virastaran.net/a/12139

نثر پولاد در سنگر بازار | دربارهٔ نثر فولادوند

آموزش, شناخت بزرگان, شناخت‌نامه, ویرایش ترجمه

عزت‌الله فولادوند-ویراستاران

برای نگارندهٔ این سطرها، نوشتن دربارهٔ عزت‌الله فولادوند اصلاً کار آسانی نیست. نمی‌خواهم به‌نمایندگی از نسلی از مترجمان سخن بگویم که به‌شیوه‌های گوناگون، وام‌دار قلم توانا و نثر شیوا و استوار عزت‌الله فولادوند هستند.

اغراق نیست اگر گفته شود از صفحه‌صفحه، برگ‌برگ و سطرسطر ترجمه‌ها، گفتارها، پیشگفتارها و یادداشت‌های او می‌توان درس آموخت. اصلاً هریک از ترجمه‌های فولادوند کلاس درسی است برای هرکسی که بخواهد در زمانهٔ ما دست به ترجمهٔ متنی در حیطهٔ فلسفهٔ غرب بزند.

بسیاری از کتاب‌های ترجمه‌شده به‌قلم او بهترین نقطه‌های آغاز برای خواندن متنی نظری به‌زبان فارسی است. فولادوند مترجمی تواناست: او به‌گونه‌ای ترجمه می‌کند که انگار دارد متن موردنظر را از نو به‌زبان خویش می‌نویسد. این البته نقطهٔ قوت او و در عین‌ حال، از منظری خاص، نقطه‌ضعف کار اوست.

نثر فولادوند از جنس پولاد است. مو لای درزش نمی‌رود. در ترجمه‌های او هیچ لکنتی به‌چشم نمی‌خورد. جمله‌ای در آن‌ها نمی‌توان یافت که از آن احیاناً بوی ترجمه به مشام برسد. هرچند این سخن شاید گزاف و ای‌ بسا عاری از معنا بنماید، ولی می‌خواهم بگویم ضعف اصلی نثر ترجمهٔ فولادوند این است که هیچ ضعفی ندارد!

فولادوند مترجمی است که دم‌به‌دم به خواننده و دیگر مترجمان یادآور می‌شود که زبان مادری ما ایرانیان ضعفی ندارد. وقتی متنی بیگانه را با ترجمهٔ او می‌خوانیم، هیچ احساسی از غربت و غریبگی در ما پدیدار نمی‌شود؛ تو گویی فاصله‌ای میان ما و آن متن‌های بیگانه نیست، تجربه‌ای شبیه تماشای فیلم‌های آمریکایی و اروپایی با دوبلهٔ فارسی؛ به‌ویژه دوبله‌های قدیم: همهٔ هنرپیشه‌ها که از سرووضع و صورت و سیرت و قامتشان پیداست که چقدر با ما فرق می‌کنند، به‌زبان مادری حرف می‌زنند و چه تمیز و چه روان و ما چه خوب حرف‌های آن‌ها را می‌فهمیم، احساس‌هایشان را درک می‌کنیم… .

متن‌هایی که فولادوند به فارسی برگردانده است، در اقلیم نثر او بی‌هیچ دردسری نفس می‌کشند و قدم می‌زنند و با مای خواننده خوش‌و‌بش می‌کنند و مدام از ما می‌خواهند که با آن‌ها غریبگی نکنیم. انگار دیری است همدیگر را می‌شناسیم. آن‌ها از راه دوری نیامدند. خانه‌شان در همین حوالی است… .

محض نمونه، به یک جمله از کتاب بسیار خواندنی و دوست‌داشتنی فیلسوفان و مورخان؛ دیدار با متفکران انگلیس، نوشتهٔ ود مهتا و ترجمهٔ عزت‌الله فولادوند نظر کنید:

[…] در عالم خیال، خویشتن را در یکصدمین سالگشت تولد این مسیح نوظهور مجسم کرده بود [یعنی سال ۱۰۰ بعد از میلاد توین‌بی] و مؤمنان را دیده بود که خالصانه به قرائت عهد عتیق و عهد جدید مشغول‌اند و در کلیهٔ معابد، آش شله‌قلمکار بحر طویل چرت‌زای شارع عظیم‌الشأن را تلاوت می‌کنند و دست به دعا برداشته‌اند که: «مادر، کریم! مادر، ایسیس! بر ما رحم کن!»


گزیده‌ای از: صالح نجفی، «سه ملاحظه دربارهٔ پروندهٔ استاد فولادوند؛ نثر پولاد در سنگر بازار»، ضمیمهٔ روزنامهٔ شرق در بزرگداشت عزت‌الله فولادوند، س۱۱، ش۱۹۲۶، ۲۲دی۱۳۹۲، ص۱۴. بارگیری

مقالات پیشنهاد شده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پُر کردن این بخش الزامی هست
پُر کردن این بخش الزامی هست
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست
کپی شد