کارشناسی، دو واحد درسی ویرایش و دو واحد آیین نگارش را گذرانده بودم. در ابتدا برای تکمیل آموخته هایم در این دوره شرکت کردم اما بعد متوجه شدم واحدهای درسی دانشگاه در مقابل آموزش های این کارگاه بسیار بسیار ناچیز بود. از این به بعد به تمام دوستانم شرکت در این کارگاه را پیشنهاد می کنم. این دوره ویرایش، نیمه فشرده برگزار شد و به نظر من یکی از نقاط قوت دوره همین شیوه برگزاری آن بود.
    از تمام اساتید محترم برای برگزاری این دوره تشکر می کنم.

    پاسخ
  • منصوره طلاقت
    28مرداد 1394، 08:09

    منصوره طلاقت
    شیراز، خرداد۱۳۹۴
    درود بر تمام استادان بزرگ ویراستاری…
    من در‌ کارگاه ویراستاری که در شیراز برگزار شد شرکت کردم. در‌مورد سطح کلاس‌ها باید بگم از نظر من عالی بود. خیلی از دوستانی که شرکت کرده بودن از رشته ادبیات نبودن از جمله خودم؛ اما داشتن علاقة شخصی‌ برای شرکت در این کلاس و حضور استادان بسیار خوب باعث شد از‌این کلاس به‌خوبی استفاده کنم. تنها نقدی که در‌این‌باره دارم درمورد زمان تحویل تمرین اول هست که از نظر من زمان در نظر گرفته شده، کم بود. در نهایت امیدوارم ویراستاران به تمام اهدافشان برسند.
    پیروز باشید…

    پاسخ
  • مزگان صحراگرد
    29مرداد 1394، 14:41

    مزگان صحراگرد
    شیراز، کتابخانه ملی، اردیبهشت ۱۳۹۴؛ دوره یازدهم
    دورهٰ آموزش ویرایش مفید بود و استاد خوبی هم داشت اما درکل کلاس‌‌‌ها فشرده بود و به نظر من حداقل به ۸ جلسه اضافه تر نیاز هست چونکه زمان برای حل تمرین کم بود و در کلاس فرصتی نبود که با لپ‌تاپ ویرایش کنیم و نیز از دستور کلی استفاده کنیم .
    سپاس

    پاسخ
  • زهره صادقی
    4شهریور 1394، 18:27

    زهره صادقی
    شهریور 1394 تهران
    کلاس فوق العاده بود. از جو شاد و فعال کلاس خیلی راضی بود. تصمیم دارم در دوره های کار اموزی شرکت کنم.
    با تشکر از شمت

    پاسخ
  • آناهیتا بیرجندی
    1آذر 1394، 06:33

    آناهیتا بیرجندی
    مشهد، مهر 1394

    * برگزاری دوره به شیوه کارگاهی مهمترین حُسن کلاس بود که فضایی پویا و بانشاط را فراهم کرده بود.

    * رفتار دوستانه و محترمانه مدرس دوره ستودنی است.

    * گاهی در کلاس بحثهایی غیرضروری و غیرمرتبط با موضوع کلاس مطرح میشد که پایه اصلی آن تفاوت چشمگیر سطح علمی و اطلاعات دانش پذیران بود.

    پاسخ
  • ندا تصدیقی
    5آذر 1394، 12:58

    ندا تصدیقی
    مشهد، مهر 1394
    دورۀ خوبی بود. واقعا به نظرم کم فروشی نکردید برای همین خیلی راضی بودم. ممنون و موفق باشید.

    پاسخ
  • لیلا یادگاری
    20بهمن 1394، 11:32

    لیلا یادگاری
    بوشهر، بهمن 1394
    سلام، کارگاه بسیار عالی و پربار بود. از روش تدریس نیز بسیار لذت بردم.
    موفق باشید.

    پاسخ
  • ندا منصوری
    6اسفند 1394، 08:49

    با سلام و عرض ادب
    من نیازمند دور هایی هستم که در آن با توجه به شرایط کاری بتوانم متن وتیترهای جالب و جذاب نسبت به نیاز مخاطبانم بنویسم.کار بنده در زمینه حسابداری است و میخواهم در سایت اطلاعات جذاب درج کنم آیا دور های شما نیازمندی بنده را برطرف مینماید و همینطور نزدیکترین دوره ای که در اصفهان برگزار میگردد چه زمانی است(کمی عجله دارم) با تشکر

    پاسخ
  • مرضیه غزنوی
    بوشهر، بهمن ماه 1394
    با سلام و احترام.
    به نظر من در دوره ای که هر کسی بر ارابه تیزتک زمان، بدون توجه به خوب و بد، به پیش می تازند و درست و غلط هیچ چیزی برایشان معنا ندارد؛ گرد هم آمدن گروهی با یکدیگر که به سالم سازی فضای زبان فارسی می اندیشند و دغدغۀ سلامت زبان دارند، جای بسی سپاس و تقدیر دارد. امید است در پیمودن این مسیر پر سنگلاخ، موفق و سربلند باشید. سپاس خالصانه ما نثار آنان که در راه علم و آگاهی قدم برمی دارند.
    گام هایتان پرتوان و استوار باد.
    دوره های برگزار شده شما در بوشهر نیز سرشار از انرژی و با نشاط و پربار بودند. از همه دست اندر کاران کمال تشکر داریم.

    پاسخ
  • سلام ویراستاران.
    گواهینامه های دوره 117 مشهد چه زمانی صادر می شود؟
    تشکر

    پاسخ
  • ابوالقاسم قاسمی
    12فروردین 1394، 08:01

    درود امشاسپندان بر سپندنژادی چونان شما.

    پاسخ
  • احمد عبداله‌زاده مهنه
    تهران، کتابخانۀ ملی
    اردیبهشت۱۳۹۴

    از میان حیوانات، به کوآلا علاقۀ خاصی دارم؛ شاید چون آرام است و خوش‌خواب. من عاشق خوابم! همین آدم کوآلاصفت را تصور کنید که صبح شنبه از خواب نوشین بامداد بهار می‌گذرد و از قم، خودش را به کلاس ساعت نُه کتابخانۀ ملی می‌رساند.

    تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.

    پاسخ
  • مریم قدیمی
    21آبان 1396، 19:43

    کارگاه بسیار عالی بود. نکاتی که یاد گرفتیم هم در نوشتار و هم در گفتارمون تاثیر فراوان داشت. خیلی از اشتباهات رایج زبانی برامون روشن شد. همچنین محیط کارگاه صمیمی و باصفا بود و ۴ ساعت انقد سریع میگذشت که اصلا احساس خستگی نمیکردیم.

    پاسخ
  • مینا شفیقی
    30تیر 1397، 12:19

    گارگاه بسیار عالی بود. نکاتی بسیار عالی یادگرفتیم. تا قبل از حضور در کارگاه، اشتباهات نوشتاری بسیاری داشتیم که برطرف شد.

    پاسخ
  • هادی دقیق
    12مهر 1398، 09:05

    مشهد شهریور۱۳۹۸
    با سپاس از زحمات آقای حیدری‌ثانی. به‌حقیقت کلاس گرم و گیرایی بود. قالب گفت‌وگوی کلاس طوری بود که در یادگیری هم اثر مستقیم می‌گذاشت. به‌نظرم دوره‌های ویرایش و درست‌نویسی برای هرکس که دغدغۀ زبان فارسی و نوشتن و خواندن دارد لازم است، تا شاید زبان طفلکی فارسی به‌لطف مردم زنده و پویا بماند و از گزند بی‌تدبیری این‌همه مسئول در امان باشد.
    سایه‌تان مستدام و کارگاه‌هاتان پر رهرو باد.

    پاسخ
  • فاطمه اخوان
    12مهر 1398، 19:22

    مشهد شهریور۱۳۹۸
    استاد عزیز آقای حیدری‌ثانی، از زحمات بی‌دریغ شما سپاسگزارم. کلاس‌های بسیار خوب و پرانرژی و پرباری بود. بی‌شک «ویراستاران» بهترین گزینه برای کسانی است که دغدغهٔ زبان فارسی و درست نوشتن را دارند. از خوبی‌های این کارگاه دادن گواهی پایان دوره و نشست‌های بعد از آن هست و ارتباط با «ویراستاران» حفظ می‌شود.

    زنده باشید و چراغ کارگاه‌تان همواره روشن باد!

    پاسخ
  • محسن جعفری
    13مهر 1398، 18:45

    از همهٔ دست‌اندرکاران کارگاه مشهد به‌ویژه استاد حیدری‌ثانی سپاسگزاری می‌کنم. دورهٔ بسیار پرباری بود و نکات ویرایشی باارزشی آموختیم. امید که بتوانیم از این نکات برای بهبود وضعیت زبان شیرین پارسی بهره ببریم.

    پاسخ
  • زهره طهرانی
    16مهر 1398، 14:30

    با سپاس از جناب آقای حیدری ثانی
    کلاسی بسیار پویا و مفید بود و نکته مثبت دیگر این کلاس ،برگزاری نشست های بعد از اتمام دوره است که دانشجو را به تمرین این مهم و ادامه راه ترغیب میکند.

    پاسخ
  • مرسی فارسی رو خعیلی آلی فراگیر شدم:)))))

    پاسخ
  • علیرضا علامتی
    19اسفند 1399، 21:03

    علیرضا علامتی
    زمستان سال 1399
    خدا قوت به همۀ کسانی که تلاش می‌کنند دانشی به دانش‌های شیعیان در شیعه‌خانۀ امام‌زمان(عج) اضافه شود.
    انشاءالله با نگرشی آخرالزمانی و اهل‌بیتی بتوانیم برای آبادانی کشور قدم برداریم و البته این جمع ویراستاری درحال افزایش، همۀ آن خدمت‌ها را مرهون تلاش‌های شما خواهند بود.
    با تشکر از مؤسسۀ ویراستاران و مصاف ایرانیان

    پاسخ
  • فاطمه السادات شه روش
    6دی 1400، 15:12

    فاطمه‌‌السادات شه‌‌روش
    تهران، آذر ۱۴۰۰
    غروب جمعه غم‌انگیز است؛ غروب جمعه آخرین جلسه کلاس ویراستاران، غم‌انگیزتر.
    برای من دوازده جلسه کافی بود تا علاوه بر محتوای درسی، شیفته منش و رفتار استادان ویراستاران شوم. استادانی که در پایان هر جلسه از حضور تک‌تکشان با خودم می‌گفتم: «این یکی از بقیه بهتر بود و کاش همه جلسات را همین استاد ارائه می‌داد.»؛ یکی از دیگری بهتر و ظرف دانششان پرمایه‌تر.
    از استاد ملاباشی با آن تواضع مثال‌زدنی‌شان که حواس‌پرتی‌های ما را می‌گذاشتند به حساب خوب توضیح ندادن خودشان، هرچه بگویم کم گفته‌ام. می‌رسم به استاد حیدری ثانی؛ استادی که برق نگاهشان از معرفی کتاب‌هایی که ویراسته بودند به سرعت از مسیر خطوط اینترنت می‌گذشت و می‌رسید به من. در آن لحظات قیافه‌شان آنقدر شاد و بشاش بود که می‌شد ازشان عکس گرفت و گذاشت طرح روی جلد مجله‌ای با موضوع عشق به کار. من استاد صالحی را به چشم پدری دلسوز برای طفل نحیف و لگدخورده زبان فارسی دیدم که تقلا می‌کنند فرزندشان را از گزند زمانه حفظ کنند و در این راه از جان مایه می‌گذارند. در پایان به نظرم اگر یک روز بخواهند نظریه نسبیت را به کودکان دبستانی توضیح دهند، حتما باید با استاد باقری مشورت کنند. در این مدت آن‌قدر مطالب پیچیده و سنگین ویراستاری را با شعر و ساده‌سازی و فرمول به ما آموزش دادند که اگر غیر از این بود، هنگام یادگیری قالب تهی می‌کردیم یا سر به بیابان می‌گذاشتیم.

    پاسخ
    • مِهر افروختی و روانِمان را نواختی.
      این توصیف‌های دقیق و جذاب
      از ذهن و قلمی گیرا و گویا می‌تراود.
      قدر بدان و قلم بپرداز و تا قله‌ها بِران.

  • سمیرا محمدی
    13خرداد 1401، 16:30

    دوره ۳۲ کارگاه برخط ویرایش و درست‌نویسی
    اردیبهشت ۱۴۰۱؛

    با اینکه قبلا آشنایی خیلی محدودی با «ویراستاران» داشتم اما هیچ‌وقت قانع نشده بودم که نیاز هست در کارگاه‌های این‌چنینی شرکت کنم، با وجود اینکه تقریبا مرتبط با کارم هست.
    خیلی اتفاقی با دیدن یک کد تخفیف و با شک و شبهه راضی شدم که کارگاه ویرایش رو ثبت‌نام و این حوزه رو امتحان کنم.
    جلسه اول برام خیلی معمولی گذشت، چنداستاده‌بودن کارگاه خیلی جالب به نظر نمی‌رسید، اما جلسه دوم با حضور آقای باقری کافی بود برای ادامه داستان.
    الان هم بعد از اتمام دوره، مترصد فرصتم تا مروری به دوره داشته باشم و اگر امکانش فراهم بشه، دوره کارآموزی بگذرونم. همین‌قدر مشتاق و پیگیر برای شرکت در سایر دوره‌های مجموعه.
    ممنون از تمامی اساتید و اعضای گروه 🙂

    پاسخ
  • نیکو کیانی
    15خرداد 1401، 17:33

    تهران، اردیبهشت۱۴۰۱
    همه چیز فراتر از تصور من و در بهترین حالت خود بود؛ تدریس هر سه استاد محترم، بیست. برخورد و منش آنها، عالی. پاسخگویی و اطلاع رسانی در گروه، بی‌نقص. خدا به شما پاداش و نیرو بدهد.

    پاسخ
  • خسروپرویز قنبری‌تلوکی
    17خرداد 1401، 13:56

    درودها بر ویراستاران

    با خود می‌گویم نباید برای آوردن دورهٔ برخط ویرایشِ «ویراستاران» به خانه‌ام، این‌همه دست‌دست می‌کردم. شما این‌پاآن‌پا نکنید. تیزبینی و ریزبینی، راستِ کارشان است. گویی از اساس، معلّم زاده شده‌اند. دست‌ودل‌باز در هَدیّه‌کردنِ آن انبانِ ماشاءالله پروپیمان از فیلم‌های دوره‌های گذشته‌شان.

    متصل چون شد دلت با آن عدن / هین بگو مهراس از خالی شدن
    امر قل زین آمدش کای راستین / کم نخواهد شد بگو دریاست این

    راست‌‌وحسینی که دریاستند! وقت‌و‌بی‌وقت، پاسخ‌گو.
    دلم می‌خواست ایرادی بگیرم ازشان، اما نه غیرمنصفانه. راستش نشد. اگر می‌شد می‌گفتم.
    راستی، آن روزهای اول با گردشی‌بودن مدرس‌ها مخالف بودم. همان وقت، این را به خودشان هم گفتم. الان برایم نوآوری به‌حساب می‌آید.
    جزوه را نگویم دیگر. حتماً تا چند سال بعد هم به‌کارتان می‌آید. «جزئیات مهم است» را حسابی جدی گرفتند.
    برای «ویراستاران» دست، دست.

    پاسخ
  • ثریا خواصی
    20خرداد 1401، 13:06

    ثریا خواصی

    دوره‌ی آنلاین ویرایش و درست‌نویسی، بهار ۱۴۰۱

    من امسال در این دوره شرکت کردم. پیش‌تر با ویرایش و درست‌نویسی آشنا شده بودم و می‌توانم بگویم بیش از نودوپنج درصد دروس برایم جدید نبود؛ اما دوره‌ی مفیدی بود و به‌عنوان کلاسی برای مرور دوباره و طبقه‌بندی مطالب در ذهنم، بسیار ارزشمند.
    بااین‌حال چند مورد در میانه‌های دوره (نزدیک به جلسه‌های پایانی) پیش آمد که بسیار من را ناراحت کرد. البته پیشاپیش از معلم‌های این دوره بسیار سپاسگزارم. فرصت نظردهی و نقد را برای بهترشدن روند تدریس و همچنین حساسیت بیشتر معلم‌ها غنیمت می‌شمارم و نظرم را اینجا می‌نویسم.

    مورد اولی که ناراحتم کرد، طولانی‌شدن تمرکز آقای باقری روی مبحثی در اشتباه‌خواندن برخی واژه‌های پشت‌سر هم بود و ازنظر من سمت‌وسوی کلاس برای چند دقیقه به حرف‌های جالبی پیش نرفت. گاهی در کلاس برای کسل‌کننده نشدن نیاز به شوخی و حرف‌های حاشیه‌ای هست؛ اما دلیل نیم ساعت توضیح درباره‌ی واژه‌های «مورددار» را نپسندیدم. در کلاس هم برای آقای باقری چند جمله‌ای نوشتم و شاید او متوجه شد (شاید هم نه).

    مورد بعدی در زمان تدریس آقای ملاباشی پیش آمد. او سؤالی پرسید و موضوع درس «بند موصولی» بود. من سؤال را اشتباه متوجه شده بودم و در جوابم چند کلمه بیشتر (یا کمتر) گفتم. آنچه من را ناراحت کرد لحن آقای ملاباشی بود؛ صدایش را بالا برد و من لحنش را دوستانه و صمیمی حس نکردم. آقای ملاباشی باتحکم گفت: «درست بخوان ببین چه چیزی نوشته شده».

    مورد سوم پاسخ‌ندادن آقای حیدری‌ثانی به سؤال من بود. البته درنهایت با اصرار من پاسخ دادند؛ اما وقتی به او گفتم سؤالی دارم، در جواب گفت: «جواب نمی‌دهم، نپرسید.»
    من صبر کردم و مدتی بعد سؤالم را نوشتم و بازهم خواستم پاسخ دهند. پاسخی نیامد. بار سوم که انتهای کلاس بود از او خواستم به سؤال من پاسخ دهد. احساس کردم با بی‌اعتنایی (و شاید کمی هم تمسخر) پاسخ داد: «سؤالتان چیست؟»
    و بالأخره پاسخ داد.

    درنهایت بازهم تکرار می‌کنم که از کلاس و محتوای درس‌ها به‌طور کلی رضایت داشتم و با اینکه همه‌اش جدید نبود برایم، این دوره را مفید ارزیابی کردم.

    از اینکه فرصتی برای شنیده‌شدن نظرها گذاشتید، سپاسگزارم.

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پُر کردن این بخش الزامی هست
پُر کردن این بخش الزامی هست
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست
کپی شد